هدف دومين همايش دعوت از ايرانيان، جلب نيروي متخصص و رشد نيروي انساني كارآمدوكارآفرين بود.
جالب
اين است كه اين 1200مهمان دعوت شده به همايش، هم از سوي برخي نيروهاي داخل
كشور و هم از سوي برخي رسانه ها و گروه هاي سياسي خارج كشور مورد اتهام
قرار گرفتند كه يا وابسته به استكبار وآمريكا و ... هستند ويا وابسته به
جمهوري اسلامي هستند و با دولت ايران همكاري زيادي داشته اند و.......
امادر
پاسخ به اين انتقادها بايد به موارد مختلفي اشاره شود تا با روشنگري و
كالبد شكافي موضوعات آن مشخص شود كه اولا هزينه هاي مالي اين همايش طبق
گفته منتقدان 80 تا 100 ميليارد تومان نبوده و برآوردها وارقام نشان مي دهد
كه رقم هزينه ها بسيار كمتر از 80 ميليارد تومان است و اين ارقام كه
انتقاد كنندگان مطرح مي كنند 10 برابررقم واقعي است ودوم اين كه اين همايش
با حضور متخصصان ايراني خارج كشور برگزار شده و هدف و دستاورد آن كار
فرهنگي ونرم افزاري وجلب همكاري استادان دانشگاه و نيروي انساني متخصص در
راستاي منافع ملي و اهداف مشترك همه ايرانيان وطن دوست بوده است زيرا تا
نيروي انساني متخصص به حدكافي نباشد جلب وجذب سرمايه فيزيكي نيز درحد مورد
انتظاراتفاق نخواهد افتاد و اقتصاد دانان نيز در اين زمينه توصيه كرده اند
كه تابع توليد بيشتر وابسته ومتاثراز نيروي انساني وكارآفرينان است و به
دنبال ارتقاي نيروي انساني وانتقال دانش فني وعلم و مديريت است كه سرمايه
گذاري افزايش مي يابد و دو تا سه دهه بعد، رشد اقتصادي با جهش و شكوفايي و
ارقام دو رقمي و بالاي 10 درصد مانند چين و كره جنوبي و .... همراه خواهد
شد و تجربه همه كشورهاي توسعه يافته ودرحال ظهور، نشان مي دهد كه ابتدا
بايد شرايط و بسترها براي نيروي متخصص كشور وانتقال علم و تجربه و تخصص
فراهم شود تا به دنبال آن شاهد سرمايه گذاري در دهه هاي بعد و توسعه كشور
باشيم.
بر اين اساس، هدف اصلي همايش دعوت از ايرانيان خارج كشور كه
در حال حاضر دومين همايش را شاهد بوده ايم نگاه نرم افزاري و جلب نيروي
انساني و متخصصان بوده است و كار فرهنگي و مديريتي و نرم افزاري مقدم بر
هرگونه اقدام سخت افزاري ارزيابي شده است و تركيب مهمانان نيز نشان مي دهد
كه مجريان همايش به دنبال حضور متخصصان رشته هاي مختلف صنعتي،
علمي،پزشكي،علوم انساني و ... بوده اند تا به اين 1200 نفر به نمايندگي
از سوي طيف گسترده ايرانيان و دانشمندان و كارآفرينان ايراني خارج
كشور،اين پيام را بدهند كه دولت حاضر است همكاري گسترده اي براي حضور
ايرانيان عاشق وطن داشته باشدتا منافع ملي كشور را حداكثر كند.
بر
اين اساس، نبايد انتظار داشته باشيم كه بلافاصله پس از برگزاري همايش دعوت
از ايرانيان، شاهد دستاوردهاي فيزيكي مانند ايجاد كارخانه و سرمايه گذاري و
قرارداد توليد و ... باشيم و نبايد تصور شود كه تحقق هدف جلب متخصصان در
اين مقطع كم ارزش تر از ساخت كارخانه و طرح عمراني است و نبايد تصور شود كه
حدود 6 تا 8 ميليارد تومان هزينه اين همايش ، بالاتر از ارزش دستاوردهاي
فرهنگي و نرم افزاري آن است.
