۰۳ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۷۵۲۹
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۰ - ۰۹-۰۳-۱۳۹۰
کد ۱۶۷۵۲۹
انتشار: ۱۵:۲۰ - ۰۹-۰۳-۱۳۹۰

مصلحت نیست بنویسند برای حمله استخاره كردیم

من مشاور آیت‌الله هاشمی هستم، تصمیم‌گیرنده نیستم؛ من نظرات كارشناسی‌ام را می‌دهم، پذیرفتن یا نپذیرفتن آن با ایشان است. ولی آقای هاشمی گفتند مع‌الوصف این كتاب چاپ شده، اما همه مواردی كه گفتید در چاپ‌های بعد رعایت می‌شود. برغم محدودیت‌هایی كه دراین باره وجود داشت، مورد بسیار مهمی نیز حذف شد.

علی محمد بشارتیخاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال ۶۷ كه ایشان دو مسوولیت مهم ریاست مجلس و جانشین فرماندهی كل قوا را بر عهده داشت و بخش قابل ملاحظه‌ای از مملكت را اداره می‌كرد، خاطرات شخصی نیست. در خاطرات كه نیامده ما با خانواده به گردش رفتیم و چلوكباب خوردیم، نوشته شده فلانی آمد درباره جنگ گزارشی داد، من هم گفتم نظرم اینست. كجای این‌ها خاطرات شخصی است؟

كتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی پیش از آنكه برای اخذ مجوز راهی وزارت ارشاد شود، در اختیار برخی چهره‌های نزدیك به او قرار می‌گیرد تا بخوانند و اگر نكته‌ای هست گوشزد كنند و اگر موردی حین ثبت خاطرات فراموش شده یا مد نظر قرار نگرفته، بیان شود و اگر نكاتی هست كه شاید ایجاد مشكل كند جرح و تعدیل شود.

محسن هاشمی، فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و مدیر دفتر نشر معارف انقلاب (ناشر كتاب‌های خاطرات هاشمی) از دكتر روحانی، لاهوتی (هر دو داماد هاشمی) و مرعشی به عنوان افرادی نام برده كه خاطرات را پیش از انتشار می‌خوانند؛ یكی دیگر از نزدیكان هاشمی كه خاطرات را به دقت می‌خواند، علی محمد بشارتی است، وزیر كشور دولت هاشمی و در حال حاضر مشاور امنیتی او در مجمع تشخیص مصلحت نظام. بشارتی دكترای روابط بین‌الملل دارد اما اغلب آثارش در حوزه تاریخ است؛ ۵۷ سال اسارت (تجزیه تحلیل دوران پهلوی)، از انقلاب مشروطیت تا كودتای رضاخان و.... گفت‌وگوی "تاریخ ایرانی" با بشارتی پیرامون خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی، سبك نگارش كتاب‌های وی و نقدهایی است كه به آن وارد كرده‌اند.

***

كتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی را باید در زمره وقایع‌نگاری‌های انقلاب دانست یا خاطرات فردی كه در كوران رخدادهای انقلاب بوده و آن‌ها را از دید خود به تصویر كشیده است؟

وقتی شهید مطهری دو جلد كتاب داستان و راستان را نوشتند، همه تعجب كردند و گفتند اینكه یك اندیشمند بزرگ اسلامی و فیلسوفی كه اصول فلسفه و روش رئالیسم مرحوم علامه طباطبایی را شرح كرده و خود در دانشگاه فلسفه تدریس می‌كند، كتابی برای كودكان نوشته شده، چه اثری دارد؟ اما استاد مطهری گفتند ما نباید با این حرف‌ها از دور خارج شویم، تشخیص من اینست كه برای بخشی از خوانندگانی كه طالب دانسته‌هایی عمیق‌تر درباره مسایل اخلاقی و اجتماعی و تاریخی هستند، فرازهایی از تاریخ را بنویسم كه فقط روخوانی و رونویسی نباشد بلكه همراه با تجزیه، تحلیل و نتیجه گیری باشد. چاپ‌های متعدد كتاب داستان و راستان تصدیق‌كننده نظر استاد بود، برخی از این كتاب‌ها ۲۰ بار تجدید چاپ شد و برخلاف تجزیه و تحلیل برخی، این كتاب جای خودش را باز كرد. به همین جهت علاوه بر خود اثر، شخصیت خلق كننده آن هم حائز اهمیت است. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فردی متفكر، فقیه، مبارز، مدیر و مدبر است، گفته‌ها و نوشته‌های چنین فردی ارزشمند و قابل استفاده است.

