جریانی که اکنون از آن به عنوان جریان انحرافی نام برده میشود، گروهی از نزدیکان محمود احمدینژاد هستند که به استناد سخنان رئیس دستگاه قضا به انواع مفاسد مالی آلودهاند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی اعتدال(www.etedaal.ir) ، روز گذشته رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ضمن تاکید بر حفاظت از انقلاب اسلامی توسط این ارگان انقلابی، از لزوم ایثار برای مقابله با انحرافات، سخن به میان آوردند.
اما نکته قابل توجهی که در بین فرمایشات ایشان قابل مشاهده بود، لزوم مقابله با انحرافات بود تا آنجا که فرمودند: حرکت و قیام امام حسین(ع) و نهایتا شهادت ایشان و اهل بیت بزرگوارشان را در راستای مبارزه با انحرافاتی بود که در آن زمان دیده می شد.
البته هر چند رسانههای دولتی سعی کردهاند با انتخاب تیترهایی همچون « از دامن زدن به اختلافات جلوگیری شود» ، سعی بر آن دارند تا آنگونه جلوه دهند که باید همگان در برابر قانونشکنیها و انحرافات سکوت کنند، اما واقعیت این است که عملا این برداشت یک تلقی ساده انگارانه از سخنان رهبری است. زیرا وقتی که ایشان، با بازخوانی سیره سیاسی سیدالشهداء، خاطر نشان میکنند که: « فرزند پیغمبر براى حفظ میراث عظیم اسلام از تبیین و انذار، از تحرک تبلیغاتى، از بیدار کردن و حساس کردن وجدانهاى عناصر خاص ـ همین خواص که ما تعبیر میکنیم ـ در آن خطبهى منا، اینها همه در طول زندگى سیدالشهداء است. بعد هم ایستادگى در مقابل یک انحراف بزرگ با قصد مجاهدت با جان »بدین معنی است که این امام از تمام ابزار از جمله گفتگو و ارشاد در فضای دوستانه برای مقابله با انحراف استفاده کرده است. اما در نهایت با جهاد و تا سرحد شهادت در راه خدا، باید برای از میان برداشتن انحراف از اصول ارزشها مبارزه کرد و تکمیل این اشاره تاکید میکنند : « هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به معناى یک مفهوم محافظهکارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه داشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن را میتوان با یک تفسیر محافظهکارانه معنا کرد. یعنى بگوئیم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمیگویم. حفظ انقلاب به معناى حفظ وضع موجود نیست.»
هر چند مطرح شدن برخی اتهامات در روزهای نزدیک به روز پاسدار و همزمان با افزایش میزان مخالفت ها با جریان انحرافی، جای بسی سوال دارد، اما این سخنان رهبری همانند همیشه دو روی سکه دارد. که مبرزترین آنها در پیش گرفتن راه اعتدال و عقلانیت در مقابله با مشکلات و دوم استفاده از منطق و استدلال برای پاسخ به شبهات است. که لازم است از طرف همه ارکان نظام جدی گرفته شود و بدون انگ زدن و برخورد قهری ابتدا به اتهامات و یا شبهاتی که در سطح جامعه توسط هر فردی مطرح میشود، پاسخی مستدل و منطقی داد و تا انجا که ممکن است از همراهان جریان انحرافی کاست، که هر چقدر ناگاهی در دام افتادگان در همراهی آنها با انحرافات موثر است، به همان میزان برخورد غیر منطقی و عدم اقناع منتقدان نیز در گسترش حامیان این جریان تاثیرگذار خواهد بود.
مبحث دیگری که خواب خوش حامیان جریان انحرافی را پریشانتر میکند، آن است که رهبری ضمن تاکید بر مساله تبیین و لزوم پرهیز از دامن زدن به اختلافات، افراد مسالهدار کنونی را با جریانات مارکسیستی و گروههای چپ اوایل انقلاب مقایسه میکنند. که نشان میدهد اگر چه ایشان خواستار حفظ وحدت بین مسولان نظام و آرامش جامعه هستند، اما هیچ گاه در این سخنان نه به صراحت و نه به طور ضمنی نگفتهاند که از مقابله با متخلفان که از اجرای قانون سرباز میزنند و یا مجرمانی که به انواع مفاسد اقتصادی و اخلاقی، آلوده هستند، پرهیز شود.
اما جملاتی همچون « نباید بگذاریم این نقطه ضعف ادامه پیدا کند یا افزایش پیدا کند»، « جواب دادن به حرف غلط، شیوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است»، « هدفها[ی انقلاب] عوض نمیشوند. این اصول و ارزشهائى که بر روى آن بایستی ایستادگى کرد و براى آن جان داد»، به خوبی نشان دهنده این است که نظام قصد مماشان با انحرافات را ندارد و آنانکه به خاطر منافع دنیوی و یا از سر ناآگاهی با جریان انحرافی همراه شدهاند و یا از سر لجاجت به قانونشکنی اصرار دارند، بهتر است که تا دیر نشده، از مسیر ناصواب خود بازگردند.