زيرا تجربه كشورهاي چين و روسيه و كره
جنوبي و ژاپن نشان مي دهد كه 20 تا 30 سال طول كشيد تا چيني ها به آمريكا
بروند وبرگردند و صاحب تخصص و حرفه ودانش شوند و مديريت امروز را بياموزند و
به كشور خود انتقال دهند.
چيني هاي متخصص و دانش آموخته در خارج كشور،
با سفر به كشورخود اين نحوه مديريت جديد وتخصص ودانش و .... را به كار
گرفتند تا با همكاري دولت خود سرمايه گذاري ها افزايش يابد وبه دنبال رشد
سرمايه انساني، سرمايه فيزيكي نيزرشد كند و امروز شاهد توسعه سريع اين
كشورها باشند و اين روند به دو تا سه دهه تلاش وابسته بود تا نتايج آن را
همه كشورهاي جهان شاهد باشند.
هزينه مالي همايش از واقعيت 6تا 8 ميليارد توماني تا تصورات 80 ميليارد توماني منتقدان
موضوع
هزينه مالي همايش ايرانيان خارج كشور درتهران، با ارقام وعجيب وغريب
80ميليارد تومان و 100 ميليارد تومان مطرح شده كه با واقعيت موجود و آن چه
صورت گرفته هيچ تناسبي ندارد و برخي دست اندركاران اين همايش كه در جريان
برخي هزينه ها بوده اند معتقدند كه اين اعداد كه به قصد تخريب مجريان اين
همايش صورت مي گيرد به هيچ وجه با حساب و كتاب شفاف برخي هزينه ها مانند
پول بليت هواپيما،اقامت در هتل، بازديد از استان ها و هزينه كارمندان و
.... تناسب ندارد. واقعيت اين است كه سرجمع اين هزينه ها بين 6 تا 8
ميليارد تومان بوده است و رقم 80 ميليارد توماني اعلام شده از سوي منتقدان
10 برابر آن چيزي است كه اتفاق افتاده است.
به عنوان مثال،قيمت
بليت هواپيما كه يكي از مهمترين هزينه هاي اين سفرها بوده است به طور متوسط
براي هر نفر معادل 1100 تا 1200 دلار است كه براي 1200 نفر مهمان عددي
حداكثرمعادل يك ميليون و 440 هزار دلار برآورد مي شود كه معادل 1.5 ميليارد
تومان و حداكثر تا 2 ميليارد تومان است.
از سوي ديگر هزينه متوسط
هتل در بهترين اتاق ها يا سوئيت ها شبي 200 هزار تومان براي هر نفر است و
اگر هر مهمان 10 روز در ايران اقامت داشته باشد معادل 2 ميليون تومان براي
هر نفر بابت هزينه هتل به طور متوسط مي توان برآورد كرد كه در مجموع براي
1200 مهمان حدود 2400 ميليون تومان برآورد مي شود.
تا اين جا هزينه بليت و اقامت در هتل حدود 4 ميليارد تومان براي 1200 نفر مي توان برآورد كرد.
علاوه
بر اين هزينه هاي اصلي كه مربوط به سفر و اقامت 1200 مهمان است هزينه هاي
ديگر، شامل ترانسپورت يا اياب و ذهاب از هتل به محل كنفرانس و استان ها و
شهرهاي بازديد شده نيز در مقايسه با ارقام هزينه هتل و بليت اندك است .
اگر
هزينه دستمزد و اضافه كاري به كارمندان، قراردادهاي حفظ امنيت و... را نيز
در نظر بگيريم براي اين موارد نيز نمي توان ارقام 50 تا 60 ميليارد توماني
را متصور بود ودر مجموع كل هزينه ها رقمي بين 6 تا 8 ميلياردتومان برآورد
مي شود كه معادل 10 درصد رقم 80 ميليارد توماني اعلام شده از سوي منتقدان
است.
از آن جا كه بسياري از مجريان و كارگران از كاركنان دولت بوده اند و
در رابطه با برگزاري همايش ها، اقامت در هتل،ارائه خدمات به مسافران، حفظ
امنيت ونظم و ... وظايفي را به عهده داشته اند نمي توان در اين رابطه هزينه
اضافي خيلي زيادي را پيش بيني كرد زيرا اكثر اين كاركنان حقوق ماهيانه و
مستمر دارند و در روزهاي همايش، حتي اگر مشمول پاداش و اضافه كار و
قراردادهاي مازاد شده باشند بازهم نبايد ارقام چند ده ميليارد توماني را
براي اين كار در نظر بگيريم.