من تمام هشت جلد كتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را به دقت خواندم اما هنوز هیچ كدام از این كتاب‌ها به پای كتاب عبور از بحران (خاطرات سال ۶۰) نرسیدند و دلیل آن هم صداقت و صمیمیت موجود در این كتاب است كه تمام اتفاقات را نوشته است. حوادث تاریخی انتخابی نیست اما استفاده از آن انتخابی است. ما تعیین كننده رخدادهای امروز نیستیم اما استفاده و نقل رخداد‌ها در اختیار ماست. بطور مثال، خانم فریده دیبا مادر فرح پهلوی كتابی نوشته به نام "دخترم فرح" كه بار‌ها تجدید چاپ شده است. علت استقبال از كتاب اینست كه این زن خانه‌دار هر چه دیده نوشته است. او به انتخاب رخداد‌ها نپرداخته، به همین دلیل كتابش مستند است، درحالیكه كتاب‌های خاطرات علی امینی، اسدالله علم یا اردشیر زاهدی یك بار بیشتر چاپ نشده است، چون افراد بیان‌كننده خاطرات، نگاه انتخابی به رخداد‌ها داشتند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خاطراتش هم ساده نویسی را رعایت كرده و هم به رخداد‌ها بدون رویكرد انتخابی اشاره كرده است و در نگارش آن‌ها صداقت داشتند؛ البته طبیعتا در این كتاب‌ها به مسایل محرمانه اشاره‌ای نكردند و شاید هرگز این مسایل منتشر و منعكس نشود. اما آنچه نوشتند و طبقه‌بندی شده نبود، بنظر من ناظر به وقایع غیرقابل انكاری است كه در سال‌های متمادی رخ داده است. كتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌تواند مستند خوبی برای افرادی باشد كه به دنبال بررسی دقیق رخدادهای این سال‌های متمادی هستند. موضوع دیگر سبك و سیاق نگارش این كتاب‌هاست. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قلم زیبا و شیوایی دارند و ساده‌نویسی را هم رعایت كردند. مخاطبان عموما با نثر مرسل كه در آن فعل زیادی بكار می‌رود و باصطلاح نثر روزنامه‌ای است، ارتباط بهتری برقرار می‌كنند. آیت‌الله هاشمی هم نثر مرسل بكار می‌برند كه نه تنها ملال‌انگیز نیست كه نشاط آور است.

اینكه شما كتاب خاطرات سال ۶۰ هاشمی را از نظر صمیمیت و صداقت متمایز با كتاب خاطرات سال‌های دیگر می‌دانید به دلیل تفاوت در سبك نگارش آنست یا نحوه بیان رویداد‌ها و دیدار‌هایشان؟

كتاب عبور از بحران كه اولین كتاب آقای هاشمی در این سبك و سیاق است، خیلی ساده نوشته شده است، ایشان نوشتند شب به خانه آمدیم، عفت نبود، ساندویچ خوردیم خوابیدیم یا مثلا نوشتند دیشب به مسافرت رفتیم، فاطی را همراه با خودمان بردیم. در این نوشته‌ها صداقت موج می‌زند. جلد پنجم و ششم فاقد این ویژگی‌ها بود كه من ایراد گرفتم و گفتم هیچ یك مثل جلد اول خاطرات نیست، گفتند چرا، گفتم چون خیلی ساده نوشته است، البته خاطرات اخیر به‌‌ همان سبك و خیلی ساده و صمیمی نوشته شده است. اصولا پس از جنگ جهانی دوم در دنیا و بخصوص در ایران تحولی در قصه نویسی و رمان بوجود آمد كه محمدعلی جمال‌زاده بنیانگذار این سبك است و دیگران هم‌‌ همان راه و روش را ادامه دادند. اما جلال آل‌احمد سبك دیگری را بنیان گذاشت كه فعل را بجای آخر جمله، وسط آن بكار می‌برد. اما از سبك آل‌احمد اقتباس نشد و هنوز هم اغلب نویسندگان از ساده ‌نویسی جمال‌زاده تبعیت می‌كنند. خاطرات سال ۶۷ آیت‌الله هاشمی هم چون ساده‌نویسی را رعایت كرده، بنظر من جا می‌افتد.

البته در مصاحبه‌ای كه با آقای محسن هاشمی داشتیم، او گفته مواردی كه آقای هاشمی به همسرشان اشاره می‌كنند زیاد بوده و آن‌ها این قسمت‌ها را حذف كرده‌اند و به تعبیر ایشان "عفت‌ها را كم كردیم".

من دو بار به دقت كتاب خاطرات سال ۶۷ را خواندم و باز هم می‌بینم این موارد زیاد است، اما آن‌گونه نیست كه ملال‌آور باشد.

