۲۶ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۲۶۷۲۶
تاریخ انتشار: ۲۳:۳۸ - ۱۲-۱۰-۱۴۰۳
کد ۱۰۲۶۷۲۶
انتشار: ۲۳:۳۸ - ۱۲-۱۰-۱۴۰۳

ناگفته‌های جنگ به روایت یک رزمنده دفاع مقدس/ سرباز شلیک کرد اما فشنگ او تمام شده بود/ ما را اسیر کردند اما تیر خلاص را به آن دو نفر دیگر زدند و شهیدشان کردند

ناگفته‌های جنگ به روایت یک رزمنده دفاع مقدس/ سرباز شلیک کرد اما فشنگ او تمام شده بود/ ما را اسیر کردند اما تیر خلاص را به آن دو نفر دیگر زدند و شهیدشان کردند
چند روز بعد از بازگشت به ایران، به مرکز تربیت معلم شهید مطهری رفتم. عکس‌های شهدا از جمله شهید یدالله حسینی در آنجا دیدم و از دوستان شنیدم که بعد از عملیات کربلای ۵ پیکر مطهر این شهید به وطن بازگشته بود.
رزمنده ای که در کربلای 4 اسیر شد و شاهد شهادت هم رزمانش بود، گفت: یک سرباز بعثی که چهره‌ای کریه داشت، به طرفمان آمد؛ او قصد کشتن ما را داشت و اسلحه خود را به طرف ما نشانه گرفت...
 
به گزارش فارس، اوایل پاییز ۱۳۶۵ که عازم جبهه شدم، ما را به گتوند در استان خوزستان بردند و در یک سد بزرگ آموزش غواصی دیدیم. چند روز مانده به عملیات کربلای ۴، دیدم چند نفر از دانشجویان «مرکز تربیت معلم شهید مطهری شیراز» به گردان ما آمدند. آنها همکلاسی‌های من از جمله حمیدرضا ادراکی و سید یدالله حسینی و حمیدرضا صنعتی بودند.
 
 سوم دی ماه عملیات کربلای ۴ شروع شد و در صبح چهارم دی ماه بعد از اینکه موفق شدیم یک پایگاه موتوری عراق را تصرف و نابود کنیم، تک دشمن شروع شد. از طرف فرماندهان دستور عقب‌نشینی داده بودند، اما ما اطلاع نداشتیم صبح روز چهارم دی ماه پاتک بعثی‌ها به شدت شروع شده بود. حدود ساعت ۱۰ صبح بعد از اصابت ترکش، من و محسن خورشیدی که دچار موج گرفتگی شده بود اسیر شدیم.
 
دست ما ۲ نفر را بستند و به جایی دورتر بردند. به آنجا رسیدیم، سید یدالله حسینی و یک رزمنده دیگر هم آنجا بودند. سید یدالله از ناحیه شکم دچار خونریزی شدید بود و دومی را نمی‌شناختم اما او ما را به خون شهدا قسم می‌داد که اطلاعاتی در اختیار دشمن قرار ندهیم. سید یدالله خیلی تشنه بود آب می‌خواست؛ اما کسی توجه نمی‌کرد.
 
کمی بعد یک سرباز بعثی که چهره‌ای کریه داشت، به طرفمان آمد؛ او قصد کشتن ما را داشت و اسلحه خود را به طرف ما نشانه گرفت. اولین نفری را که هدف قرار داده بود من بودم. خدا می‌داند که هیچ احساس ترسی نداشتیم و ذکر و شهادتین می‌گفتم. سرباز بعثی شلیک کرد اما فشنگ او تمام شده بود با عصبانیت تمام، خشاب را خارج کرد خشاب دوم را بر روی اسلحه گذاشت. در همین هنگام جیپ فرماندهی آنها به آنجا رسید و از همان جا صدا زدند که دست نگهدار!
 
فرمانده آنها با یک نفر دیگر خود را به ما رساند و آن سرباز را از ما دور کردند. او به من و خورشیدی اشاره کرد تا سوار خودرو شویم. وقتی سوار شدیم آنها تیر خلاص را به آن دو نفر عزیزمان شلیک کردند و سید یدالله و رزمنده دیگر در آنجا به شهادت رسیدند.بعثی‌ها ما را به بصره بعد به بغداد و از آنجا به تکریت ۱۱ بردند، بعد از ۴ سال اسارت که خانواده‌های ما هیچ اطلاعی نداشتند که زنده‌ایم یا نه!
 
آزاد شدیم. چند روز بعد از بازگشت به ایران، به مرکز تربیت معلم شهید مطهری رفتم. عکس‌های شهدا از جمله شهید یدالله حسینی در آنجا دیدم و از دوستان شنیدم که بعد از عملیات کربلای ۵ پیکر مطهر این شهید به وطن بازگشته بود.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: کربلای 4 ، جنگ
ارسال به دوستان
بازیگر ایرانی که قرار بود در حریم سلطان بازی کند(فیلم) جنگ چین و آمریکا به فضا کشید انفجار پاداش‌ها در جام جهانی ۲۰۲۶؛ سهم ۱۰.۵ میلیون دلاری ایران از سفره فیفا پول بدهید تا شکنجه شوید! / قوانین عجیب برای صعود به قله مقدس شوک AFC به نماینده هند؛ محرومیت طولانی‌مدت و جریمه سنگین بابت لغو دیدار با سپاهان خودسوزی مقابل دادگستری کرج / سوختگی 50 درصدی و انتقال به بیمارستان شبیخون اینتر میامی به رختکن اتلتیکو؛ مسی به دنبال جذب کوکه و گریزمان بارش ۶۰ سانتی‌متری برف در ارتفاعات گیلان تساوی بی‌حاصل در فولادشهر؛ ذوب‌آهن و شمس‌آذر به تقسیم امتیازات رضایت دادند غیبت اجباری ماشاریپوف در آسیا؛ ستاره ازبک مقابل المحرق بازی نمی‌کند وزیر دادگستری: مهریه حق مالی زن است؛ ۱۴ سکه نمی شود خرید جنجالی در بن‌بست؛ سرژ اوریه در لیست خروج زمستانی پرسپولیس قرار گرفت عضو اتاق بازرگانی: دولت واضح اعلام کند چطور قرار است درآمد را صرف معیشت مردم کند؟ نامه ونزوئلا به شورای امنیت: «توقیف نفتکش ونزوئلایی به دست آمریکا دزدی دریایی است» ثبت نام سایپا ویژه یلدا آغاز شد (+جزئیات و شرایط)