به عقيده يكي از كارشناسان كه تا حدودي
در جريان برگزاري اين همايش ودعوت از مهمانان بوده است هزينه هاي اين
همايش در خوش بينانه ترين حالت ودرنظر گرفتن همه هزينه ها،
حداكثر6ميلياردتومان است نه 80 ميليارد تومان . وارقام اعلام شده منتقدان
براي تخريب مجريان دومين همايش دعوت از ايرانيان 10 تا13 برابر ارقام واقعي
هزينه ها اعلام شده است و نبايد بسياري از هزينه ها و انجام وظايف كاركنان
دولت در اين رابطه را هزينه اضافي ارزيابي كنيم زيرا اين كارمندان به طور
مستمر بابت تشريفات وارتباط خارجي يا اقامت مسافران و.... حقوق دريافت مي
كنند و واقعيت ارقام پاداش و خدمات مختلف اين همايش، با ارقام اعلام شده از
سوي منتقدان هيچ تناسبي ندارد.
براين اساس، مشخص نيست كه اين منتقدان بر چه مبنايي به اين جمع بندي رسيده اند كه هزينه همايش 80 ميليارد تومان بوده است؟
نكته
مهم ديگر اين است كه هزينه هاي مالي اين همايش در مقايسه با دستاوردهاي
فرهنگي، نرم افزاري و سياسي آن در شرايط كنوني و بستر سازي براي بهبود
شرايط كسب وكار و جلب متخصصان خارج كشور در سال هاي آينده بسيار اندك است و
دستاوردهاي فرهنگي و سياسي اين رويداد صدها برابر هزينه هاي مالي آن است.
دعوت شده ها از بين دانشگاهيان ومتخصصان بودند نه سياست ورزان وابسته به بيگانگان و گروه هاي معاند
با
وجود آن كه اكثر ايرانيان حاضر درخارج كشور به كارهاي تجاري و خريدو فروش و
كسب وكار مشغول هستند و البته بسياري از آنها در كار خود موفق هستند اما
مجريان همايش تلاش كرده اند كه دعوت شده ها از بين متخصصان و افراد داراي
كرسي استادي در دانشگاه هاي هر 5 قاره جهان انتخاب شوند و انتخاب آنها از
بين افراد تاجر و بازرگان يا سياست ورزان و مخالفان نظام نبوده اند. اسامي
1200 مهمان دعوت شده نشان مي دهد كه اين افراد عمدتا دانشگاهي و داراي كرسي
استادي و از رشته هاي مختلف علمي،صنعتي،پزشكي ، مديريتي ،علوم انساني و
... بوده اند.
برگزاري همايش دعوت از ايرانيان مقيم خارج كشور مي
تواند دستاورد مهمي براي معرفي ظرفيت هاي بزرگ جهش رشد كارآفرينان،انتقال
دانش فني و تخصص هاي مختلف،تجربه دانشگاهي و علمي، اقتصاد وسرمايه گذاري
در ايران به مردم جهان ارزيابي شود واين پيام را به متخصصان و سرمايه
گذاران كشورهاي منطقه و به خصوص ايرانيان و شركت هاي معتبر جهان بدهد كه
ايران آماده همكاري هاي علمي و تخصصي، و جهش سرمايه گذاري و توسعه اقتصاد و
صنعت است.
در اين زمينه تلاش مجريان همايش اين بوده كه در راستاي هدف
جلب متخصصان ايراني، 1200 نفر از متخصصان و استادان دانشگاه را به نمايندگي
از بين ميليون ها ايراني در 5 قاره جهان و متخصص در رشته هاي مختلف صنعتي،
فني،پزشكي، علوم انساني و مديريت و ... دعوت كنند تا پيام اصلي همايش
يعني آمادگي دولت ايران براي جلب مشاركت ايرانيان وطن دوست و افزايش منافع
ملي و اقتصادي كشور در همه زمينه ها وبا حضور ايرانيان سراسر جهان اعلام
شود.
