خشم نماینده کویتی از یادداشت عصرایران: ایرانی ها نژاد پرستند ؛ بروید جمهوری فارس تشکیل دهید!

ولید طباطبایی نماینده پارلمان کویت در پاسخ به مطلب عصر ایران گفت: کارشناس هسته ای نیستم اما نسبت به سرنوشت کشورم نگرانم.

عصر ایران پیش از این به مطالب مطرح شده از سوی طباطبایی درباره ایمنی نیروگاه اتمی بوشهر پاسخ داده بود و این سوال را مطرح کرده بود که آیا این نماینده کویتی، کارشناس هسته ای است که این گونه درباره مسائل اتمی اظهار نظر می کند؟

روزنامه الرای چاپ کویت در این باره نوشت: هنوز جوهر حمله سایت عصر ایران علیه دکتر ولید طباطبائی نماینده پارلمان خشک نشده بود که با پاسخ شدید  و حاضر و آماده روبه رو شد.

طباطبایی در گفت وگو با روزنامه الرای کویت گفت: ایرانی ها باید نام دولت خود را جمهوری فارسی بگذارند.

وی در عین حال از اصرار و پافشاری ایرانی ها بر نژاد پرستی به رغم ادعای آنها درباره اسلام نیز ابراز تعجب کرد و گفت: دولت فارس برچیده شد لذا می بایست نام خلیج فارس نیز برچیده شود.

این نماینده پارلمان کویت همچنین گفت: کارشناس هسته ای نیستم اما نسبت به سرنوشت کشورم نگرانم. می دانم که فناوری روسی، در سطح بالایی نیست و دلیل آن حوادثی است که در نیروگاه اتمی چرنوبیل ، اتفاق افتاد. همه ما از فقر  فناوری روسی در این زمینه آگاه هستیم. آنچه که باعث نگرانی است این است که راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر با عجله صورت بگیرد.

طباطبایی با قبیح خواندن حملات همیشگی رسانه ها و سایت خبری ایرانی علیه خود اظهار داشت: من شهروند کویت هستیم و از آسیب های که از نیروگاه بوشهر به کشورم خواهد رسید، نگرانم.

وی با اعلام اینکه به شیوه ایرانی ها در مسخره کردن خود عادت کرده است گفت: به نظر می رسد ایرانی ها هنرمندند. آنها با این شیوه احساس می کنند نژاد  برتری برای بقا در کره زمین هستند و همه نژادهای دیگر را مسخره می کنند . دید متکبرانه سران ایران و رسانه های ایرانی می بایست متوقف شود. ایرانی ها می بایست اندازه خود را بدانند و آگاه باشند که آنها مانند بقیه انسان ها هستند.

این نماینده پارلمان کویت افزود: ما منکر این نیستیم که خلیج (فارس) در یکی از دوره های زمانی به دلیل سیطره فارس ها بر منطقه، خلیج فارس نامیده می شد اما دولت فارس ، برچیده شد لذا می بایست نام خلیج فارس هم مانند دریای روم برچیده شود ؛ اما در میان ایرانی ها ، نژاد پرستی زشتی دیده می شود و آنها خود را بزرگ می پندارند و دیگران را کوچک .

طباطبایی همچنین با ابراز تعجب از پافشاری ایرانی ها بر نژاد پرستی به رغم ادعای آنها درباره اسلام گفت. چه اشکال دارد یا اینکه چرا باید ناراحت بشوند اگر خلیج ، عربی باشد. به ویژه که مردم عرب در اطراف خلیج [فارس] زندگی می کنند و آنها اکثریت هستند. به طور کلی  وقتی نام دولت فارس برقرار بود، نامی از ایران نبود ولی الان این نام تغییر کرده است. اگر این گونه است می بایست نام دولت خود را جمهوری فارس بگذارند.


عصرایران: همان توصیه قبلی را جدی بگیر!

