۰۲ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۱۵۲۸۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۷ - ۳۰-۰۸-۱۴۰۳
کد ۱۰۱۵۲۸۸
انتشار: ۱۳:۴۷ - ۳۰-۰۸-۱۴۰۳
به بهانه روز مرد

مرد را «دردی» اگر باشد خوش است، یا «درمی»؟

مرد را «دردی» اگر باشد خوش است، یا «درمی»؟
مرد در دوران پیشامدرن با صفاتی شناخته می شد که نخست آن سختی و ستبری و نیز ستیزه جویی و در میان آتش رفتن است. نوعی نان و نام آوردن و از زخم ها دم نزدن و دگر چیزها ... انگار نمی برازید که مرد از درد بنالد و فغان کند یا گونه خیس و زبان به گله بگشاید.

عصر ایران؛ احسان اقبال سعید - این روزها در گاهشمار میلادی روز آقایان رخ می نماید و نام‌های بر کاغذ تنها نشانه اند تا مهری و نیز یادی در خاطر آید که خاطره و نیز فراموشی برای آدم عقل‌دار و حافظه مند قاتل جان است و کره‌ی بر نان هم...تعریف مرد یا آقا سیر و نیز سیل سهماگینی را پس پشت نهاده است.

نخست نبرد با پدیده ها، توان زنده ماندن و ستیزه با انسان و حیوان و نیز نیروهای بی مهار طبیعت جایگاه و نیز نقش و وظیفه ی افراد و اذهان را برقرار می ساخت. جنس نر با بازوی برآمده و تاب دویدن، دریدن و نیز بالارفتن از صخره و به سخره گرفته هراس از شب و نبروهای ناشناخته، حسب موقعیت و اقتضای ابتلا برجایی نشست که بعدتر و با اندیشمند شدن انسان هم هوس از تن درانداختن آن قبا و ردا را در سر نپرورد یا جسارت صدا زند نام فرزندی که خود رستم نامش نهاده بود نیافت.


مرد با معنای نیرومندی و ایستادگی و نیز نوعی خشونت و گره ابروان در خاطر می آمد که با میزانی از خودویرانی و رازداری پیوند یافته بود...انگار مرد را دردی اگر باشد خوش است و نیز درد بی دردی علاجش آتش است....

مرد رنج عشق می کشد و دم نمی زند تا زمانی که پس از خونش مرجان از زبان طوطی در دل لوطی را دریابد و نیز زیر بار آوردر انتظارات له می شود اما دم بر نمی آورد که ارش جان در تیر کرد و سرحد وطن از ستوران توران ستاند تا کسرایی قصیده اش کند و ما افتخارش را و هیچ کس از رنج و ترس های ارش نپرسید و خودش هم..........


جهان نیروهای ناشناخته ، بوران و باران مرد قوی‌اندام را تبدیل به پیروز و نیز نگهبان نمود. نگهبانی که گرگ را می رماند و از تن درخت و ماهی میان گرداب نان می سازد تا طفل و پیر و نیز جنس کم قوه تر زنده بمانند و کدام قهرمان را نسب و نسبت با صیانت از زندگی نیست؟

مردان نخست نسب از اسطوره می برند و اسطوره خود حاصل آرزو و هراس‌های آدم اهل رویا و عقل است و خیال باران و مهار سیل و نیز نانی به اندازه  کام و عمری جاودان...به اسطوره و الهه‌ها که بنگرید عموما برای همین گفته‌ها و نیز غلبه بر اهرمنان جان ستان و هراس افکن دربند بافته می شوند وز کاه کوه دماوند وتفتان و نیز مرهم درد و بخشنده ی بی‌منتها می سازند.

مرد نخست همین اسطوره بود که بر شانه سنگ از کوه می آورد و بر رقیب و آن دگر قبیله می تاخت تا زر و جامه بیاورد و او در همه حال قاهر و غالب است و هویت چیره بودن می شود بخشی از هیمنه و سجل احوال جماعت مذکر...همه جا و در همه حال حتی ....از امکانی انسانی و طبیعی تعریفی جنگی/ بدوی و مبتنی بر چیرگی و اعمال اراده و نیز سرافکندگی و زمین چوگان بودن می آفریند.


مرد در دوران پیشا گشودن دروازه علوم با صفاتی شناخته می شد که نخست آن سختی و ستبری و نیز ستیزه جویی و در میان آتش رفتن است. نوعی نان و نام آوردن و از زخم ها دم نزدن و دگر چیزها....

انگار نمی برازید که مرد از درد بنالد و فغان کند یا گونه خیس و زبان به گله بگشاید. در خاطر دارید و داریم که به دوران خردی در برابر هراس کودکانه از سرنگ و طبیب نهیب مان می زدند که مرد نمی ترسد و البته گریه هم نمی کند!