اين همايش در تحقق اين هدف موفقيت خوبي داشته است زيرا بازتاب اين
دعوت ودو همايش برگزار شده در رسانه هاي مختلف جهان و داخل كشور و واكنش
گروهاي سياسي و محافل علمي ودانشگاهي و اقتصادي نشان مي دهد كه پيام همايش
به خوبي منتقل شده است .
اگرچه برخي سياست ورزان در داخل و خارج كشور،
هم مجريان همايش و هم مهمانان وشركت كنندگان را با اتهاماتي مواجه ساختند و
به آنها خرده گرفتند كه چرا اين افراد از خارج كشور دعوت شده اند و چرا
1200 متخصص به ايران سفر كرده اند اما پيام اصلي اين همايش يك پيام سياسي
خاص به معناي همكاري دولت ايران با سرمايه داران فراري و مخالفان نظام و
... نبود بلكه نوع دعوت ها نشان مي دهد كه اين افراد كساني بوده اند كه
داراي تخصص و كرسي استادي در دانشگاه هاي معتبر جهان و در كشورهاي مختلف
بوده اند و از بين وابستگان به گروه هاي سياسي مخالف نظام وسياست مداران
مشهور انتخاب نشده اند.
تنها ايرادي كه برخي روي آن مانور زيادي
دادند و سعي كردند كه ايرانيان خارج كشور و مجريان همايش را متهم كنند كه
دولت جمهوري اسلامي با برخي افراد مشكل دار خارج كشور مذاكره و ديدار داشته
اند، موضوع حضور همزمان هوشنگ اميراحمدي بود . اما اميراحمدي با مصاحبه
زنده با برخي رسانه ها اعلام كرد كه او حتي خوردن يك چاي را با هزينه دولت
ايران انجام نداده است و در اين همايش حاضر نشده اما درهتلي اقامت داشته كه
در جريان حضوربرخي مهمانان و موضوعات همايش قرار گرفته است و به هيچ وجه
هزينه اي به دولت و ملت ايران تحميل نكرده است . بسياري از افراد كه صداي
او را از برخي رسانه ها شنيده اند شاهد كه او حتي پيشنهاد داد كه هزينه هاي
سفر به ايران از اين 1200 نفر دريافت شود زيرا اولا هزينه مالي زيادي
تحميل نشده ودوما ايرانيان و متخصصان مشكل مالي ندارندو قادر به پرداخت
هزينه سفر به وطن خود هستند ولازم نيست كه هزينه اي به مردم ايران تحميل
شود.
ايجاد جو همدلي و مهرورزي ومشاركت ايرانيان براي حداكثر كردن منافع مليكليه
مباحث مربوط به همايش نيز در زمينه همكاري دانشگاه ها،انتقال تجربيات
علمي ودانشگاهي ،دانش و تخصص هاي مختلف، بسترسازي براي سرمايه گذاري و رشد
اقتصاد در آينده و نشان دادن جو مهرورزي و همدلي ايرانيان براي توسعه كشور
بوده است و به موضوعات سياسي تنها از منظر همكاري و همدلي ايرانيان در عشق
به ايران و ايستادن در مقابل مداخله دشمنان و بدخواهان اشاره شده است و
شركت كنندگان در سخنان خود تاكيد كردند كه حاضرنيستند شاهد توهين و تحقير
هموطنان ومسئولان از سوي بدخواهان و دشمنان باشند و درمقابل هر اقدامي از
سوي بدخواهان ايستادگي مي كنند و برموضع خود پافشاري مي كنند كه كسي حق
مداخله و بي احترامي به ايرانيان و مسئولان ايراني را ندارد.
بسياري
از مهمانان تاكيد كردند كه براي منافع ملي ايرانيان حاضر به همكاري با
دولت و ملت ايران هستند و مسئولان دولت و مجريان همايش نيز تاكيد كردند كه
به زندگي و اقامت ايرانيان در خارج كشور و كار در دانشگاه هاي خارج و...
