تابناک: یکی از نکاتی که فرقهگرایان بر روی آن بسیار کار کرده و شگردهای پیچیدهای برای آن به کار میبرند عضوگیری فرقهای است.
در اغلب اوقات فردی که طعمه قرار گرفته است به هیچ وجه
متوجه نمیشود که در حال دعوت به یک فرقهای انحرافی است، بلکه فکر میکند
که دارد به تجربیاتی گوش میکند که دوستش میخواهد او را در آن شریک کند.
به طور معمول عضوگیری فرقهای از سه روش زیر انجام می شود:1 ـ از طریق یک دوست یا خویشاوند
2 ـ یک غریبه که دوست دوستان شماست عموما از جنس مخالف
3 ـ برنامههایی که فرقهها حامی مالی آن هستند و نوعا به صورت اقدامات عامالمنفعه است.
و اما فرقه جیزز اونلی «جیزز»
در زبان انگلیسی به معنی «عیسی» است و قید «اونلی» به این معنی است که این
فرقه انحرافی، مسیح(ع) را در جایگاه خدا قرار داده و بر این باور است که
تنها مسیح(ع) همه چیز است و غیر از او به عنوان مبدأ آفرینش کائنات چیزی
را نمیتوان متصور بود و جالب اینکه این فرقه حتی اعتقادات مسیحیان
درباره تثلیث (پدر، پسر، روحالقدس) را زیر سؤال برده و حتی پاپ، رهبر
کاتولیکهای جهان را نیز تکفیر کرده و فرد بیدینی مینامند.
آنچه
که واضح است، جیززاونلی جزو هیچ یک از مذاهب شناخته شده مسیحی یعنی
کلیسای کاتولیک، پروتستان و ارتودکس و حتی زیرشاخههای آنها نیز نیست،
بلکه پیرو عقاید و برداشتهای گروهی از واعظان بدعتگزار آمریکایی است که
در قرن بیستم متولد شده است.
با توجه به بدعتهایی که این فرقه
انحرافی در دین حضرت مسیح(ع) ایجاد کرده از جمله در خصوص غسل تعمید
مسیحی، آموزههای مهم در خصوص شخص مسیح(ع) و رابطهاش با خدا و نیز در
رابطه با تثلیث، روش آنان از سوی تمام کلیساهای جهان مردود اعلام شده و
کلیسای جهانی از کسانی که مطابق تعلیمات اشتباه این فرقه تعمید گرفتهاند،
خواستهاند که دوباره و این بار به روش درست و بر اساس کتاب مقدس، تعمید
بگیرند.
«ب.خ» در حالی خود را ناظر این فرقه معرفی میکند و صاحب
کلیسای ایران مینامد که از طرف کلیسای رسمی مسیحیت در ایران نیز افکار و
اندیشههای بدعتگرایانه آنها محکوم و خارج از حوزه مسیحیت راست دین به
حساب میآید ضمن اینکه عقاید مشترک آنان درباره غسل تعمید و تثلیث آشکارا
روشن میسازد که پیرو فرقه انحرافی جیزززاونلی هستند و اسم مندرآوردی
کلیسای ایران تنها برای پوشش نهادن بر این واقعیت است.
«ب.خ» از
طرف پدر ایرانی و مسلمان و از طرف مادر، مسیحی است. مادر وی، مسیحی و تبعه
کشور اوگانداست و نامبرده نیز دارای تبعیت مضاعف کشور فرانسه است.
«ب.خ»
در سال 85 در شهر رشت پس از محرز شدن اعمال فرقهگرایانه، بازداشت و متعهد
میشود که پس از آزادی، دیگر دست به اعمال فرقهگرایانه نزند ولی وی سال
گذشته و با سوءاستفاده از فضای به وجود آمده پس از انتخابات در فارس دست
به اقداماتی میزند که موجب بازداشت مجدد توسط سربازان گمنام امام
زمان(عج) میشود.
همسر وی نیز در کرج در حالی که در یک خانه تیمی
متعلق به فرقه، مشغول آموزش آموزههای غیردینی بود، بازداشت میشود. «ب.خ»
پس از کوچ به فارس شخصی با نام «ی.ن» را به اصطلاح به عنوان جانشین خود در
رشت معرفی میکند. «ی.ن» که تنها از 9 کلاس سواد ابتدایی برخوردار است، تا
پیش از جذب به این فرقه در رشته نقاشی ساختمان مشغول فعالیت بوده است.
بنابر برخی اخبار این فرقه در حال حاضر در گیلان هشتصد نفر عضو دارد.
گفتنی
است، درخصوص خبری که برخی از رسانه ها درباره غسل تعمید دست جمعی در انزلی
انتشار دادند، این رخداد مربوط به یک سال گذشته بوده و در مجموع سی نفر در
این مراسم شرکت داشتهاند.
در ادامه برای بیشتر آشنا شدن با این فرقه انحرافی، به نکاتی در این زمینه اشاره میشود:جامعه هدف برای جذب در این فرقه:1 ـ دختران و پسران فراری از خانه
2 ـ افراد معتاد که در مراحل ترک اعتیاد هستند به ویژه در کمپهای بازپروری
3 ـ افرادی که دارای مشکلات عاطفی و احساسی هستند
4 ـ بعضا افرادی که نارضایتیهایی از عملکرد سیستم حکومتی دارند
تشکیلات: کلونیهایی
که این فرقه تشکیل میدهد معمولا گروههای ده تا بیست نفره هستند که هر
کدام به صورت مستقل عمل کرده و در نهایت زیر نظر یک فرد هماهنگکننده در
آن استان عمل میکنند، که از آن به «شبان» تعبیر میشود.
سرپلهای ارتباطی و رسانهای:1 ـ این فرقه معمولا از سوی کشورهای آذربایجان و ارمنستان تغذیه تبلیغاتی و مالی میشوند.
2 ـ ارتباطهای آشکار و پنهان با شبکههای ماهوارهای دارند.
3 ـ در فضای مجازی نیز به واسطه عناصر داخل و خارج از کشور خود، میکوشند که حضوری مؤثر داشته باشند.
شیوههای اغوا:از
مهمترین شیوههای اغوا توسط این فرقه، تبلیغ این موضوع است که شما با
گرویدن به این فرقه، از آزادی عمل برخوردار شده و تمام قیود شرعی و عرفی
از اعمال شما برداشته میشود. این در حالی است که مسیحیان واقعی نیز دارای
اصول شرعی هستند که پیروان راستین آن، ملزم به رعایت آن هستند.
ویژگیها:برخلاف
کلیساییهای رسمی که خود را در مسائل سیاسی دخیل نمیکنند، این فرقههای
انحرافی شدیدا سیاسی شده و به سوی خشونتگرایی حرکت میکنند.
در
پایان جهت تنویر افکار خوانندگان عزیز در خصوص اینکه چرا به این گروهها،
فرقه گفته میشود، به شاخصههایی اشاره میشود که تمام اندیشمندان و
متفکران این حوزه بر آن متفقالقول هستند:1 ـ تشکیل محافل مخفیانه
2 ـ ارتباط با کشورهای بیگانه
3 ـ خشونتگرایی و ترور درونگروهی
4 ـ گرفتن تعهد سرسپردگی از کسانی که جذب این گروهها میشود.
5 ـ استفاده از روشهای کنترل ذهنی برای جذب افراد.