بازیگر نقش حضرت مسلم در مجموعه "مختارنامه" با اشاره به اینکه ابتدا برای بازی در نقش یکی از سران سپاه مختار انتخاب شده بود، گفت: با همه ترسی که برای ارائه نقش حضرت مسلم داشتم اما به دلیل خاص بودن آن را بازی کردم.
به گزارش مهر، مجموعه "مختارنامه" آنقدر بیننده دارد که پرداختن به ریزترین و جزییترین نکات به کار برده شده در این مجموعه برای مخاطب اهمیت دارد. امین زندگانی یکی از بازیگرانی است که برای بازی در نقش حضرت مسلم از طرف داود میرباقری انتخاب شد، اما بازی در این نقش برای این بازیگر حرف و حدیثهای فراوان به دنبال داشت.
زندگانی دلیل این انتقادها را سنگاندازی برای پذیرفتن نقشهای متفاوت از سوی عدهای میداند و معتقد است با تمام ترسی که برای پذیرفتن نقش حضرت مسلم داشته است اما توانسته بازخورد خوب مخاطب را ببیند.
از طرفی مدتی پیش قرار بود زندگانی در نمایش "قاتل بیرحم" به کارگردانی مسعود رایگان بازی کند و بعد از سالها دوباره به عرصه تئاتر، هنری که شروع کارش هم از آنجا بوده بازگشت موفقی داشته باشد، اما بعد از گذشت دو هفته و به گفته عوامل این نمایش سر تمرین این نمایش حاضر نشد و مدتی طولانی خبری از او نبود. زندگانی در این گفتگو چگونگی کنارهگیری از این نمایش و دلیل این کار را توضیح داد.
* خیلیها معتقدند شما مناسب بازی در نقش حضرت مسلم در مجموعه "مختارنامه" نبودید، این حرفها و حدیثها را تا چه اندازه باور دارید؟
- امین زندگانی- بازیگر: نمیدانم چرا مدتی است هر فیلمی که بازی میکنم به من میگویند مناسبش نیستم و بعد هم همه فیلمهایم را میبینند. در ابتدا قرار نبود نقش حضرت مسلم را بازی کنم. قرار بود نقش یکی از سران سپاه مختار را بازی کنم و بعد از اینکه کار به تعویق افتاد به من زنگ زدند که آقای میرباقری کارم دارد.
آقای میرباقری گفت برای این نقشی که قرارداد بستی میتوانم افراد دیگری را جایگزین کنم اما برای نقش حضرت مسلم فقط روی تو حساب کردم. این را هم در نظر بگیر که مدت زمان کمتری با نقش حضرت مسلم در این مجموعه حضور داری. ابتدا برای من جای تاسف داشت چرا که مدتی زمان برد با نقش قبلی ارتباط برقرار کنم و حالا قرار بود مدت زمان کمتری در مجموعه حضور داشته باشم. برای آن نقش هم تمرین کرده بودم اما زمانی که نقش حضرت مسلم پیشنهاد شد قبل از هر چیز حسابی هول کردم و خیلی ترسیدم.
*چرا؟ خودتان را مناسب نقش نمیدیدید؟
- نه، اما از آنجایی که نقش حضرت مسلم در ذهن مردم جا افتاده است این ترس با من همراه بود. این ترس را به آقای میرباقری منتقل کردم. حضرت مسلم شخصیتی است که در دهه محرم یک روز به او اختصاص داده شده است و مردم تعزیه او را دیدهاند و بازی در این نقش سختتر از نقشی است که مردم مشابه آن را تا به حال ندیدهاند.
*با همه اینها فکر میکنید از عهده بازی در این نقش به خوبی برآمدید؟
- من نمیدانستم میتوانم از عهده این نقش به خوبی بربیایم یا نه، اما آقای میرباقری نسبت به من لطف داشت و کلی اعتماد به نفس به من داد. آن موقع هم حرفهای زیادی در مورد بازی من در این نقش بود.
*مثلا چه حرفهایی؟
- اینکه چشم حضرت مسلم رنگی نبوده و ما هم یک هفته از کار را با لنز مشکی فیلمبرداری کردیم.