احترام مي گذارند و شرايط آنها را درك مي كنند اما براي تقويت مناسبات و
انتقال دانش فني و تخصص هاي مختلف و رشد كشور به ايجاد همدلي و فضاي
مهرورزي و همكاري ايرانيان در داخل وخارج ايمان دارند و دست همكاري
ايرانيان در سراسر جهان را مي فشارند.
مزيت هاي ارزنده فرهنگي و
منافع ملي و سياسي اين همايش نيز بسيار قابل توجه بود و نوعي همدلي و محبت و
تلاش براي توجه به حداكثر كردن منافع ملي را نشان داد و جو بي اعتمادي
حاصل از تبليغات بيگانگان را شكست و نشان داد كه ايرانيان در هر جاي دنيا
مي توانند هم مايه افتخار ايران باشند وهم به راحتي هر اقدامي را براي
بهبود اقتصاد و فرهنگ كشور و توسعه سرمايه گذاري ها و انتقال تجربه، تخصص و
دانش ايرانيان انجام دهند و تجربه و دستاوردهاي خود را به جوانان و
دانشجويان و دانش آموزان و نسل هاي بعد انتقال دهند.
اين همايش
همچنين اثبات كرد كه متخصصان ايراني و كساني كه مشكل سياسي وهمكاري با گروه
هاي معاند ندارند و 95 درصد ايرانيان خارج كشور را شامل مي شوند مي توانند
بدون نگراني به وطن خود سفر كنند و با مردم شهرهاي مختلف كشور ملاقات
داشته باشند و نگران بازگشت خود ومشكلات ديگر نباشند و امنيت لازم براي
همكاري با دولت و مردم داخل كشور را احساس كنند و از سرمايه و دانش خود در
ايران و خارج كشور براي كمك به رشد منافع ملي استفاده كنند.
دعوت شدگان
به اين همايش با سفر به تهران واستان هاي مختلف كشور، از جهش هاي علمي
واقتصادي كشور در 30 سال اخيرآگاه ومتوجه شدند كه برخي تبليغات دشمنان با
اين مضمون كه ايران عقب افتاده است و هيچ رشدي نداشته درست نيست بلكه در30
اخير و اجراي چهار برنامه توسعه 5 ساله با تحول صنعتي و علمي مواجه شده و
از نظر علمي و دانشگاهي و نيروي انساني واز نظر پيشرفت فيزيكي وسدسازي و
صنايع و... جهش قابل توجهي داشته است .
جمهوري اسلامي سريع تر از انقلاب هاي ديگر جهان از متخصصان داراي تابعيت دوگانه دعوت به همكاري كرده استانقلاب
اسلامي ايران اگر چه مانند بسياري ازانقلاب هاي جهان يك انقلاب ايدئولوژيك
بود وتاريخ جهان نشان مي دهد كه بعد از هر انقلابي،عده اي كشور را ترك
كرده و تابعيت دوگانه پيدا كرده اند، اما دولت و نظام جمهوري اسلامي، در
جلب ايرانيان خارج كشور و كساني كه تابعيت دوگانه دارند ، سريعتر از انقلاب
هاي جهان اقدام به دعوت از ايرانيان خارج كشور كرده است تا حداكثر كردن
منافع ملي كشور را به عنوان هدف مشترك ايرانيان سراسر جهان مورد توجه قرار
دهد. اگر اين روند براي كوبا و روسيه وچين بيش از 50 سال طول كشيد اما
درايران بعد از 30 سال دولت و نظام ايران،در سفرها وهمايش هاي دعوت
ازايرانيان خارج كشور، با رافت اسلامي و توجه به منافع ملي ، اعتماد و
همكاري لازم را جلب كرد و با احترام به ايرانيان ومتخصصين ومهاجران ، از
آنها دعوت كردند كه منافع ملي و خدمت به وطن را به عنوان يك هدف مشترك محور
همكاري با دولت و ملت ايران قرار دهند.
اين نوع نگرش باعث مي شود كه
در دهه هاي آينده، محبت و همدلي و همكاري جايگزين تبليغ دشمنان و اختلافات
بيهوده شود و احترام به اكثريت جامعه جايگزين خودخواهي ها و تصورات اشتباه
شود.
