آيا شكست دموكراتها در انتخابات مياندورهاي دوم نوامبر و سپردن اكثريت مجلس نمايندگان آمريكا به جمهوريخواهان مخالف دولت اوباما، زمينه شكست چهلوچهارمين رئيسجمهوري آمريكا در انتخابات آينده رياست جمهوري در نوامبر 2012 (آبانماه 1391) است؟ آيا اوباما نيز همچون سلف دموكراتش پرزيدنت جيمي كارتر بيش از يك دوره چهارساله در كاخ سفيد نخواهد بود؟
بايد گفت كه در عالم سياست به همين سادگي طرح سوال، امكان پاسخ وجود ندارد، چه آنكه عالم سياست عالم لحظهها و حادثهها است و گاه در ميدان بازي سياسي يك رويداد و حادثه يا يك لحظه ميتواند تعيينكننده باشد و تا زمان برگزاري انتخابات آتي رياستجمهوري آمريكا دو سال وقت مانده و طبيعي است كه در اين مدت باقيمانده حوادث و رويدادهاي مختلف و بسياري روي خواهد داد كه ميتواند بر شانس انتخاب مجدد اوباما تاثيرگذار باشد، از اين رو پاسخ قطعي و محتوم به اين سوال تا زمان مشخصشدن نتايج انتخابات آتي رياستجمهوري ممكن نيست و فقط در اين زمينه ميتوان سناريوها را بررسي و احتمالات را بالا و پايين کرد.
براي بررسي وضعيت جاري جامعه آمريكا بايد نگاهي به متغيرهاي تاثيرگذار در كنش رايدهندگان له يا عليه نامزدهاي مطرح دو حزب انداخت. پرواضح است كه بحران اقتصادي موجود در آمريكا كماكان در دو سال آينده تداوم خواهد يافت. اين پيشبيني بيشتر ناظران اقتصادي است، چه آنكه اين بحران آنقدر بزرگ و گسترده است كه با سياستهاي اقتصادي يك يا دو ساله جبران نميشود و بازسازي (Recovery) اقتصادي آمريكا كماكان تا دو سال آينده مهمترين اولويت دولت اوباما و منتقدان جمهوريخواه او و مهمترين مطالبه مردم آمريكا از سياستمداران و دولتمردانشان خواهد بود، از اينرو، همانطور كه در انتخابات نوامبر سال 2008 مطرح بود، مساله تعيين ميزان سهم خطاها بين دو حزب اصلي آمريكا همچنان در انتخابات آتي نيز نقشآفرين خواهد بود.
دموكراتها در انتخابات رياستجمهوري سال 2008 با انداختن گناه بحران اقتصادي بر دوش دولت جمهوريخواه جورج دبليو بوش، توانستند پيروزي خيرهكنندهاي كسب كنند و اوباما به مدد نارضايتيهاي مردم آمريكا از بحران اقتصادي و ارائه شعارهاي تغيير توانست بيش از 350 راي الكترال ايالتهاي مختلف اين كشور را به دست آورد و براي نخستينبار در تاريخ اين كشور بهعنوان رئيسجمهوري جوان و رنگينپوست به كاخسفيد راه يابد.
با اين حال در كمتر از دو سالي كه اوباما مسووليت اداره و رهبري آمريكا را به دست گرفته، جمهوريخواهان به دليل اينكه نه در كنگره اكثريت داشتند و نه اينكه دولت دست آنها بود، خيلي سريعتر از آنچه بايد از دولت اوباما طلبكار شدند و گناه نابسامانيهاي اقتصادي آمريكا را به گردن دولت اوباما انداختند. بنا به عقيده بسياري از ناظران اين تغيير ميدان بازي بسيار سريعتر از آنچه انتظار ميرفت رخ داد. جمهوريخواهان به سرعت توانستند خاطره دولت بوش را از ذهن شهروندان آمريكايي پاك كرده و در زمينه حل و فصل بحران اقتصادي، همه نگاهها را متوجه عملكرد دولت تازهكار اوباما كنند و به جرات ميتوان ادعا كرد كه جمهوريخواهان پيروزي اخيرشان در انتخابات مياندورهاي كنگره را مديون اين هنرنمايي خود هستند.
اوباما در طول مبارزات انتخاباتي مياندورهاي كنگره هر چه فرياد برآورد كه بحران اقتصادي موجود حاصل عملكرد دولت بوش بوده راه به جايي نبرد و بيشتر رايدهندگان مردد و شهروندان آمريكايي به هر حال – و بنا به سنت انتخابات مياندورهاي - فرد و حزب مستقر در كاخسفيد را تنبيه كردند.
از اين زاويه دولت اوباما و حزب دموكرات پذيراي شكستي سنگين شدند، هر چند كه ظاهرا و بنا به نتايج اوليه آرا توانستند همچنان اكثريت خود را در كرسيهاي سنا حفظ كنند. در واقع دولت اوباما و حزب دموكرات با اين شكست هر چند كه بخشي از اعتبار سياسي خود را از دست دادند، اما يك دستاورد ناخواسته نيز داشتند و اگر بتوانند از اين دستاورد به خوبي استفاده كنند ميتوانند كليد كاخ سفيد را در انتخابات بعدي براي چهار سال ديگر در كف خود نگه دارند.
دستاورد دموكراتها از اين شكست «سهيم كردن جمهوريخواهان» در دو سال آينده تصميمات اقتصادي و سياسي دولت اوباما است و اين دستاورد كمي نيست. به عبارت بهتر جمهوريخواهان ديگر نميتوانند در انتخابات آينده همچون دو سال گذشته «بيرون گود نشسته» و ژست اپوزيسيون بگيرند. درواقع، جمهوريخواهان با اكثريت داشتن در مجلس نمايندگان، با وجودي كه در كاميابيهاي دولت اوباما كمتر سهيم خواهند بود اما در شكستهاي دو سال آينده سهمي برابر با دموكراتها خواهند داشت و از اينرو نمي توانند در انتخابات دو سال آينده همه گناهها را به گردن دموكراتها و اوباما بيندازند.
از سوي ديگر دولت اوباما نيز ميتواند در انتخابات آتي رياستجمهوري اين ادعا را مطرح كند كه اكثريت جمهوريخواه كنگره مانع اعمال سياستهاي اصلاحي او در عرصه اقتصاد بوده است و اين مساله ميتواند بهعنوان يك راه فرار از مسووليت براي رئيسجمهوري آمريكا باز باشد.
بنابراين در تحليل كلي نتيجه شكست دموكراتها در انتخابات مياندورهاي كنگره ضمن اينكه بايد بر اين نكته اذعان داشت كه اين شكست اعتبار سياسي اوباما و حزب دموكرات را كاسته و ادامه اعمال سياستهاي مورد نظر دولت اوباما را براي او سخت و دشوار خواهد كرد، اما اين دستاورد مهم را نيز ميتواند در پي داشته باشد كه با اين شكست روزنه اميدي براي دموكراتها در انتخابات بعدي باز ميشود و آن روزنه اميد سهيم شدن جمهوريخواهان در قدرت است. جمهوريخواهان با كسب اين پيروزي در دو سال پيشرو نخواهند توانست نقش حزب ناجي را بازي كنند چراكه در بخشي از تصميمات دولت اوباما در دو سال آينده سهيم خواهند بود. از اين زاويه پيروزي اخيرجمهوريخواهان ميتواند در عين شيريني، «مهلك» هم باشد.
منبع: فرهیختگان