در ایام صدارت میرزاتقی خان امیرکبیر روزی احتشام الدوله (خانلر میرزا)
عموی ناصرالدین شاه که والی بروجرد بود به تهران آمد و به حضور میرزاتقی
خان رسید. امیر از احتشام الدوله پرسید: خانلر میرزا وضع بروجرد چطور است؟
حاکم لرستان جواب داد: قربان اوضاع به قدری امن و امان است که گرگ و میش از یک جوی آب میخورند.
امیر
برآشفت و گفت: من میخواهم مملکتی که من صدراعظمش هستم آنقدر امن و امان
باشد که گرگی وجود نداشته باشد که در کنار میش آب بخورد. تو میگویی گرگ و
میش از یک جوی آب میخورند؟
خانلر میرزا که در قبال این منطق امیرکبیر جوابی نداشت بدهد سرش را پائین انداخت و چیزی نگفت.
همه گرگها از یک جوی آب میخورند
اگه آبی در جویها مانده باشد !
بي جهت از امير كبير بت نسازيم او نيز انساني بود آميخته با خوبيها وبدي ها هر حرف ايشان سن ومدركي براي عمل در اين روزگار نيست
زشت زیبا خوب بد سیاه سفید در نظم طبیعت لازم است