تجربه كوبا و چين در دعوت از متخصصاندر بسياري از كشورها
نظير كوبا، اروپاي شرقي، روسيه،چين و ... اين گونه همايش ها و ارتباط با
افراد مقيم خارج از اين كشورها با هدف جلب همكاري هاي علمي،فني ورشد منافع
ملي و سرمايه گذاري انجام شده و دستاوردها ونتايج بسيار مفيدي را به همراه
داشته است و هزينه هاي اين گونه همايش ها و گردهم آيي ها در كشورهاي روبه
رشد چند برابر هزينه نمونه اين همايش ها در ايران بوده است.
كشوري
مانند كوبا كه با يك انقلاب ايدئولوژيك به رهبري افرادي چون فيدل كاسترو
همراه بود، قبل از انقلاب سوسياليستي ، يك رژيم سلطنتي و وابسته به غرب
داشت و در سال هاي اوليه انقلاب،بسياري از افراد سلطنت طلب و غرب گرا،به
آمريكا و كشورهاي ديگر سفر كردند و در آن جا به سرمايه گذاري و زندگي مشغول
شدند. بسياري از اين افراد كوبايي در منطقه هاوايي در آمريكا اقامت كردند و
مانند ايرانيان كه بعداز انقلاب اسلامي به آمريكا رفتندو اكثرا در لوس
آنجلس اقامت كردند و مشغول امور تجاري و سرمايه گذاري و ... شدند، كوبايي
هاي مهاجر بعد از انقلاب نيز به هاوايي رفتند.
اما سال ها بعد از انقلاب
كوبا، سياست دولت انقلابي كاسترو، به سمت افزايش منافع ملي كوبا حركت كرد و
از سرمايه گذاران ومتخصصان كوبايي دعوت كردند كه با هدف كمك به منافع ملي
ومردم و اقتصاد كوبا، به اين كشور سفر كنند و دانش و تخصص و سرمايه گذاري
هاي خود را به وطن خود ببرند تا دستاوردهاي تازه اي را شاهد باشند.
در
اين موارد احترام به ديدگاه هاي طرف مقابل مطرح بوده و ضمن رعايت قواعد اين
گونه همكاري ها،زمينه افزايش سرمايه گذاري در كوبا فراهم شد تا افراد
مهاجر بتوانند به هموطنان خود خدمت كنند.
در سوي ديگر جهان،چيني
هاي مهاجر به نيويورك و اروپا و.... كه راه هاي بهبود مديريت ، انقلاب
صنعتي و سرمايه گذاري و رشد علمي وصنعتي و توسعه بخش هاي مختلف را آموخته
بودند به كشور خود بازگشتند و با همكاري دولت،بسترهاي توسعه را فراهم
كردند و امروز شاهد هستيم كه چين توانست بعد از اصلاحات تدريجي خود در 50
سال گذشته و به خصوص اززمان دنگ شيائو پينگ، زمينه رشد مستمر دورقمي و
بالاي 10 درصد اقتصاد را فراهم كند و به كارخانه بزرگ جهان تبديل شود و با
استفاه از مزيت نيروي كار ارزان وايجاد زنجيره هاي كامل توليد وتوزيع، حتي
بخش بزرگي از بازار آمريكا را در اختيار بگيرد.
در آلمان بعد از جنگ
دوم جهاني نيز بسياري از دانشمندان و متخصصان كه به آمريكا و روسيه و...
رفته بودند و زمينه رشد صنايع پيشرفته مانند هوافضاو موشك و ... را در
آمريكا و روسيه ايجاد كردند، به تدريج به وطن خود پيوستند و بستر رشد را
فراهم كردند و آلمان شكسته خورده با خسارت هاي فراوان و منزوي در بين
كشورهاي جهان را ظرف 60 سال به جايي كشانده اند كه بزرگترين صادر كنننده
صنعتي جهان نام گرفته است و بخشي از دستاوردهاي اروپاي متحد وبلوك يورو، و
رشد صنعت در جهان امروز نتيجه اين نقل و انتقال متخصصان و سرمايه ها است .
