صدام حسین در ابتدای جنگ فرودگاههای نظامی ایران را بمبباران کرد تا ناوگان نیروی هوایی ایران را نابود کند و نیروهای زرهی و پیاده عراق با خیال راحت وارد خاک کشورمان شوند. اما خیال صدام و مشاورانش به وقوع نپیوست و ارتش ایران در کمتر از ۲۴ ساعت بعد از حمله هوایی عراق، عملیات «کمان ۹۹» را انجام داد؛ نخستین عملیات دفاعی ایران در جنگ هشت ساله.
به گزارش رویداد24، روز ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ روز خاصی در تاریخ معاصر ایران است. روزی که صدام حسین اولین عملیات هوایی علیه ایران را کلید زد. صدام حسین که از جنگهای شش روزه اعراب و اسرائیل تجربیات زیادی اندوخته بودند، نبرد خود را چنین آغاز کرد:
-حمله به ناوگان هوایی ایران با این برنامه که ورود ارتش عراق به خاک کشور را تسهیل کند.
-حمله به ایستگاههای رادار هشدار سریع ایران تا امکان رصد هواپیماهای عراقی وجود نداشته باشد.
دیلیپ هیرو مینویسد: «دولت بغداد که از توانایی بالای نیروی هوایی ایران آگاه بود و میدانست که تمام پایگاههای نیروی هوایی عراق در تیررس هواپیماهای جنگی ایران قرار دارند، بیشتر هواپیماهای خود را که تعداد آنها ۳۳۲ فروند و دو سوم از آنها تهاجمی بود، به اردن، کویت، عربستان سعودی و عمان فرستاد تا از حملات احتمالی ایران در امان بمانند.
نتیجه درگیریهای ارتش عراق با نیروی هوایی ارتش کُند شدن حرکت نیروهای عراق به سمت اهداف اصلی (دزفول، اهواز و آبادان) گردید. نیروهای ایرانی تا ۸ مهر که نهمین روز جنگ محسوب میشد، توانسته بودند پیشروی عراق را در حوالی این شهرها متوقف کنند.»
عراق حملات خود را آغاز کرد. ۸ پایگاه هوایی ایران هدف حملات کشور عراق قرار گرفت که شامل پایگاه یکم شکاری مهرآباد تهران، پایگاه هفتم شکاری شیراز، پایگاه چهارم شکاری وحدتی دزفول، پایگاه سوم شکاری نوژه همدان، پایگاه هشتم شکاری خاتمی اصفهان، پایگاه دوم شکاری تبریز، فرودگاه آغاجاری، پایگاه یکم پشتیبانی رزمی هوانیروز کرمانشاه و فرودگاه اهواز میشد.
البته عراق در دستیابی به اهداف خویش چندان موفق نبود. چرا که پایگاههای هوایی ایران خوب ساخته شده بودند و جز خسارات محدود به باندهای پرواز و تعدادی هواپیما خسارت جدی به نیروی هوایی کشور وارد نشد.
دیلیپ هیرو ناکامی ارتش عراق را چنین توضیح میدهد: «هدف از این حملات ضربه زدن به هواپیماها و باندهای پرواز ایران برای تضعیف توان و ظرفیت نیروی هوایی ایران بود، اما نتوانستند به اهداف خود دست یابند چرا که بمبها درست هدفگیری نمیشد یا عمل نمیکرد. علت این امر هم به نداشتن تخصص لازم خدمه پرواز و تا حدودی هم ناشی از سیستم هواپیماهای جنگی ساخت روسیه بود که تجهیزات هیدروالکتریکی ضعیفی داشتند و تجهیزات فاقد هدفیابی دقیق بودند.»
علاوه بر این یک فروند بمبافکن توپولف ۱۶ با ۶ خدمه از جمله خسارات نیروی هوایی عراق در مسیر ایران و در جریان این حملات بود.
دیری نگذشت که مشخص شد ارتش عراق نیروی هواییمان را دست کم گرفته بود. وقتی که ارتش ایران در واکنش به تجاوز عراقیها «عملیات کمان ۹۹» را که به نام «عملیات البرز» نیز شناخته میشود ترتیب دادند، این قدرت بیش از پیش هم نشان داده شد. فرماندهان عراقی بسیار شگفتزده شدند چرا که تصور نمیکردند نیروی هوایی ایران که تا آن اندازه تضعیف و تصفیه در جریان انقلاب اسلامی را تجربه کرده است، اساساً بتواند هنوز قابلیت اجرای چنین عملیاتی را داشته باشد.
