نان مملکت یعنی اقتصاد مملکت، خدایا! بین ملّت مسلمان و نان آنها یعنی اقتصاد آنها جدایی نینداز. اگر خدای ناکرده این ملّت تهیدست بود ، توقّع نماز و روزه و دینداری نداشته باشید، همه مردم سلمان و اباذر نیستند. در سال جهاد اقتصادی، درعرصه تولید شغل و کار و همچنین اسلامی کردن علوم و فضای طاهر دانشگاه و همچنین فضای طیّب و طاهر جامعه نیاز به آزادی داریم.
حضرت آیت الله جوادی آملی، امروز در درس اخلاق خود گفت: در سال جهاد اقتصادی، درعرصه تولید شغل و کار و همچنین اسلامی کردن علوم و فضای طاهر دانشگاه و همچنین فضای طیّب و طاهر جامعه نیاز به آزادی داریم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اعتدال وی افزود: اصل اول در این خصوص آن است که انسانی که فکر آزاد دارد میتواند علوم را از شرّ هر وابستگی به شرق و غرب آزاد کند، کار را از هر وابستگی آزاد کند، هیچ تحریمی نتواند جلوی او را بگیرد و مانند آن، این یک فکر آزاد است که توانمند است جامعه، فضای کار و فضای علم را از هر افت و آفتی آزاد می کند.
آزادی وصف جان ماست
ایشان افزودند: اصل دوم آن است که این آزادی وصف جان ما است،هر کسی توفیق فکر آزاد ندارد، فکر باز نصیب یک پروازکننده آزاد است، یک روح بسته فکر باز ندارد یک روح برده فکر حرّ ندارد، اگر کسی برده بود عبد بود این توان تولید فکر حرّ ندارد این هم اصل دوم.
معظم له ادامه دادند: اصل سوم این است که همه ما خواهانیم هم دانشگاههایمان، هم جامعهمان و هم محیط کارمان حتی در داخل منزلمان آزادانه بیندیشیم و مشکلات را حل کنیم این راهحل چیست؟ راهحل را خطبه نورانی وجود مبارک رسول گرامی(ص) در پایان همین ماه پربرکت شعبان ایراد کردند، این خطبه شعبانیه که در آخرین روز یا آخرین جمعه ماه پربرکت شعبان ایراد کردند.
حضرت آیت الله جوادی آملی ابرازداشتند: رسول اکرم (ص) گذشته از مسائل اخلاقی به همه ما دستور آزادی داد که آزاد باشیم، اگر کسی آزاد بود فکرش آزاد است، نوآوری دارد، فناوری دارد و حرف تازه دارد، اگر حرف تازه داشت جهان تشنه حرف تازه است.
سی سال مانند سی ثانیه گذشت
ایشان افزودند: امام(ره) آمد؛ شهدا قیام کردند؛ جانبازان قیام کردند؛ مجروحان و معلولان قیام کردند؛ حرف تازه نشان دادند؛ هم اکنون خاورمیانه پذیرفت ما نباید انتظار داشته باشیم اگر کسی حرف تازهای دارد امروز حرف تازه را عرضه کرد فردا در منطقه وسیعی عملی بشود، سرعتش به همین سی سال است، خیلی طول نکشید این سی سال مثل سی ثانیه است.
معظم له ادامه دادند: کسی بخواهد جهان یا خاورمیانه را تغییر بدهد سی سالش سی ثانیه است، دیگر آنها که فکر تازه آوردند، حرف تازه آوردند، جهان پذیرفت، اگر دانشگاههای ما بتوانند علوم را دینی کنند و حرف تازه داشته باشند، دانشگاههای جهان میپذیرد، ولو بعد از سی سال نباید توقّع داشت که ما امروز یک حرف تازه بزنیم فردا غرب بپذیرد این حدّاکثر سرعتش سی سال است.
ایشان ابرازداشتند: در بخش کار هم وزارت کار اگر فکر آزاد داشته باشد میتواند برکت این نظام را به جهان صادر کند ولو بعد از سی سال، عزیزانی که درصدد تولید کار، ایجاد شغل و مانند آن هستند، مستحضرند که اقتصاد برای بخش وسیعی از مردم حرف اول را میزند؛ البته برای برخی افراد اعتقاد حرف اول را میزند، نه اقتصاد، اما برای بسیاری از مردم حرف اول را اقتصاد میزند.
حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: مرحوم کلینی در جلد پنجم کافی یعنی فروع کافی آنجا این حدیث نورانی را از وجود رسول گرامی(ص) نقل کردند که حضرت در دعای رسمیاش به ذات اقدس الهی عرض میکند "اللهمّ بارک لَنا فی الخُبْز و لا تُفرّق بیننا و بین الخُبز لولا الخُبز لما صلّینا و لما صُمْنا و لما اَدّینا فرائض ربّنا" عرض کرد خدایا! بین مملکت و نان مملکت جدایی نینداز.
ایشان ادامه دادند: مستحضرید که این نان تعبیر از اقتصاد است، لباس را میگویند نان، مسکن را میگویند نان، تجارت را میگویند نان، نان مملکت یعنی اقتصاد مملکت،عرض کرد خدایا! بین ملّت مسلمان و نان آنها یعنی اقتصاد آنها جدایی نینداز اگر خدای ناکرده این ملّت تهیدست بود توقّع نماز و روزه و دینداری نداشته باش، همه مردم سلمان و اباذر نیستند.
معظم له ابرازداشتند: کثرت اعتیاد برای این است که یک انسان بیکار وقتی به هر جا سری میزند سرشکسته برمیگردد، اوّلین کارش هویّتفروشی است، وقتی تخلیه شد آن گاه دست به اعتیاد زدن و امثال ذلک سؤالی ندارد "لاَ یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ" برای اینکه انسان بیهویّت مسئول نیست تا شما بپرسید از یک آدم معتاد چه چیزی میخواهی بپرسی این الآن تخلیه شد هیچ نیست.
ایشان یادآورشد: اگر کسی فقر کلّ هویّت او را فرا گرفت، این مثل خوره هویّت او را خورد، از چه کسی میخواهی سؤال کنی از یک چوب خشک؟! "اللهمّ بارک لَنا فی الخُبْز و لا تُفرّق بیننا و بین الخُبز لولا الخُبز لما صلّینا و لما صُمْنا و لما اَدّینا فرائض ربّنا" این اهمیّت اقتصاد در نظام اسلامی.
این مفسر قرآن کریم افزودند: بیان نورانی حضرت امیر(ع) که در قالب کتاب ها در وسائل مرحوم شیخ حرّ عاملی هم آمده است همان حدیث معروف است که فرمود "مَن وجد أرضاً و ماءً فافتقر فأبعده الله" ملّتی که آب دارد, ملّتی که خاک دارد معذلک نیازمند به بیگانه باشد خدا او را از رحمت الهی دور کند!، با نفرین علی شما میخواهی با "قرآن به سر" مسئله را حل کنی این شدنی نیست حالا شما در لیالی قدر قرآن به سر بگیر و دعا بکن در برابر نفرین علی چه کار میکنید.
کسی که آزاداندیش نیست، قدرت تخیل ندارد
ایشان ادامه دادند: انسانی که آزاداندیش نیست قدرت تولید، قدرت فکر و قدرت اقتصادی ندارد، نمیداند چگونه آب مملکت را مهار کند، چگونه خاک مملکت را مهار کند چگونه کار تولید کند این "فأبعده الله" علی قبل از دعای او گرفت، "مَن وجد أرضاً و ماءً فافتقر فأبعده الله" این یک عُرضه میخواهد این هم مطلب دوم.
معظم له ابرازداشتند: این عرضه که آزاداندیشی است با کرامت همراه است، معنای تولید شغل و کار این نیست که ما مزدور زیاد کنیم، ما باید کار زیاد کنیم، کرامت را از دست ندهیم، ما شنیدیم که وجود مبارک حضرت علی (ع) دست کارگر را بوسید، اما آن کارگر مزدور نبود، مزدوری در اسلام مکروه است.
این مرجع تقلید اظهارداشتند: اسلام کار تولید میکند، با کرامت نه با مزدوری لذا این سرمایهگذاری میخواهد، تعاونی میخواهد، خود عزیزان که میخواهند کار انجام بدهند باید دست به کار بشوند نگویند ما حالا که تحصیل کردیم میز میطلبیم.
جان بسته فکر آزاد ندارد
ایشان افزودند: بنابراین کسانی که دنبال کار میگردند باید دنبال کار باشند نه روی میز و همین اینکه مزدوری مکروه است و هم اینکه آنها آزاداندیش باشند، بتوانند چگونه کار تولید کنند.
حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: اگر بخواهیم فکر آزاد داشته باشیم علوممان را اسلامی کنیم، در دانشگاهها فکر آزاد داشته باشیم، اقتصاد مملکت را تأمین کنیم،فکر آزاد داشته باشیم تا رشتههای دیگر را تأمین کنیم باید جان ما آزاد باشد، برای اینکه جان بسته فکر آزاد ندارد این شدنی نیست.
ایشان ادامه دادند: مطلب عمیق علمی این است که کدام جان بسته است، چه کسی آزاد است چه کسی برده است؟ آن را در خطبه نورانی وجود مبارک رسول خدا(ص) مشخص کرد فرمود آدم گناهکار برده است یک انسان معصوم یا عادل او آزاد است "عُبد الشهوة أضلّ مِن عبد الرقّ" آن که میگوید هر چه دلم میخواهد میگویم و میکنم آن که هر چه را دید میطلبد هر چه را شنید میطلبد اینکه توان کنترل و رام کردن چشم و گوش خود را ندارد این عبد الشهوة است که أضلّ مِن عبد الرقّ".
ایشان ادامه دادند: این که از رومیزی و زیرمیزی نمیگذرد، این که از چهارتا لقب نمیگذرد، این که به دنبال بازی است، این که اگر چهارتا احترام کردند، او هم تحویل میگیرد، این برده است یا برده شهوت، یا برده غضب و یا برده مقام است.
معظم له افزودند: انسان هنگامیکه گناه میکند در برابر قانون خدا میایستد، این آیه نورانی را عنایت کنید در این آیه فرمود"وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِکُونَ" بسیاری از مردم دارای شرک رقیقاند، منتها حالا خدا ارحمالرحمین است میبخشد، فرمود مردم دو قِسماند: اکثری و اقلّی، اکثری که مشرکاند حساب دیگری دارد این مؤمنین دو قسماند اکثر مؤمنین، اکثر مؤمنین یعنی اکثر مؤمنین مشرکاند "وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِکُونَ" چرا اکثر مؤمنین, مشرکاند؟
مؤمن چگونه مشرک میشود؟
ایشان اضافه کردند: از امام معصوم (ع) سؤال کردند که چطور میشود؛ مؤمن مشرک باشد؛ فرمود همین که میگویند "لولا فلان لهلکتُ" اگر فلان کس نبود، یا اول خدا دوم فلان کس، "لولا فلان لهلکتُ" یعنی چه؟ ذات اقدس الهی مدیرکلّ است، ربّالعالمین است،ربّالأرباب است همه را دارد اداره میکند صدر و ساقه عالَم ستاد و سپاه اوست "وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ"، "لِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ والْأَرْضِ" بر اساس توحید افعالی هر فیضی که میرسد "مَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ"، خدا را شکر که به وسیله فلان شخص کار ما حل شد نه اول خدا دوم فلان شخص.
ایشان ادامه دادند: خدا اوّلی نیست که دومی داشته باشد نه "لولا فلان لهلکتُ" وقتی از امام سؤال کردند که چگونه میشود مؤمن مشرک باشد فرمود این طور میشود اینکه مواظب زبانش نیست که میگوید اول خدا دوم فلان شخص یا "لولا فلان لهلکتُ".
معظم له افزودند: مطلب دقیق در شرکورزی هر کافر این است که انسان اگر خلافی میکند بر خلاف قانون الهی قدمی برمیدارد این اگر بر اساس خطا باشد، سهو، نسیان، الجاء، اضطرار، ابرام، اکراه و اینها باشد که بر اساس حدیث رفع گناه نیست تنها جایی گناه است که عالماً عامداً انجام میدهد یعنی موضوع را میداند حکم را میداند نه جهل قصوری دارد نه جهل تقصیری دارد نه جهل به موضوع دارد نه جهل به حکم دارد عالماً عامداً دارد نامحرم نگاه میکند خب این یعنی چه؟ یعنی خدایا! تو گفتی "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ" ولی من میگویم نه, باید عمل بکنم.
این مفسر قرآن گفتند: این شرک رقیق در هر گناهی هست پس هر گناهی یک شرک رقیق را دارد این دیگر با توحید جمع نمیشود اگر هر گناهی شرک رقیق را به همراه دارد و "عُبد الشهوة أضلّ مِن عبد الرقّ" این در برابر ذات اقدس الهی بدهکار است دیگر چون حقّ خدا را زیر پا گذاشت این یک اصل.