در
روسيه واروپاي شرقي نيز نتيجه چنين دستاوردها و دعوت از متخصصين با هدف
ايجاد بستر همكاري و خدمت به منافع ملي ملت ها را شاهد بوده ايم . به عبارت
ديگر، متخصصان به امنيت واحترام و سرمايه وظرفيت هاي توسعه نيازمند هستند و
آمريكا و اروپا و پس از آن چين و ژاپن وكره جنوبي و.... به اين نكته توجه
داشته اند و به خوبي درك كرده اند كه نيروي دانش وتخصص و نيروي انساني
متخصص به انگيزه مشتركي بين دولت ها و مهاجران نيازمند است و آن خدمت به
وطن و منافع ملي ملت هاست.
اين انگيزه ها باعث شد كه هرجا سرمايه و فرصت
سرمايه گذاري فراهم بود وامنيت لازم براي كار ايجاد شد، متخصصان ومديران
وكارآفرينان به آن جا سفر كردند و باعث رشد وتوسعه اقتصاد آمريكا، اروپا،
چين، ژاپن وكره جنوبي و... شدند و تاحدي نيز كشورهاي ديگر نظير كوبا به
بخشي از اين دستاوردها دست يافته اند و متخصصان وطن دوست نيز با بازگشت به
وطن خود تجربه و دستاوردهاي علمي و مديريتي خود را به كار گرفتند و با توجه
به منافع ملي كشور و ايجاد همدلي وهمكاري، به رشد اقتصاد كمك كردند.
براين
اساس، طبق گفته بسياري از مديران بزرگ صنعتي و كارآفرينان منطقه ، ايران
از نظر شاخص امنيت نسبت به كشورهاي همسايه ومنطقه خاورميانه مانند
عراق،افغانستان، پاكستان،امارات و عربستان و حتي تركيه ،وضعيت بهتري
دارد. از نظر دسترسي به بازارهاي منطقه،ايران موقعيت ممتازي دارد از يك سو
به چين وهند،از سوي ديگر به تركيه وعراق و اروپا،از شمال به كشورهاي
مستقل مشترك المنافع شوري سابق،از جنوب به خليج فارس و اقيانوس هند و آب
هاي آزاد،و از سوي ديگر به منطقه عبور 60 درصد عرضه انرژي جهان مرتبط است و
اين منطقه در 40 سال آينده با طرح هاي عمراني و صنعتي و ... بسياري همراه
است و سرمايه بسياري بايد جذب كشورهاي نفتي شود و بازارهاي روبه رشد و
درحال ظهور بسياري را دراين منطقه شاهد خواهيم بود.
ايران از نظر مزيت
نسبي نيروي كار ارزان ومتخصص، ازنظر مزيت نسبي انرژي فراوان و ارزان،از
نظر موقعيت ترانزيتي و دسترسي به بازار،از نظر معادن و آب وهواي متنوع و
مناسب براي هر فعاليت اقتصادي و... بهتر از كشورهاي ديگر است.
متخصصان و
كارآفرينان و دانشمندان ايراني نيزاين واقعيت را درك كرده اند و از آن جا
كه وطن خود را دوست دارند و از آن جا كه نسبت به ساير كشورها، از نظر تلاش
وپشتكار و احساس تعلق به وطن ومنافع ملي ايرانيان و..... قادر به ايجاد جهش
هاي بزرگي در اقتصادايران و منطقه هستند آماده اند كه به كشور خود خدمت
كنند.
اما براي ايجاد زمينه همكاري ايرانيان خارج كشوردر حداكثركردن
منافع ملي، دولت ايران وظيفه خود دانسته كه با دعوت از آنها و بستر سازي
براي انتقال تخصص ها، شرايط لازم را ايجاد كند و به توسعه علم و تخصص ودر
آينده رشد سرمايه گذاري و توسعه اقتصادكشور كمك كند.
در پایان سه نکته اساسی را باید مطرح کرد:
1- به رغم دفاع از اصل برگزاری همایش، اظهارات آقای مشایی قابل نقد می باشدو هزینه هایی را هم برای دولت دهم در برداشته است.
2-
کسانی که برای خود شان قدسی قایل هستند و دیگران را به دروغ گویی متهم می
کنند باید متنبه شده و دست از دروغ گویی و اتهام زنی بردارند.
3- ایراد نقد به یک فرد یا شخصیت سیاسی با اتهام زنی ودروغ گویی تفاوتی بسیار دارد.