بعضی از دوستان می گویند ، اینقدر این ولید طباطبایی را تحویل نگیرید ؛ احساس خواهد کرد آدم بزرگی است! پاسخ ما به دوستان این است: ما برای همه انسان ها احترام قائلیم آقای طباطبایی هم از این قاعده مستثنی نیست. وانگهی ، چه چیزی بهتر از گفت و گو برای تمییز سره از ناسره و حق از ناحق ؛ هر چند که معتقدیم ، "حق " متاعی نیست که بتوان گفت همه اش در چنته یک طرف گفت و گوست. و از همه این ها گذشته ، آقای طباطبایی ، خودش این سخنان را نمی گوید ، بلکه او خواسته یا ناخواسته نماینده یک طرز تفکر ناصواب و مبتنی بر واقع گریزی و اختلاف زایی است که خوشبختانه در این دیالوگ ها ، اسرار مگوی این جریان انحرافی را واگویه می کند و بیرون می ریزد.

از این رو ، گفت و گو  ما با جناب طباطبایی، نه صرفاً بحث و مناظره با یک نماینده پارلمان، که مجادله ای است با یک جریان ضد ایرانی - ضد اسلامی که از سوی سعودی ها و صهیونیست ها شارژ می شود و نمونه عملکرد این جریان را در همگرایی ضد مقاومت آن طی جنگ های 33 روزه و 22 روزه مشاهده کردیم و دیدیم که این جریان چگونه خود را به آب و اتش می زد تا بلکه اسرائیل بتواند بر حزب الله لبنان و حماس فلسطین پیروز شود و بتواند خون   بیشتری از مسلمانان عرب را در این دو جنگ بر خاک بریزد.

اما درباره مصاحبه جدید ولید طباطبایی که علیه عصرایران با روزنامه الرای کویت انجام شده ،ذکر چند نکته را خالی از فایده نمی دانیم ؛ البته این فایده برای کسانی است که خواب اند و مهیای بیداری ؛ چه آن که گفته اند آن کس که خوابیده را می توان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده هرگز!

1 - ما در نوشتار گذشته به آقای طباطبایی (البته دکتر طباطبایی) که از یک واژه جعلی برای برای خلیج فارس استفاده کرده بود ، پیشنهاد کردیم اول برود دو کلمه تاریخ و جغرافیا بخواند و بعد بیاید درباره نیروگاه اتمی و انرژی هسته ای اظهار فضل کند.

با این حال به نظر می رسد این توصیه خیرخواهانه از سوی ایشان نادیده گرفته شده و دکتر بدون داشتن معلومات تاریخی و جغرافیایی ، باز هم حرف زده و از جمهوری فارسی سخن گفته است.
حالا که ایشان مشغله های فراوانی دارند و نمی توانند مطالعه کنند ، مزید اطلاع شان می گوییم که عزیز دل برادر! ایران سرزمین تنها فارس ها نیست ، فارس ها بخشی از مردمان این سرزمین پهناورند. در ایران ، علاوه بر فارس ها ، اقوام متعدد دیگری در کنار هم زندگی می کنند که از جمله می توان به ترک ها ، لرها ، کردها ، بلوچ ها ، گیلکی ها ، ترکمن ها ، عرب ها و ... اشاره کرد.
در واقع ایران ، مجموعه ای به هم پیوسته و متحد از اقوام مختلف ایرانی است که فارس ها نیز تنها یکی از این اقوام اند .

البته قابل درک است که فردی مثل آقای طباطبایی این موضوع را درک نکند زیرا در جامعه ای کوچک و تک ساحتی مانند کویت ، شاید درک این گونه گونی و وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت ، برای "بعضی ها" سخت باشد!

بنابراین آقای طباطبایی ، ایران را به برخی کشورهای عربی مانند "جمهوریه مصر العربیه" و " مملکه العربیه السعودیه" قیاس کرده است غافل از این که ایران مانند این کشورها ، یکدست متکلم به یک زبان خاص نیست . آدم به یاد جمله معروف حکایت طوطی مولانا می افتد که " از قیاسش خنده آمد خلق را... ."

البته اگر ایشان همان دو کلمه تاریخ و جغرافیا که در مطلب قبلی عرض کردیم را می خواند این گونه گاف نمی داد.