*اما در مجموعه که شما بدون استفاده از لنز بازی کردید؟
- بله چون زمانی که آقای میرباقری راشها را دید ترجیح داد که دوباره با چشم خودم همه تصاویر گرفته شود. از طرفی حرف و حدیث در این رابطه بود که سن و سال حضرت مسلم بالاتر از سن من بوده، اما روایتهای مختلف در مورد سن او وجود دارد و از 33 سال تا 43 سال سن او را متغیر دانستهاند. من هم زمانی که نقش حضرت مسلم را بازی کردم 33 سالم بود و فکر نمیکنم مشکلی در این زمینه وجود داشته باشد.
*به هر حال توجه به این جزییات در آثار تاریخی مهم است و خودتان هم اشاره کردید که نقش حضرت مسلم برای مردم جا افتاده است و در موردش اطلاعات دارند.
- به نظرم مستندات تاریخی در یک اثر تاریخی مو به مو اجرا نمیشود و باید تخیلات نویسنده نسبت به کاراکترهای تاریخی و انتقال پیام به مخاطب مهمتر از هر چیز باشد. اگر هر بازیگری با هر شکل و شمایل و اندامی بتواند این پیام را انتقال دهد و خودش را در این تجربه شریک کند و نقش را به نحوی بازی کند که تماشاگر او را باور داشته باشد مطمئنا در کارش موفق بوده است.
*شما پیام را منتقل کردید؟
- این که من در این کار چقدر موفق بودهام را نمیدانم و این مساله به بحث مخاطب و برداشت او نسبت به بازی من برمیگردد.
*در مورد "ملک سلیمان" هم عدهای معتقد بودند که امین زندگانی مناسب نقش حضرت سلیمان نیست. این نظر را هم قبول ندارید؟
- خیلیها گفتند این نقش برای امین زندگانی مناسب نیست، اما من نمیدانم این فیلم چقدر باید میفروخت تا توجه منتقدان را به خود جلب میکرد.
* فروش فیلم را نسبت به هزینهای که برای ساختش شده و مدت زمانی که روی پرده بود در نظر بگیرید.
- بله خوب در مورد این فیلم میگویند با فروش بالای سه میلیارد نسبت به هزینههایی که برای فیلم شده است، فروش خوبی نداشته است. اما من میخواهم مثالی بزنم و آن هم این است که در اتوبانی در تهران یک اتومبیل مدل بالا که قیمت زیادی هم دارد نمیتواند با سرعت بالا حرکت کند. محدودیتهایی وجود دارد و ایراد از آن ماشین نیست اشکال از اتوبانهای ماست که محدودیت سرعت و ترافیکی دارد.
فیلم ملک سلیمان هم با محدودیتهایی روبرو بود. تعداد سالنهایی که قرار بود این فیلم در آنها اکران شود زیاد نبود. به دلیل صدای خاص این فیلم خیلی از سینماها برای نمایش آن مناسب نبود. من در خیلی از سینماها این فیلم را دیدم و نتوانستم صدای آن را بشنوم.
*البته در این مدت خیلی از فیلمها با صدای دالبی تهیه و تولید شدند.
- در این فیلم از صدای دالبی دی تی اس برای اولین بار در ایران استفاده میشد و همه اینها مشکلاتی بود که سر راه اکران این فیلم قرار داشت. نقطه پیکان این دشمنیها هم به سمت من بود. اصولا در هر فیلمی که بازی میکنم میگویند این نقش به من نمی آمده و نباید آن را بازی میکردم و نمیدانم این دشمنیها از کجا نشات میگیرد. در هر صورت خوشحالم که مردم زمانی که مجموعه "مختارنامه" را دیدند بالای نود درصدشان از بازی من اعلام رضایت کردند.
*چرا آقای میرباقری شما را انتخاب کرد؟
- احتمالا به خاطر همکاری در "معصومیت از دست" رفته انتخاب شدم.
* نگران فاصله افتادن زمان فیلمبرداری تا پخش نبودید؟
- نگران که نبودم اما پلانهایی در این مجموعه داشتم که دو سال بعد از پایان کارم دوباره از نو گرفته شد.