تصویر مرد البته با نوعی در دردآشنایی و حمل رنج بر شانه بی تمنای استرحام و یاری عجین شده بود. مردان در حکم عیسای ناصری(ع) تا جلجتا می رفتند و رنج ها را تاب می آوردند و در رنج و ایستادگی نوعی فضیلت ، ارتقا و تعالی نمایانده می شد و انگار رسیدن هنر گام زمان و کار مردان آبدیده در تنور و آبشار رنج ها و دشواری ها بود....

برای همین شاعر سرود "مرد را دردی اگر باشد خوش است ودر بی دردی علاجش آتش است"...در سیما و پیکر هم مهیب و دژم بودن از نشان های مردان درشمار می آمد که هیمنه و رعب و نیز ستون و ملجا بودن را می نمایند...

می گویند معصوم خان که زمانی پهلوان نخست دارالخلافه بود از پی سرکشی کسی دشنه از پر شال برکشید و بازوان ستبر را برای ستاندن جانش از آب نمک درآورد که نازکی ناگاه و شاید به گاه دلبرکی آرام و لب گزان نواخت "معصوم خان برق قداره ات دلمو ریخت.." و معصوم خنجر را بر سینه و دل خویش کشید که می دانست "ز دست دیده و دل هر دو فریاد/ که هر چه دیده بینه دل کنه یاد"...

سبیل ضخیم و برآمده با صورت زخمی و آفتاب گداخته حکایت از دشواری ستیهیده با اربه های سخت آسیاب و نیز دشنه و پبکان طرار و دگری بود که مرد را ستوان و ستوار می نمود...

رنج انگار زاده شده بود تا مرد را بپرورد و طالع او در روی گردانیدن از خور و خواب  و درافتادن در آتش بود...در نسلی از یلان پیشا مدرن ایران نوعی شرم و زن گریزی و نیز ابا از اباحه و خنیا نهادینه شده بود....راهی و راوی قصه های محال ...کسی نمی داند...


تغییر ابزار و افواه اما لاجرم را بر نوسان مفاهیم برد . نان دیگر تنها از بازو و نیز ستیز بی امان با دگری و زمان در دست نمی شد و تفکر و ابداع راه بر تولد انسان تازه ای برده بود. زمان مفهوم چیرگی را درگیری تحولی غریب نمود و زمزمه بر فریاد رجحان یافت.

انگار برای داشتن لبخندی دلپسند حضور موی بالای لب حشوی بی فایده در نظر می امد و مفاهیم تصاویر در حکم اثر باستان شناسی روانه انبار خیال‌های انسان شدند وتا با گذر زمان و از پی ملال و نیز نامرادی وروال باز با مشاطه بازگردند و نیز چرخ و چرخه تا همیشه ناگزیر از چرخش و گردیدن است.

مرد آرام آرام آقا و رام شد و پیشبند چرمین کاوه بر کت و پیراهن خوش دوخت راه برد  تا همگان بدانند " تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد؟ و سخن در معنای گسترده اش سکه ی پرخریدار روز گشت و چیرگی حتی با فضیلت طبیعی و در خانه معنایی دگر یافت.

گاه انباشت های تجربه و نقش های بار بر شانه ی انسان با سماجت خود را به عصر حاضر باز می کنند و بلااستفاده و زاید قدر و صدر می بینند...تصور کنید مرد بعضا دربند و کم مصرفی را که هنوز می خواهد رستمی کند و بگوید اوست که حکم می راند و داستان اساسا قهرمان دگری دارد...

ارسال به دوستان
آیا زیاده خواهی ترکیه در سوریه پاشنه آشیلش می شود؟ مخالفت کردها به دخالت‌های ترکیه (فیلم) ترکیه: اجازه ادامه حضور گروه های تروریستی را در سوریه نخواهیم داد چرا پرسپولیس به گاریدو اعتماد کرد؟ عجیب ترین یا مسخره ترین ماشین ظرفشویی جهان! (فیلم) مشاهده ۴ قلاده پلنگ ایرانی در طبیعت برفی صیدوا (فیلم) آیا این فیلم آنباکس گلکسی S25 اولترا است؟! کابوس چمن برای استقلال؛ یزد، آزمونی سخت‌تر از اراک آیا می‌شود با Paint ویندوز یک شاهکار خلق کرد؟ پرتره راک را ببینید! (فیلم) اگر راننده انسان بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟! (فیلم) در این فیلم، سرعت شکارچی را می بینید! کفشدوزک بزرگ بامبو (عکس) تشریح جزئیات دستگیری عناصر شبکه تکفیری در سرپل ذهاب  درخشش وزنه‌بردار ایرانی در آسیا؛ نایب قهرمانی با چاشنی رکوردشکنی پرواز ایران‌بانو با ۱۱۰ زن نخبه ایرانی با خلبانی نخستین بانوی خلبان ایرانی در مشهد به زمین نشست (فیلم) بلیت برای همه نه! چادرملو فروش بلیت به استقلالی‌ها را محدود کرد (+عکس)