2 - ایشان درباره نیروگاه اتمی بوشهر هم اظهارات فوق تخصصی داشته است . البته این نکته درستی است که سطح تکنولوژیک روسیه از آمریکا پایین تر است و امیدواریم اگر روزی کویتی ها خواستند نیروگاه اتمی داشته باشند ، پیمانکارانی از آمریکا را به کار گیرند.

اما دو نکته را نباید از یاد برد:

اول اینکه درست است که روسیه به طور کلی از نظر فناوری از غرب عقب تر است اما این کشور به عنوان یکی از دو قدرت اتمی برتر جهان ، از نظر هسته ای توانمندی های بسیار بالایی دارد و در این عرصه تخصص ویژه دارد.
دوم اینکه تمام پروسه طراحی ، ساخت ، راه اندازی ، بهره برداری و نگهداری از یک نیروگاه اتمی در جهان امروز ، مستقیماً زیر نظر آژانس بین المللی انرژِی اتمی صورت می گیرد و اگر نیروگاهی استانداردهای لازم را نداشته باشد ، اساساً اجازه فعالیت نمی گیرد چه آن که آثار منفی فعالیت هر نیروگاه غیر استانداری ، در کشور مالک متوقف نمی شود و می تواند مضرات منطقه ای و حتی جهانی هم داشته باشد.

این ها نکاتی هستند که پیش از آن که به ذهن ولید طباطبایی برسد ، ده ها سال قبل مورد توجه کارشناسان و متخصصان اتمی جهان بوده و برایش تمهیدات جامعی اندیشیده شده است و لذا لازم نیست آقای طباطبایی از فعالیت نیروگاهی که مانند 300 - 400 نیروگاه مشابه در جهان زیر نظر و نظارت آژانس بین المللی انرژِی اتمی است نگران باشد.
ایشان بهتر است این مهم را به نهاد تخصصی بین المللی است واگذارد و به وظایف نمایندگی اش در راستای خدمت به مردم خوب کویت بپردازد مگر آن که حس حسادت نگذارد که امر دیگری است و علاجش از دست ما خارج و "هوالشافی"!

3 - یکی از بخش های جالب توجه سخنان ایشان اظهار نگرانی از تعجیل در راه اندازی نیروگاه بوشهر است. مزید اطلاع ایشان باید گفت که این نیروگاه قرار بود 30 سال پیش افتتاح شود اما به دلیل بروز انقلاب ، جنگ تحمیلی ، تحریم های غرب و ... نه تنها روندی ساخت اش با تعجیل صورت نگرفت ، بلکه با تاخیر قابل توجهی همراه بود. احتمالاً در قاموس آقای طباطبایی ساخت یک نیروگاه باید 200 سال طول بکشد تا نگویند عجله شده است!

4 - فرمایش داشته که نگران وطن اش کویت است ؛ اساساً این آقای طباطبایی در وطن دوستی شهره عام و خاص است ، درست مانند مجنون که در عشق ورزی معروف است! علت این وطن دوستی هم بر می گردد به دفاع جانانه ولید طباطبایی و همسنگرانش در حمله عراق به کویت که توانستند رکورد زمانی سریع ترین فرار تاریخ را بشکنند و معشوقه خود کویت را تقدیم ارتش بعث صدام نمایند.

شاید بگویید نمی شد در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح عراق مقاومت کرد که پاسخ این سوال هم بر می گردد به همان موضوع مطالعه تاریخ بر می گردد که اگر می خواند می دانست که در نزدیکی کویت ، شهری است به نام خرمشهر که در برابر همین ارتش مجهز صدام ، 40 روز مقاومت کرد ، آن هم نه با ارتش رسمی (که کویت دارد) بلکه با سلاح های ابتدایی و سبک و حتی نارنجک های دست ساز.

آقای طباطبایی از ایام اشغال کویت ، خاطرات خوش زیادی در شهر زیبای شیراز در ایران دارد و حیف که آنقدر نمک شناس نیست که قدر مهربانی های ایرانیان را بداند ؛ و البته اشکالی هم ندارد ، ما در آن زمان به وظیفه انسانی خود عمل کردیم ؛ به قول سعدی شیرازی: بنی آدم اعضای یکدیگرند... .