*چه پلانهایی؟
- یکی از آنها جنگ حضرت مسلم بود که از نظر زمان کوتاه بود و چیزی حدود سه روز دوباره این جنگ را فیلمبرداری کردیم. زمان این بخش از هفتاد ثانیه به 280 ثانیه رسید.
*چه دلیلی داشت طولانیتر شود؟
- اولین جنگ مجموعه "مختارنامه" بود و مدتش آنقدر نبود که برازنده حضرت مسلم باشد، به همین خاطر آقای میرباقری مدت زمان آن را بیشتر کرد. وجود حضرت مسلم قرار است باعث رحمت باشد و واسطهای برای ما در آن دنیا باشند. من فکر میکنم خودشان هم برای بازی در این نقش من را حمایت کردند.
*چرا همکاری با آقای رایگان را نیمه رها کردید، جریان از چه قرار بود؟
- هیاهوی بسیار برای هیچ بود. من مثل هر بازیگری هیچ گونه تعهد متنی و کتبی نداشتم و تعهد کاملا اخلاقی به آقای رایگان بود.
*تعهد اخلاقی جز دستهبندی تعهدها قرار نمیگیرد؟
- چند بار قبل به دستیار کارگردان اطلاع دادم من میخواهم بروم اما از رفتن من ممانعت شد.
* اصلا دلیل این همه اصرار برای رفتن چه بود؟ یادم میآید در گفتگویی که با هم داشتیم قبل از دعوت به این نمایش گله کرده بودید که با اینکه کارتان را از حوزه تئاتر شروع کرده بودید اما دیگر بهتان پیشنهاد تئاتر نمیشود.
- احساس میکردم به هارمونی لازم بین خودم، گروه کارگردانی و نقش نمیرسم و من هم توانایی چیزی بالاتر ارائه دادن از آن نقش را ندارم. وقتی وارد تمرین روی پا در سالن شدیم احساس کردم زمان مناسبی برای این است که از کار بیرون بیایم و یکی دوبار هم اطلاع دادم اما از بیرون آمدنم جلوگیری کردند وبرای اینکه لطمه کمتری به گروه بزنم ترجیح دادم آقای رایگان و خانم تیموریان از من دلخور بشوند اما لطمهای به گروه وارد نکنم و خودم زمان اجرا از نقشم و حضورم در این کار دلخور نشوم. آقای رایگان و خانم تیموریان برای من بسیار عزیز هستند و امیدوارم در کارهای بعدیشان سعادت این را داشته باشم که بتوانم با آنها کار کنم.
* پس چرا گفتند شما بیخبر گروه را ترک کردید؟
- دوستان چیزهایی گفتند و من هم نمیخواهم نسبت به بزرگان جسارت کنم آنها پیشکسوت من هستند و نمیخواهم این جسارت را انجام بدهم که حرف آنها واقعیت نداشت، اما من سه هفته قبل از اینکه از گروه خارج شوم سه بار به دستیار کارگردان گفتم و اعلام نارضایتی کردم و نمیدانم توسط ایشان این نارضایتی و تمایل من برای بیرون رفتن از گروه انتقال داده شده بود یا خیر.
*فکر نمیکنید اخلاقیتر این بود که با کارگردان در این زمینه مشورت میکردید و حرفتان را مستقیم به او میزدید؟
- من به عنوان یک بازیگر فکر میکنم مراحل حرفهای کار را رعایت کردم و به دستیار کارگردان حرفم را زدم. اگر در این میان حرف و حدیثی اشتباه منتقل شده و به وعدهای عمل نشده است، مقصر نیستم. همچنان آقای رایگان و خانم تیموریان را به عنوان بزرگتر دوست دارم و همیشه هم برایشان احترام قائل هستم.
* فعالیت جدیدتان به کدام حوزه مربوط میشود؟
- کار جدیدی در تئاتر و تلویزیون ندارم، اما در سینما چند ماه پیش بازی در فیلم سینمایی"گلوگاه شیطان" را تمام کردم و منتظر دیدن نتیجه این فیلم هستم.