۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۰۲۴۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ - ۰۶-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۰۲۴۴
انتشار: ۱۰:۳۵ - ۰۶-۰۷-۱۴۰۳
نگاهی به کتاب "َشهر در جهان اسلام"

شهر اسلامی چگونه شهری بود؟

شهر اسلامی چگونه شهری بود؟
حضور فراگیر بازرگانان در میان طبقۀ متوسط در تاریخ تمدن اسلامی و نیز رابطۀ مستمر بازرگانان با فرقه‌­گرایی، ویژگی­‌های اصلی‌‌یی است که نویسنده برای طبقۀ متوسط در جوامع سنتی اسلامی برمی­‌شِمُرَد.

   عصر ایران؛ احمد فرتاش - "شهر در جهان اسلام "، اثر اُلگ گرابار، کتابی است که به دستاوردهای تمدنی "طبقه­‌ای عمل گرا، این‌جهانی اما خداترس" در تاریخ جوامع اسلامی می‌پردازد؛ طبقه­‌ای از مردان و زنان "که بر جهان اسلام حکم نمی‌راندند، ولی بخش اعظم ثروت و فعالیت آن را در اختیار داشتند. "

  کتاب کوچک اما پرمحتوای اُلگ گرابار را مهرداد وحدتی دانشمند ترجمه و نشر بصیرت راهی بازار کتاب کرده است.  گرابار در آغاز کتاب خود درباره اعضای طبقه فوق‌­الذکر می‌­نویسد: «آنان را معاریف و در ادوار بعد رجال نامیده‌­اند، اما شاید بهتر باشد آنان را طبقۀ متوسط نامید.»

  حضور فراگیر بازرگانان در میان طبقۀ متوسط در تاریخ تمدن اسلامی و نیز رابطۀ مستمر بازرگانان با فرقه‌­گرایی، ویژگی­‌های اصلی‌یی است که گرابار برای طبقۀ متوسط در جوامع سنتی اسلامی برمی­‌شمرد.

 وی به این نکته اشاره می­‌کند که بسیاری از رهبران صدر اسلام نیز جزو بازرگانان مکه و مدینه بودند. همچنین فرقه­‌گرایی طبقۀ متوسط در تاریخ تمدن اسلامی، زمینه­‌ساز رشد جنبش‌های مذهبی­‌یی چون تشیع، حنبلی­‌گری و تصوف در جهان اسلام شد.

  کتاب که در اصل مقاله­‌ای از نویسنده است، در 8 بخش تدوین شده است. نویسنده در بخش نخست به مواردی چون تقسیم­‌بندی شهرها، موقعیت و منزلت آن‌ها در جهان اسلام و نیز زمان و نحوۀ شکل‌گیری­‌شان می­‌پردازد.

  وی به این نکته اشاره می­‌کند که برخی از شهرها در تاریخ تمدن اسلامی، در نتیجۀ اهمیت اداری و سیاسی­‌شان توسعه یافتند و برخی شهرها نیز اساساً شهرهایی حکومت­‌ساخته بودند. اصفهان نمونه­‌ای از شهرهای دستۀ اول و و بغداد و کوفه و گرگان جزو شهرهای دستۀ دوم به شمار می‌روند.

  کوفه در سال 20  هجری قمری، یعنی در زمان خلافت عمر بن خطاب، تاسیس شد. این شهر در ابتدا همانند یک شهرک نظامی بود. یعنی ساخته شد تا جهادگران مسلمان به اتفاق خانواده‌هایشان در آن ساکن شوند؛ چراکه اسلام در حال فتح سرزمین‌های شرقی حجاز، به ویژه ایران بود و اعراب حجاز نیاز داشتند در جایی نزدیک به ایران مستقر شوند.

  بسیاری از جهادگران حجازی و عراقی در شهر کوفه مستقر شدند و به این ترتیب باید گفت مهم‌ترین طبقۀ اجتماعی در این شهر، نظامیان بودند. اگرچه ماهیت شهر اقتضا می‌کرد صاحبان مشاغل دیگر نیز در این شهر مستقر شوند. از نانوا و خیاط تا کشاورز و بزاز و دامدار و غیره.

