در سال ۱۹۱۷، نیروهای بریتانیایی تحت فرمان ژنرال ادموند آلنبی در حال پیشروی از صحرای سینا به سمت فلسطین علیه امپراتوری عثمانی بودند. بریتانیاییها از نیروهای پیادهنظام، سوارهنظام و نیروهای سوار بر شتر به نام سپاه شتر امپراتوری استفاده میکردند. شترها برای شرایط سخت بیابان ایدهآل بودند، اما یک ویژگی عجیب داشتند: آنها از صداهای بلند و تیز به شدت متنفر بودند.
به گزارش انتخاب، هنگامی که نیروهای بریتانیایی برای حملهای در نزدیکی غزه آماده میشدند، نیروهای اسکاتلندی که به نیانبان مجهز بودند، برای بالا بردن روحیه شروع به نواختن موسیقی کردند. اما واکنش شترها... بسیار غیرقابل پیشبینی بود.
شترها شروع به جستوخیز، چرخیدن و دویدن کردند و کاملاً نظم نیروها را به هم ریختند. برخی حتی سوارکاران خود را به زمین انداختند و به بیابان فرار کردند. سربازان این صحنه را به عنوان "بالهای ناخواسته از شترهای رقصان" توصیف کردند.
دیدبانهای عثمانی که این آشفتگی را تماشا میکردند، تصور کردند که بریتانیاییها در حال عقبنشینی یا دچار هرجومرج شدهاند. آنها یک حمله غافلگیرانه ترتیب دادند و انتظار یک پیروزی آسان را داشتند. اما بریتانیاییها به سرعت شترهای خود را آرام کردند و ضدحملهای ترتیب دادند که منجر به شکست عثمانیها شد.
بریتانیاییها پس از این ماجرا، استفاده همزمان از نیانبان و شترها را در نبرد ممنوع کردند. اما داستان "شترهای رقصان" به یک افسانه در میان سربازان در جبهه خاورمیانه تبدیل شد و اغلب با شوخی و اغراق بازگو میشد.