راکب موتور: احمد به محض اینکه به دانشجو رسید چاقو کشید و گفت میزنمت. این مکان را برای سرقت به دلیل خلوتی آن انتخاب کردیم. ضارب مرحوم امیرمحمد خالقی: وقتی گوشی را گرفتم گفت دانشجو هستم. گفتیم کیفت را بده گوشی را بگیر و برو ولی به ما ضربه زد. میگفت مدارک در کیفم دارم. امیر به من گفت با چاقو بزنش. اصلا خبر نداشتیم دانشجو است. دو تا ضربه به او زدم و به محل برگشتیم.