  توفیق مسلمین در فتوحات نیز دلیل دیگری بود که مردم را از شهرهای گوناگون به سمت کوفه می‌کشاند. جهادگران مستقر در کوفه، طبیعتا به غنائم قابل توجهی دست می‌یافتند و در مجموع از رفاه روزافزونی برخوردار بودند. بنابراین سکونت سایر صاحبان سایر مشاغل در کوفه، به معنای رونق کسب‌وکار آنان بود.

  بغداد را حکومت عباسی در سال 140 هجری قمری تأسیس کرد. عباسیان به دلایل گوناگون ترجیح دادند نقش محوری کوفه در قلمرو حکومت اسلامی کم‌رنگ شود و این نقش را شهر دیگری که ساختۀ خودشان است، ایفا کند. هم از این رو دستور ساخت بغداد را دادند که دست کم تا زمان حملۀ مغولان مهم‌ترین شهر جهان اسلام بود. امروزه از کوفۀ آن دوران، خرابه‌هایی باقی مانده که در کنار شهر فعلی کوفه قابل مشاهده است.

  به غیر از گرگان، که گرابار در کتاب خود آن را جزو شهرهای حکومت‌ساختۀ جهان اسلام توصیف کرده، شهر بهشهر هم هم به دستور شاه عباس صفوی ساخته شد. شاه عباس علاقۀ زیادی به دریای خزر داشت و پس از آن که خاطرش از تثبیت موقعیت ایران اسوده شد ، تقریبا از اواسط دوران حکم‌رانی‌ به بعد، نیمی از سال را در بهشهر می‌گذرانید تا نزدیک دریای خزر باشد و از سرسبزی و باران مازندران نیز خرّم و تازه شود.  

شهر اسلامی چگونه شهری بوده؟

  برخلاف رأی گرابار، به نظر می‌رسد اصفهان را نیز باید جزو شهرهای حکومت‌ساخته در نظر گرفت. اصفهان اگرچه برای خود شهری بود ولی به دستور شاه‌عباس پایتخت حکومت صفویان شد و از آن پس بود که اصفهان جدید در تاریخ ایران سر برآورد. یعنی اصفهانی که تا پیش از آن وجود داشت، به تدریج به حاشیۀ شهر جدید اصفهان در حکومت صفویان بدل شد.

  با این حال گرابار احتمالا با توجه به رونق اصفهان قدیم در دورۀ قابل توجهی از تاریخ اسلام و ایران، این شهر را جزو شهرهای حکومت‌ساخته قلمداد نکرده. مثلا در زمان حکم‌رانی سلجوقیان، اصفهان به پایتخت این امپراتوری تبدیل شد.

 در واقع اصفهان از اواسط سدۀ پنجم هجری (تقریبا 450 هجری خورشیدی) پایتخت سلجوقیان شد و تحت نظارت و مدیریت وزیر عالی‌مقامی چون خواجه نظام‌الملک، که وزارتش در تاریخ ایران بی‌نظیر بوده، شهر بسیار مهمی شد.

  ولی تفاوت اصفهان سلجوقیان با اصفهان صفویان در پانصد و اندی سال بعد، در این بود که اصفهان پیش از به سلطنت ملکشاه سلجوقی نیز شهر مهمی بود و سلجوقیان فقط بر اهمیت آن به نحو چشمگیری افزودند؛ بویژه از حیث سیاسی و اداری. اما در اواخر قرن دهم هجری که شاه عباس پادشاه ایران شد، اصفهان دیگر آن اهمیت سابق را نداشت و شاه‌عباس برای اینکه پایتخت درخوری داشته باشد، شهر جدید اصفهان را ساخت و اصفهان سابق در حاشیۀ این شهر قرار گرفت.

  به هر حال نکتۀ گرابار دربارۀ اصفهان، یعنی اینکه این شهر برخلاف کوفه و بغداد حکومت‌ساخته نبوده، دربارۀ اصفهان قبل از صفویه صدق می‌کند.