5 - یکی از مصادیق نژاد پرستی این است که کل یک ملت را با القاب ناشایست بنوازند ؛ مانند آن که کسی بگوید همه عرب ها چنین هستند و چنان!
از این منظر باید گفت که متاسفانه آقای طباطبایی فردی نژاد پرست است که کل ملت ایران را به کبر و نژاد پرستی متهم می کند غافل از این که با این سخن ، دارد از نژاد پرستی خودش پرده بر می دارد.

شاید ایشان نمی داند که در میان همه ملت ها و جوامع ، هر گونه انسانی از افراد فرهیخته و دانشمند تا اشخاص شرور و نادان وجود دارد و نمی توان همه را به یک چوب راند کما این که در همین کویت نیز انسان های محترم و متشخص کم نیستند و افرادی مانند ولید طباطبایی هم وجود دارند ولی آیا می توان گفت همه کویتی ها مانند او نژاد پرست هستند؟ هرگز!

البته ما دوست داریم امیدوار باشیم که ایشان ، مفاهیمی مانند عزت نفس (که از ویژگی های ایرانیان است) را با تکبر و خود بزرگ بینی که (صفاتی ناپسند است) خلط کرده باشد اما چه کنیم که می دانیم بعضی ها در گفتن این قبیل سخنان ، مأمورند و معذور و بالاخره باید کاری کنند که مواجبی که از جریان های ضدایرانی - ضداسلامی به ایشان می رسد ، حلال باشد! آقای طباطبایی که پول مفت نمی خورد ؛ می خورد؟!

ضمن آن که اگر دروغ های شاخداری مانند این که ایرانی ها فقط خود را مستحق حیات می دانند و ... را نگوید مشخص است که دیگر از آن مواهب دلاری خبری نیست و ای بسا نمایندگی پارلمان را هم باید ببوسد و کنار بگذارد.
واقعاً انسان تعجب می کند وقتی می بیند بعضی ها چگونه می توانند به راحتی آب خوردن و خمیازه کشیدن ، چیزهایی به یک ملت بزرگ نسبت دهند که حتی در مخیله شان هم خطور نمی کند ؛ عجباً حلم الله!

6 - درباره نام خلیج فارس هم اگر قرار است بر مبنای هوای نفس و فارغ از واقعیت سخن بگوییم ، این وادی را به ولید طباطبایی و امثال او وامی گذاریم تا در جهل خویش خوش باشند و عیش شان به هم نخورد ولی اگر قرار باشد حرمت مدرک دکتری که ولید طباطبایی مدعی داشتن آن است حفظ شود ، باید وارد بحث علمی ، مستند و متین شویم که ما آمادگی این امر را داریم و قبلاً هم اعلام کرده ایم.
با این حال ، کسانی که می دانند در عرصه سند و مدرک چیزی برای عرضه ندارند ، سعی می کنند با هوچیگری خود را بر تاریخ و جغرافیا تحمیل کنند و چه سعی بیهوده ای!

7 - اسلامیت ایران را زیر سوال برده بی آن که بگوید در شرایطی که ایران برای حفظ اسلام و مسلمین در جهان ، با آمریکا و اسرائیل درافتاده و از هیچ کمکی به لبنانی های شیعه و فلسطینی های سنی ( که همه شان مسلمانند) دریغ نمی کند ، خودشان چه کرده اند؟
البته شاید منظور ایشان از اسلام ، اسلام مبتنی بر انفعال و خواب و خوراک و شهوت و خیانت باشد که در میان برخی سیاستمداران عرب بسیار پرطرفدار است که دراین صورت ، حق با ایشان است و ما را هیچ نسبتی با این اسلام نیست و این اسلام آمریکایی را به خودشان حوالت می دهیم و دل می بندیم به اسلام محمد(ص) و خدای محمد(ص) که نعم المولی و نعم النصیر.