۳۱ شهریورماه، روزی که عملیات کمان به اجرا درآمد، ارتش عراق آسیبهایی را به برخی پایگاهها وارد کرده و با توجه به آسیبهای وارده به باندهای پرواز برخی از پایگاههای شکاری و البته ناآمادگی برخی دیگر از پایگاه های هوایی کشور، تنها دو پایگاه سوم و ششم شکاری تاکتیکی در همدان و بوشهر آماده پاسخ به تهاجم گسترده نیروی هوایی عراق بودند. همین دو پایگاه «عملیات کمان» را از سوی ارتش ایران به انجام رساندند.
عملیات کمان در صبح روز یکم مهر ماه به اجرا درآمد. یکی از شگفتیهای این عملیات، اجرایی شدن آن تنها پس از ۱۶ ساعت از حمله ارتش عراق بود. ۱۵۰ جنگنده ایرانی به پرواز در آمدند و تاسیسات نفتی بصره و کرکوک و همچنین ۱۵ پایگاه نظامی در عراق را هدف گرفتند. نیروی هوایی ایران بر خلاف تصور صدام نه تنها از بین نرفته بود؛ بلکه برای به انجام رساندن سختترین عملیات آماده و بسیار ماهر بود.
ایرانیها به سرعت متوجه شدند دو مورد از چهار فروند با اجرای پروازهایی در سطح پایین، قادر خواهند بود که به راحتی از تیررس پدافندها و هواپیماهای جنگی عراق عبور کنند و ضربات عمیقی به تاسیسات نظامی و نفتی عراق وارد کنند.
اگرچه نیروهای عراقی به خوبی در جریان بودند که نیروی هوایی در آن سالها دارای تجهیزات نظامی پیشرفتهای است اما تحلیلشان این بود که ایرانیها با از سر گذراندن انقلاب اسلامی دیگر توان استفاده از این تجهیزات پیشرفته را نخواهد داشت.
آن زمان از دهها افسر دورهدیده و متبحر در کالج جنگ ایالات متحده، تنها تعداد کمی از جمله «سرهنگ جواد فکوری» مانده بودند که با حفظ سمت هم فرمانده نیروی هوایی بود و هم وزیر دفاع ملی.
واکنش نیروی هوایی ایران در همان ساعتهای ابتدایی پس از حمله عراق به خاک ایران پیام مهمی برای عراق که شروع کننده جنگ بود، داشت و آن اینکه فرماندهی نیروی هوایی و پرسنلش هنوز میتوانند عملیاتهای گسترده هوایی را به مرحله اجرا بگذارند.
در موج دوم حملات پایگاههای هوایی «حبانیه» شامل تموز و هضبه در غرب بغداد و شماری دیگر از پایگاهها و فرودگاههای استانهای عراق از جمله کرکوک بمباران شدند، این بار با ۵۰ درصد هواپیماهای مورد استفاده در موج اول. در این عملیات هشت فروند شکاری رهگیر تامکت، پوشش هوایی بمبافکنهای نیروی هوایی را در حریم هوایی ایران تامین کردند.
به علت مهارت و دقت خلبانان ایرانی، پایگاهها و فرودگاههایی که در عملیات ۱۴۰ فروندی هدف قرار گرفتند ۶۰ روز غیر قابل بهرهبرداری و غیرعملیاتی بودند. بازسازی سطوح پروازی پایگاه هوایی «الرشید» در جوار بغداد پس از چندین نوبت بمباران هوایی بالاخره نهم آذر ۱۳۵۹ به پایان رسید.
این حملات و حملات بعدی در ماههای آتی جنگ سبب شد نیروی هوایی ایران در ۶ ماه نخست جنگ دارای برتری هوایی در مقابل نیروی هوایی عراق باشد، اگر چنین نمیشد، نیروی زمینی قدرتمند عراق با کمک پشتیبانی هوایی امکان اشغال شهرهای اهواز، آبادان و دزفول را تا ۷ روز پس از شروع رسمی جنگ داشت، اما با گذشت زمان و فقدان قطعات یدکی و تجهیزات لازم برای ترمیم هواپیماهای ارتش، به مرور از قدرت آن در جریان جنگ کاسته شد، اما به سبب جانفشانی نیروها و به ویژه خلبانانی که برای حفظ میهن از هر اقدامی فروگذار نبودند، این انسجام حفظ شده بود.