۰۲ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۱۰۴۱۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۶ - ۱۳-۰۸-۱۴۰۴
کد ۱۱۱۰۴۱۷
انتشار: ۰۹:۵۶ - ۱۳-۰۸-۱۴۰۴

دست های خیانتکار در خانه شمال تهران رو شد

دست های خیانتکار در خانه شمال تهران رو شد
سرهنگ داوود زندی سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری پایتخت درباره جزئیات ماجرا گفت: همه چیز حاکی از آن بود که سارق آشنا بوده است. تیم بررسی صحنه جرم در خانه حضور یافت اما هیچ اثری از ورود غیرمجاز وجود نداشت. بررسی‌ها ما را به سمت افراد نزدیک به خانواده برد.

عصر آرام یک روز پاییزی زنگ تلفن کلانتری ۱۲۲ دربند به صدا درآمد. آن‌سوی خط زنی مضطرب از سرقت طلا و جواهراتش در خانه‌ای واقع در شمال تهران خبر می‌داد. صدایش می‌لرزید و میان هق‌هق می‌گفت: همه طلاهایم، سرویس عروسی‌ام، النگوهای یادگاری مادرم... همه‌شان را دزد برد!

به گزارش هفت صبح، با اعلام این گزارش، تیم عملیات کلانتری به سرعت راهی محل شد. خانه در یکی از کوچه‌های خلوت و پردرخت منطقه قرار داشت؛ از همان خانه‌های دوبلکس قدیمی با دیوارهای بلند و در آهنی که پشتش سکوتی سنگین حکمفرما بود. ماموران در بدو ورود هیچ نشانه‌ای از تخریب در یا پنجره‌ها ندیدند. نه قفل شکسته بود، نه شیشه‌ای ترک خورده بود.

سرهنگ داوود زندی سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری پایتخت درباره جزئیات ماجرا گفت: همه چیز حاکی از آن بود که سارق آشنا بوده است. تیم بررسی صحنه جرم در خانه حضور یافت اما هیچ اثری از ورود غیرمجاز وجود نداشت. بررسی‌ها ما را به سمت افراد نزدیک به خانواده برد.

در خانه ۳ نفر زندگی می‌کردند؛ زن و شوهر میانسال و دختر نوجوانشان. اما چند ماهی بود که برای کمک در کارهای منزل زنی جوان به عنوان خدمتکار در خانه‌شان مشغول به کار شده بود. مادر خانواده در توضیح گفت: او را یکی از دوستانم معرفی کرد. خانمی آرام و مودب بود، هر روز صبح می‌آمد و عصر می‌رفت. به او اعتماد کامل داشتیم.

ماموران در همان ابتدا متوجه شدند که تنها کسی که در ساعات وقوع سرقت در خانه حضور داشته، همین خدمتکار بوده است. خانم خدمتکار جوان وقتی با پرسش‌های پیاپی پلیس روبه‌رو شد، ابتدا خود را بی‌گناه نشان می‌داد و حتی وانمود می‌کرد از سرقت شوکه شده است. اما چند پاسخ ضد و نقیض و اضطرابی که در حرکاتش موج می‌زد، باعث شد ماموران به او مشکوک شوند.

رفتار خدمتکار خانه طبیعی نبود

سرهنگ زندی در ادامه گفت: رفتار خدمتکار خانه طبیعی نبود. ماموران تصمیم گرفتند او را زیر نظر بگیرند. چند روز بعد همان مظنون در حالی که قصد خروج از خانه مالباخته را داشت، در یکی از کوچه‌های اطراف دستگیر شد. در کیف دستی‌اش مقداری طلا و جواهر کشف شد که تازه از همان منزل سرقت کرده بود.

با انتقال زن جوان به کلانتری دیگر جایی برای انکار باقی نماند. او در بازجویی‌های اولیه لب به اعتراف گشود و گفت از مدتی قبل به وسوسه افتاده بود. به گفته خودش، هر روز وقتی برای نظافت به خانه می‌رفت، طلاها را درون کشوی میز آرایش می‌دید و به مرور فکر برداشتن آن‌ها در ذهنش شکل گرفت.

او توضیح داد: اول فقط یک زنجیر کوچک برداشتم. دیدم کسی متوجه نمی‌شود. بعد بار دوم و سوم طمع‌ام بیشتر شد. می‌خواستم بدهی‌هایم را بدهم و دیگر برنگردم. اما وقتی دیدم همه چیز لو رفته، تصمیم گرفتم دوباره وارد خانه شوم و بقیه طلاها را هم بردارم تا فرار کنم. همان موقع بود که مامورها سر رسیدند و دستگیر شدم.

به این ترتیب بخشی از طلاها که ارزش آن حدود ۳۰ میلیارد ریال برآورد شده بود، از او پس گرفته و به مالباخته بازگردانده شد.

سرکلانتر زندی با اشاره به پایان تحقیقات گفت:پرونده با اعترافات صریح متهم و بازگشت اموال، برای ادامه روند قضایی به دادسرا ارسال شد. متهم انگیزه خود را مشکلات مالی عنوان کرده اما تحقیقات برای بررسی سوابق احتمالی او ادامه دارد.

ارسال به دوستان
شوک ستاره اسپانیایی به بارسلونا؛ نیکو ویلیامز در مسیر پیوستن به رئال مادرید گفتگوی تلفنی وزرای خارجه ایران و مصر در دنیا چگونه از "خاک" مراقبت می کنند؟ در ایران چه کنیم؟! شوک بودجه‌ای به باشگاه‌ها؛ اعتبار حق پخش مسابقات ورزشی در لایحه ۱۴۰۵ افزایش نیافت فرانسه ناو جنگی ۳۱۰ متری می سازد بانک مرکزی مشاجره فرزین با نمایندگان مجلس را تکذیب کرد زلاتبیور ؛ وقتی الگوی ساخت هتل موشک باشد! (+عکس) افتتاح یک هتل مجلل گردشگری با حضور رهبر کره شمالی و دخترش (+تصاویر) دو دقیقه از عاشقانه‌ترین صحنه‌های تاریخ سینما ؛ اتاق شنیدن موسیقی (تماشا کنید) آسوشیتدپرس: روسیه روند خارج کردن خانواده‌های دیپلمات‌های خود از ونزوئلا را آغاز کرده حادثه تلخ برای خانواده فوق‌ستاره فوتبال در میامی؛ خواهر لیونل مسی راهی بیمارستان شد ویلای اختصاصی رونالدو در قلب دریای سرخ؛ زندگی لوکس در جزیره دورافتاده «نوجوما» (+عکس) استعفای فرزین جدی شد؟ نفر بعدی ساختمان شیشه ای میرداماد کیست؟ پدر این دو کودک معلول دو هفته دیگر «اعدام» می شود/ کمک کنیم این اتفاق نیفتد «مرگ و دوشیزه»؛ وقتی حقیقت مدرک ندارد