نگهداری از سالمندان و سالخوردگان دغدغهای به قدمت نخستین جوامع بشری است. در جوامعی که افراد نه بر اساس قدرت تولید و میزان مصرفشان بلکه مبتنی بر اصول برابری و عدالت ارزشگذاری میشوند، همه افراد فارغ از سن و نژاد و جنسیت و طبقه، سزاوار احترام و تأمین نیازهایشان هستند.
به گزارش اطلاعات آنلاین، در ایران معاصر هم که جامعه کمکم حرکت به سمت الگوهای مدرن زندگی را در ابتدای قرن ۱۴ آغاز کرد، نگهداری از سالمندان در مکانهایی خاص متناسب با نیازها و شرایط این افراد مورد توجه قرار گرفت.
از آرسن میناسیان به عنوان یکی از نخستین کسانی نام میبرند که پایهگذار خانه سالمندان در رشت بود. میناسیان داروساز تجربی بود و اینطور که نقل میکنند، جز ساخت و تامین دارو برای مردم، به هر ترتیب و طریقی که می توانست به همشهریانش مدد میرساند. یکی از مهمترین اقدامات میناسیان ساخت سرای سالمندان بود.
جرقه این کار وقتی در ذهنش زده شد که یکی از مراجعان به داروخانهاش از سختیهای مراقبت شبانهروزی از مادر بیمارش برای او درددل کرد. بعد از این بود که میناسیان مصمم شد مکانی را برای نگهداری از سالخوردگان بر پا کند.فقط میناسیان نیست که در تأسیس خانه سالمندان پیشقدم بود. محمدرضا حکیمزاده، پزشک لاهیجانی، نیز یکی دیگر از کسانی است که او را از پیشگامان تأسیس سرای سالمندان در ایران میدانند.
حکیمزاده که تخصص پیشگیری از بیماریهای واگیر از فرانسه داشت، با کمک حسین استقامت که ۱۷ هزار مترمربع از زمینهای کارخانههای جوراببافیاش را به ساخت نخستین سرای سالمندان و آسایشگاه توانخواهان اختصاص داد، نخستین سرای سالمندان ایران را در رشت در سال ۱۳۴۵ راهاندازی کرد و میناسیان مدیریتش را بر عهده گرفت.
آوازه سرای سالمندان حکیمزاده و میناسیان چنان در ایران پیچید که دولت وقت از حکیمزاده خواست مشابه چنین مکانی را در تهران تأسیس کند. حکیمزاده سرای سالمندان کهریزک را تا مرحله گشایش آن جلو برد، اما عجل مهلتش نداد که آغاز به کار و رشد و گسترش این نهاد مدرن و کارآمد را از نزدیک ببیند.
۶ فروردین ۱۳۴۸ روزنامه آیندگان از تأسیس باشگاههای مخصوص پیرمردها و پیرزنها به دست شهرداری تهران خبر داده است. در این خبر آمده: «شهرداری تهران پیرمردان و پیرزنان ازکارافتاده را در باشگاه مخصوصی نگهداری خواهد کرد و طرح تشکیل «باشگاه کهنسالان» هماکنون زیر نظر آقای هوشنگ سمیعی معاون امور اجتماعی شهرداری مطالعه میشود.
به موجب این طرح شهرداری تهران مانند تمام شهرداریهای کشورهای اروپایی در نظر دارد باشگاه مخصوص برای نگهداری پیرمردان و پیرزنان تهران تشکیل دهد. در این باشگاه وسایل سرگرمی مخصوص سالخوردگان فراهم خواهد شد.در ادامه این گزارش درباره تأسیس این باشگاه در شهرستانها اشاره شده: «باشگاه کهنسالان ابتدا به صورت آزمایش و برای نگهداری صد نفر سالخورده اعمم از زن یا مرد در تهران تشکیل خواهد شد و پس از نتیجهگیری چنین باشگاههایی در سایر استانها نیز تشکیل میشود.»به گفته مقامی در شهرداری، در صورت توسعه کار باشگاه خانوادههای تهران میتوانند افراد سالخورده خانواده خود را به صورت پانسیون و با پرداخت هزینه متناسب به باشگاهها تحویل دهند و شهرداری با استفاده از ماهیانه این دسته از خانوادهها برنامههای متنوع برای سالخوردگان ترتیب خواهد داد.»
فردای همان روز در گزارشی دیگر، اطلاعات بیشتری درباره این طرح در روزنامه آیندگان منتشر شده است. مقامی در شهرداری اعلام کرده با توجه به اصل «سپردن کار مردم به دست مردم» پیشبینیهای لازم به عمل خواهد آمد تا بخش خصوصی نیز بتواند اقدام به تأسیس اینچنین استراحتگاههایی برای سالخوردگان بکند.
در این خبر معلوم میشود که باشگاههای سالخوردگان مکانهایی متفاوت با سرای سالمندان هستند: «با تشکیل باشگاه سالخوردگان زنان یا مردان سالخورده سالانه ۱۵ روز در این باشگاه به استراحت میپردازند و این کار به صورت پانسیون با هزینه مناسب عملی خواهد شد. برای باشگاههای سالخوردگان برنامههای موسیقی و تفریح متناسب با ذوق و روحیه آنان ترتیب داده خواهد شد ...»
در این خبر آمده که شهرداری با تشکیل اولین باشگاه سالخوردگان در درجه اول پیرمردان و پیرزنان بدون سرپرست را جمعآوری خواهد کرد و مرحله دوم این برنامه نگهداری سالخوردگان تهران با پیشنهاد خانوادهها و با دریافت هزینه ماهانه خواهد بود.»در واقع در این طرح هزینه کاری عامالمنفعه قرار بوده با مشارکت خود مردم و بخش خصوصی تأمین شود.