   گرابار در بخش‌­های دوم تا هفتم کتاب خود به بررسی محلات، جامعۀ دینی درون شهرها، وضعیت ثروت و حکومت و هنر و نیز تنش­‌های سیاسی، اجتماعی و مذهبی رایج در شهرهای تمدن اسلامی می­‌پردازد. وی در بخش چهارم، با عنوان " ثروت "، می­‌نویسد:

  «در اسلام سنتاً مالکیت زمین منبع عمدۀ ثروت بود ... ثروت حاصل از ساخت مصنوعات نیز تاثیری حیاتی بر زندگی شهرها داشت ... برای بسیاری از مشاغل، چون کارهای آلوده­‌کنندۀ دباغان، قصابان ... و امثال آن‌ها، محلاتی مخصوص در حومۀ شهرها وجود داشت.»

   در بخش هفتم، با عنوان "شهر اسلامی: تنش و انعطاف "، می­‌نویسد:

   «شهر اسلامی را کمتر می­‌توان به صورت یک موجودیت اجتماعی و فیزیکی ... " برنامه­‌ریزی­‌شده " تعریف کرد، بلکه بیشتر ... مجموعه­‌ای است از تنش­‌ها در میان قطب­‌های مخالف ... بدون تردید تنش میان نظامیان و مردم طبقۀ متوسط، بین تشرع و تصوف، بین خاص‌نگری­های محلی و نیازهای پان‌اسلامی تقریباً در همۀ زمان­‌ها تشخیص داده می­‌شود.»

  فصل هشتم کتاب نیز به تصاویری از کاروان‌سراها، حمام­‌ها، بیمارستان­‌ها و سایر اجزای تشکیل­‌دهندۀ شهرهای اسلامی اختصاص دارد.

  کتاب کوچک و ارزندۀ "شهر در جهان اسلام" از این حیث نیز مفید است که امکان مقایسه میان شهرهای دوران رونق و شکوه تمدن اسلامی را با شهرهای مدرن جهان جدید فراهم می‌کند.

  در شهرهای جدید، به ویژه اگر مثل شهرهای مهم تمدن اسلامی در مناطق گرمسیر باشند، شب‌بیداری و خوش‌گذرانی در شب نقش مهمی در زندگی شهروندان دارد. مثلا مادرید و بارسلون از این حیث شهره‌اند. اما در شهرهای اسلامی، شب غالبا زمان استراحت و عبادت بوده است.

  علاوه بر این، خوش‌گذرانی در شهرهای اسلامی، علی‌القاعده امری خصوصی و پنهان بوده است. رعایت حدود شرعی اجازه نمی‌داده بساط رقص و موسیقی و باده‌گساری در ملأ عام فراهم شود. حاکم حتی اگر شخصا هم متشرع نبود، موظف بود حدود شرعی را رعایت کند چراکه مشروعیت و اقتدار او  برخاسته از دین و شریعت بود. اما در شهرهای مدرن جدید، خوش‌گذرانی امری قانونی و مجاز است و شادخواران و خوش‌باشان نیازی به پنهان‌کاری در این زمینه ندارند.

  این تفاوت، حسن و عیبی در بر داشت. یعنی موجب می‌شد حیا و ریا در شهرهای اسلامی بیشتر از شهرهای سکولار باشد. در مقایسه با شهرهای وایکینگ‌ها در شمال اروپا و نیز شهرهای سکولار در تمدن جدید، حیا در شهرهای اسلامی نمودِ بیشتری داشت ولی در عین حال، بسیاری از مردم نیز نه به دلیل ترس از خدا بلکه به دلیل هراس از حکومت یا ترس از خلق خدا، ناچار بودند ظاهرالصلاح باشند و از پاره‌ای رفتارها که مایۀ شادی و خوشی‌شان بود، اجتناب کنند تا مجازات نشوند یا دست کم بدنام نشوند.

  چنین تفاوتی امروزه نیز تقریبا به چشم می‌خورد. کافی است قاهره یا برخی شهرهای ریشه دار و سنتی خودمان را مثلا با زوریخ و مونیخ یا با مادرید و ملبورن مقایسه کنیم.

برچسب ها: شهر ، جهان اسلام
ارسال به دوستان