نقدی كه آقای سلیمی نمین به خاطرات هاشمی رفسنجانی وارد كرده، اینست كه: «قبل از انقلاب و حتی تا سال ۶۱ خاطرات آقای هاشمی بیشتر تبیین كننده‌ رخدادها‌ است. اما از سال ۶۱ به بعد ایشان علاوه بر تشریح برای تبیین عملكرد خودشان هم تلاش می‌كنند. قبل از آن ایشان تلاش دارد كلیت انقلاب را برای مخاطب تبیین كند لذا نگاه كلان‌تری به مسائل دارد، اما به تدریج در خاطرات سال‌های بعد می‌خواهد نقش خود را در روند موضوعات پیش آمده تبیین كند و دیگران را به حقانیت عملكرد خود قانع سازد، در واقع گرایش جدیدی به خاطره‌نگاری ایشان اضافه می‌شود.» بنظر شما این نقد وارد است و رگه‌هایی از تبیین و توجیه عملكرد شخصی در خاطرات دیده می‌شود؟

آثار افراد از دو منظر قابل بررسی و ارزیابی است، شخصیت و مسوولیت افراد. خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال ۶۷ كه ایشان دو مسوولیت مهم ریاست مجلس و جانشین فرماندهی كل قوا را بر عهده داشت و بخش قابل ملاحظه‌ای از مملكت را اداره می‌كرد، خاطرات شخصی نیست. در خاطرات كه نیامده ما با خانواده به گردش رفتیم و چلوكباب خوردیم، نوشته شده فلانی آمد درباره جنگ گزارشی داد، من هم گفتم نظرم اینست. كجای این‌ها خاطرات شخصی است؟

منظور شخصی بودن روایت‌ها نیست، روایت‌های شخصی از رخدادهای تاریخی است. نقد سلیمی نمین اینست كه آقای هاشمی بجای رخداد‌ها، عملكرد خود را تبیین می‌كند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان شخصیت محبوب امام، جانشینی فرمانده كل قوا را برعهده داشتند، مگر عملكردشان غیر از نظر امام بود؟ تفكرات امام در نوشته‌ها و بیانات ایشان منعكس شده است اما كسی مدعی نیست این نوشته‌ها شخصی است، بلكه برای مردم و كشور نوشته شده و با همین تفكر مملكت را نجات دادند و انقلاب را به پیروزی رساندند. امام پس از تبعید دو سه نامه به حاج احمدآقا نوشتند و فرمودند: «اگر ممكن شد كتاب‌های درسی فقه مرا یعنی "مكاسب" و "حواشی" را به وسیله سفارت ایران بفرستید. كاغذ هم بعد به وسیله سفارت باید بنویسید. تتمه پول زغال آقای طباطبایی را بدهید، شهریه را اگر ممكن شد بگیرید بدهید. از خوراكی، خشكبار از قبیل گز و پسته بفرستید مانع ندارد.» چه كسی می‌تواند بگوید این خاطرات شخصی است؟ محققی كه سیر مبارزاتی امام پس از تبعید را مورد بررسی قرار می‌دهد، راهی جز خواندن این نامه‌ها ندارد. این نامه‌ها نشان‌دهنده اینست كه برخلاف افرادی كه به كذب مدعی بودند اعصاب امام بهم ریخته، ایشان در ‌‌نهایت آرامش می‌فرماید گز و پسته بفرستید؛ این امر نشانه آرامش روانی و وجدانی این مرد بزرگ است. وقتی امام پس از ۱۵ سال تبعید سوار بر هواپیمای ایرفرانس به كشور برمی گشت، خبرنگاری از ایشان می‌پرسد، چه احساسی دارید؟ امام می‌فرمایند هیچ. احمد احرار كه از كمونیست‌ها بود، در روزنامه اطلاعات ایراد گرفت كه این چه حرفی است، این همه مردم به ایشان امید بستند، چطور احساس ندارند؟ ما می‌گفتیم امام در عسرت تبعید و مشقات روزهای پایانی حضور در نجف و نیز با وجود فشارهای كاخ الیزه برای عدم فعالیت سیاسی ایشان در فرانسه و در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی یك سبك داشتند، این بسیار مهم است. در دگرگونی‌های زندگی است كه وجوه شخصیت افراد نمایان می‌شود، چه ایرادی می‌خواهند از امام بگیرند؟ امام در دوره‌ای كه گروه گروه مبارزان را به زندان می‌انداختند، شاه تهدید كرده بود حوزه علمیه قم را شخم می‌زند، در نامه‌شان می‌نویسند گز و پسته بفرستید.

