فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ــ نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، این روزها از ایدهای صحبت میکند که توجهها را به خود جلب کرده است: توافقی با ایران که بهتر است شبیه توافق لیبی باشد. اما منظور نتانیاهو از این توافق چیست و چرا به تجربه لیبی اشاره میکند؟
داستان به سال ۲۰۰۳ بازمیگردد؛ زمانی که لیبی تحت فشار شدید تحریمها و انزوای بینالمللی قرار داشت. پس از حملات آمریکا به افغانستان و عراق و سرنگونی صدام حسین، معمر قذافی، رهبر وقت لیبی، تصمیم گرفت برای نجات کشورش با غرب وارد مذاکره شود. محور این مذاکرات، برنامه هستهای لیبی بود که قذافی پذیرفت آن را بهطور کامل متوقف و نابود کند.
بر اساس توافق با آمریکا و بریتانیا، لیبی نهتنها غنیسازی اورانیوم را کنار گذاشت، بلکه تمام تجهیزات هستهای خود، از جمله هزاران سانتریفیوژ، را برچید. در نهایت، ۲۳ کیلوگرم اورانیوم غنیشده به همراه این تجهیزات با کشتی راهی آمریکا شد. لیبی همچنین شبکه قاچاق هستهای عبدالقادر خان را افشا کرد تا نشان دهد به تعهداتش پایبند است.
اما شروط غرب به اینجا ختم نشد. قذافی مجبور شد ۲۳ تن گاز خردل، که برای ساخت سلاح شیمیایی در منطقهای مخفی به نام ربیعه ذخیره شده بود، و همچنین کارخانههای تولید این سلاحها را نابود کند. موشکهای بالستیک با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر هم از دیگر مواردی بودند که آمریکا و بریتانیا خواستار نابودی آنها شدند و لیبی این شرط را نیز پذیرفت.
یکی از مهمترین بندهای این توافق، پذیرش مسئولیت انفجار پرواز لاکربی در سال ۱۹۸۸ بود؛ حادثهای که در آن یک هواپیمای مسافربری در آسمان منفجر شد و تحقیقات بینالمللی، دستداشتن دو مأمور اطلاعاتی لیبی را اثبات کرده بود. قذافی تا سال ۲۰۰۳ از پذیرش این مسئولیت سر باز زده بود، اما در نهایت نهتنها آن را پذیرفت، بلکه بیش از ۲ میلیارد دلار غرامت پرداخت کرد و یکی از متهمان، عبدالباسط علی المقراحی، را به دادگاهی در هلند تحویل داد.
این توافق هرچند نگرانیها درباره تسلیحات هستهای و شیمیایی لیبی را برطرف کرد، اما این کشور را به شدت تضعیف کرد. در سال ۲۰۱۱، با آغاز بهار عربی و مداخله نظامی ناتو برای حمایت از مخالفان قذافی، رژیم او سقوط کرد و لیبی وارد دورهای جدید و پرچالش شد.
حالا نتانیاهو با اشاره به این تجربه، به نظر میرسد خواستار توافقی مشابه با ایران است؛ توافقی که برنامه هستهای، تسلیحات شیمیایی و موشکی ایران را بهطور کامل متوقف کند و شاید حتی مسئولیت اقدامات گذشته را بر عهده تهران بگذارد. اما آیا چنین سناریویی در مورد ایران قابل تکرار است؟ این سؤالی است که پاسخ آن به تحولات آینده بستگی دارد.