ایشان ادامه دادند: وقتی حقّ خدا را زیر پا گذاشت، میشود بدهکار، وقتی بدهکار شد از بدهکار گرو میگیرند، بدهکار باید گرو بدهد دیگر اگر مسائل مالی باشد یا خانه را رهن میدهد یا فرش را رهن میدهد یا زمین را رهن میدهد، اما اگر کسی در برابر ذات اقدس الهی بدهکار بود چه چیزی را رهن میدهند، چه چیزی را گرو میگیرند؟ خود شخص را، "کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ" این رَهِینَةٌ یعنی مرهونه, فعیل به معنی مفعول است "کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ" أو مرهونٌ.
ایشان افزودند: این که میبینید خیلی ها میگویند ما هر چه میخواهیم نماز شب بخوانیم نمیشود راست میگویند چون بستهاند، هر چه میخواهیم جلوی زبانمان را بگیریم یا جلوی چشممان را بگیریم نمیتوانیم راست میگویند، چون بستهاند باز که نیستند آزاد که نیستند، یک انسانی که در گرو است و بسته است این فکر آزاد ندارد نه توان آن را دارد که دانشگاه را اصلاح کند نه توان آن را دارد که علوم را دینی کند نه توان آن را دارد که اشتغال تولید کند نه توان دارد سال جهاد اقتصادی را شکوفا کند یک انسان بسته, بسته فکر میکند.
اول سال برای اهل سلوک
ایشان افزودند: معمولاً تاریخنویسان یا از اول فروردین شروع میکنند یا از اول محرم شروع میکنند اما مرحوم ابنطاووس غالب نوشتههای خودش را از اول ماه مبارک رمضان شروع میکند آخرین نوشته او ماه شعبان است آنها که اهل سیر و سلوکاند اول راهشان اول ماهشان اول ماه مبارک رمضان است شما در ماه مبارک رمضان این دو بخش را ببینید هم ادعیه هم روایات هم در روایات دارد ماه مبارک رمضان قرّه شهور است هم در دعاهای روز اول ماه مبارک رمضان است که این قرّه سال است، قرّة السنّه است آنها که اهل راهند از ماه مبارک رمضان شروع میکنند تا آخر ماه شعبان لذا در این ماه شعبان خیلی سراسیمه و دستپاچهاند که سال دارد تمام میشود، معلوم نیست ما بدهکاریم، بدهکار نیستیم، مشکلمان را حل کنیم.
شعبان آخرین ماه سال است
معظمله خاطرنشان کردند: ماه شعبان این آخرین ماه است که خیلی در آن تلاش و کوشش میشود که بدهکاریها را بدهند وجود مبارک حضرت فرمود حواستان جمع باشد استغفار کنید چه در این ماه چه در ماههای بعدی "إنّ ظهورکم ثقیلةٌ بأوزارکم فخفّفوها باستغفارکم و إنّ أنفسکم مرهونةٌ بذنوبکم ففکّوها باستغفارکم" شما قد خمیدهاید، یک انسان کمرخمیده که توان ایستادن ندارد، ایستادگی ندارد شما برده و گرو اید یک انسانی که بسته است که فکر آزاد ندارد شما فکّ رهن کنید "إنّ أنفسکم مرهونةٌ بذنوبکم ففکّوها باستغفارکم" با استغفار، فکّ رهن کنید این رهنها را این گروها را رها کنید آزاد بشوید.
حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه دادند: بنابراین فکر آزاد برای انسان آزاده است انسان آزاده، انسان منزّه است نه بازی میکند نه کسی را بازی میدهد نه بیراهه میرود نه راه کسی را میبندد اگر شما میبینید دانشگاه قزوین به این فکرند که در اعتکاف بیش از جاهای دیگر شرکت کنند یا برای بزرگانی همایشی میگیرند چون بالأخره شهر علامه رفیعی و بزرگان این دودمان این طرز فکر است اینها میراث همانها را بردند وقتی که انسان آزاد شد، دیگر آزاد است، دیگر بین آزادی که از قداست برخوردار است با رهایی که رجس و رجز است، خیلی فرق است این کلمه ولنگار کلمه بسیطی نیست، یک کلمه مرکبی است از وِل و انگاره، کسی که انگیزه او وِل بودن است به او میگویند ولنگار خب کسی که انگیزه او معارف دینی است او چیز دیگر است.
براساس گزارش روابط عمومی بنیاد علوم وحیانی، ایشان افزودند: وقتی انسان آزاد شد آنگاه فکر آزاد پیدا میشود، اقتصاد آزاد پیدا میشود، اشتغال آزاد پیدا میشود و حوزه و دانشگاه آزاد پیدا میشود.