آیا آقای هاشمی هم از چنین آرامش درونی در شرایط سخت جنگ برخوردار بود؟

بله. با وجود اطلاعاتی كه آمریكا از جبهه‌های ایران در اختیار عراق قرار می‌داد و نیز تانك‌های پیشرفته و هواپیماهایی كه شوروی و انگلیس و فرانسه به عراق تحویل دادند، جبهه‌ها در اختیار صدام بود، ما همچون قبل نمی‌توانستیم حمله كنیم، چون آمریكایی‌ها با ماهواره محل تجمع نیروهای نظامی ایران را ردیابی می‌كردند و در اختیار صدام قرار می‌دادند. آقای هاشمی در چنین شرایطی در خاطراتش نوشته شب به خانه آمدیم، عفت خانه نبود، شام نداشتیم شیر خوردم خوابید، این نشان‌دهنده ‌‌نهایت آرامش و اطمینان درونی حاصل از ایمان است. وقتی امام را در ۱۳ آبان سال ۴۳ دستگیر كردند و به تهران آوردند، ۴۷ نفر مامور ایشان را اسكورت می‌كردند، امام می‌فرمایند من به این ماموران كه نگران بودند، آرامش می‌دادم.

برای شما چه نكاتی حین مطالعه خاطرات مهم است و از قبال آن‌ها به چه مواردی پی می‌برید؟

وقتی كتاب خاطرات را می‌خوانم، نوع برخورد آقای هاشمی با ارباب رجوع و گزارش‌هایی كه ارباب رجوع به ایشان می‌دهند برای من مهم است. من با مطالعه كتاب خاطرات آقای هاشمی پی به شخصیت‌هایی كه به ایشان مراجعه كنند، می‌برم. این مهم است كه وزیری كه آمده و با آقای هاشمی دیدار داشته، طرح و برنامه و گزارش قابل توجهی ارائه داده است یا خیر؟ علاوه بر آن با خواندن خاطرات آقای هاشمی بطور روزانه به اوضاع جبهه‌ها پی می‌بریم.

محسن هاشمی گفته شما درباره عبارت «برای حمله استخاره كردیم»، در خاطرات سال ۶۷ نظر داشتید و گفتید عوام هم این موضوع را نمی‌پذیرند كه در دوره جنگ با استخاره حمله می‌كردند. اما این عبارت از كتاب حذف نشد.

بعدا حذف خواهد شد.

اما آقای هاشمی گفته این عبارت را حذف نكنید چون واقعا پیش از انجام حمله استخاره كرده بودم.

من مشاور آیت‌الله هاشمی هستم، تصمیم‌گیرنده نیستم؛ من نظرات كارشناسی‌ام را می‌دهم، پذیرفتن یا نپذیرفتن آن با ایشان است. ولی آقای هاشمی گفتند مع‌الوصف این كتاب چاپ شده، اما همه مواردی كه گفتید در چاپ‌های بعد رعایت می‌شود. برغم محدودیت‌هایی كه دراین باره وجود داشت، مورد بسیار مهمی نیز حذف شد.

وقتی چنین اتفاقی افتاده پس چرا نباید برای قضاوت آیندگان ثبت شود؟

من به آقای هاشمی گفتم برای شخصیتی چون شما استخاره كردن برای حمله معنی ندارد. كارشناسانی كه در آینده این خاطرات را خواهند خواند، خوشحال نمی‌شوند كه ما با استخاره حمله كردیم.

این بخشی از صداقت مورد نیاز در بیان خاطرات است.

این علامت صداقت هست اما مصلحت نیست.

بنظر شما حجم پاورقی‌ها در كتاب خاطرات سال ۶۷ كه تعداد قابل ملاحظه‌ای از اخبار و گزارش‌های رسانه‌های بیگانه در آن آمده، مناسب و انتشار آن‌ها ضروری است؟

حتما نیاز هست. باید از فضایی كه منجر به ایراد یك سخنرانی یا اتخاذ یك تصمیم شد اطلاع حاصل كرد. این پاورقی‌ها برای عده‌ای كه اهل تحقیق هستند بكار می‌آید.

روزنوشت‌های آقای هاشمی چقدر مطابق و معرف شخصیت ایشان است؟

من آقای هاشمی را از قبل از انقلاب می‌شناسم. بعد از انقلاب وقتی سپاه تشكیل شد و آقای هاشمی نماینده امام در سپاه شد با ایشان همكاری كردم، و در مجلس اول خدمتشان بودم، ده سال قائم مقام وزارت خارجه و در ارتباط نزدیك با ایشان بودم و پس از آن وزیر كشور كابینه دوم او شدم. من طی همه این سال‌ها عدم صداقت از آقای هاشمی ندیدم. شخصیت آقای هاشمی را از نوشته‌هایشان می‌توان شناخت. آقای هاشمی ویژگی منحصربفردی دارند و آن اینكه حرف‌های ارباب رجوع را كامل می‌شنوند. در جلسات هیات دولت هفته‌ای دو روز از ساعت ۴ تا ۸ تمام اظهارات وزرا را با دقت می‌شنیدند. در این خاطرات هم نحوه برخوردشان با ارباب رجوع، تفكرات و دیدگاه‌هایشان بوضوح قابل مشاهده است. بین فعل و نوشته‌های آقای هاشمی فاصله‌ای نیست.
ارسال به دوستان