۲۹ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۷۱۱۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۹ - ۲۴-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۷۱۱۷
انتشار: ۱۱:۴۹ - ۲۴-۰۵-۱۳۹۰

برگزاري كنفرانس آينده مصر در لندن

ممکن است آمریکا تا مدتی همچنان نفوذ خود را در منطقه حفظ کند. جبهه مقاومت و خط استقلال بیشترین نقش را در معادلات آینده منطقه خاورمیانه ایفا خواهد کرد. آمریکا با روشهای مختلف کوشش میکند جنبش اسلامی مصر را به انحراف بکشاند.
عصر ايران -  کنفرانس "آینده مصر” در لندن بوسیله "مرکز بین المللی مطالعات صلح " در روز شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۰ در هتل هیلتون برگزار شد. در این کنفرانس کوششهای آمریکا و ارتجاع عرب برای انحراف جنبش مردمی و اسلامی مصر افشا شد.

خلاصه سخنرانیهای کنفرانس آینده مصر در لندن:

تحولات مصر و تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه
دکتر سید سلمان صفوی
مرکز بین المللی مطالعات صلح- لندن

چکیده
بدون شک توازن و ساختار قدرت در خاورمیانه با توجه به جنبش های مردمی و سقوط بن علی، مبارک و لرزان شدن تاج و تخت اکثر حکومت های عربی خاورمیانه به سرعت در حال تغییر است. بازنده اصلی تحولات اخیر مصر رژیم تل آویو است که مهم ترین یاور خود مبارک را از دست داده است.
مرزهای مصر و غزه بازشده و حماس و فتح به توافق رسیده اند. با سقوط بن علی و مبارک و بی اعتمادی حکومت های عرب به امریکا، و بیزاری مردم خاورمیانه از سیاستهای استیلا جویانه آمریکا، دوره هژمونی آمریکا در خاورمیانه به اتمام رسیده است.
اما ممکن است آمریکا تا مدتی همچنان نفوذ خود را در منطقه حفظ کند. جبهه مقاومت  و خط استقلال بیشترین نقش را در معادلات آینده  منطقه خاورمیانه ایفا خواهد کرد. آمریکا با روشهای مختلف کوشش میکند جنبش اسلامی مصر را به انحراف بکشاند اما سناریوهای آمریکا با توجه به بیداری اسلامی در ملت مصر و خاورمیانه  با شکست روبرو خواهد شد.

انقلاب و ضد انقلاب در مصر
دکتر سعید شهابی (موسسه ابرار)

جهش عرب خاورمیانه را در یک تسونامی سیاسی به لرزه درآورده است و با وجود اینکه تدابیر منطقه ای و بین المللی جلوی گسترش آنرا می گیرند، شور و تندی این تسونامی سیاسی در مناطق بیشتری ادامه می یابد. مصر دومین کشور در رویارویی با انقلاب مردمی است که رهبر خود را برانداختند و به این امید هستند که رژیم سابق کاملاً از بین خواهد رفت و تشکیلات دولتی جدیدی برمبنای خواست مردم جایگزین خواهد شد. ولیکن بانضمام سرکوب توسط مراجع قدرت، حرکتهای انقلابی با مخربترین چالش ضد انقلابی مواجه هستند. تونس و مصر هر دو در مدت کوتاهی متحمل تغییر انقلابی شدند که هیچ شانسی را برای بازیگران خارجی باقی نگذاشت تا حملات متقابلی را برپاکنند. اما اکنون بنظر می آید که تلاشهای آتشین پشت صحنه حمایت شده توسط مردم با احتمال نزدیک به یقین در جهت این حکومتهای استبدادی به مرحله آخر خواهد رسید. در میان حرکتهای انقلابی، مصر مهمترین کشور برای محک زدن این مسئله است که آیا اعتراضهای مردمی خواهد توانست مصر را به یک حکومت دموکراسی دایر تبدیل کنند. اکنون این تلاشها توسط نیروهای ضد انقلابی مختل می شوند که برای جلوگیری از جریان تغییر در اوج قدرت و فعالیت خود هستند. ماهیت این نیروهای ضد انقلابی چیست؟ برنامه کار آنها چیست؟ پشت آنها چه کسانی قرار دارند؟ روشهای آنها چیست؟ و در نهایت آیا آنها می توانند واقعاً با خواست مردم بجنگند و عزم آنها را نقض کنند؟

سعید شهابی تلاش کرد تا جلوه های عملکرد نیروهای ضد انقلابی را ارائه دهد که تلاشهای خود را در مصر متمرکز کرده اند. وی چهار رژیم آمریکا، تل آویو، انگلسی و سعودی را از مخالفین فعال جنبش مردمی مصر و ایجاد تغییرات اساسی در مصر معرفی کرد.
اگر مصر بصورت حکومت دموکراسی در آید، تقریباً همه کشورهای عربی نیز بهمین شکل بصورت حکومت دموکراسی درخواهند آمد.

دکتر ثامر شهاتا
دانشگاه جرج تاون

انقلاب ۲۵ ژانویه مصر پیش از این توجه عمده رسانه ها، سیاستها و مجامع علمی را بخود جلب کرده است. هرچند موضوعی که توجه کمی را بخود معطوف کرده است این است که آیا تغییرات چشمگیر در امور سیاسی داخلی مصر بر چشم انداز منطقه ای و سیاست خارجی مصر تأثیر خواهد گذاشت. مصر از دیر باز پیشتازی در امور سیاسی اعراب بوده است. هرچند نقش قاهره در امور منطقه ای در دهه اخیر و در راستای حکومت مبارک به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. ترکیه، ایران و حتی کشور بسیار کوچک قطر با ثروت گاز طبیعی نقشهای مهم فزاینده ای را در امور سیاسی اعراب ایفا کرده اند.

انقلاب ۲۵ ژانویه چگونه بر سیاست خارجی مصر تأثیر خواهد گذاشت؟ آیا احتمال تغییر در روابط قاهره با واشنتگتن در دوره آینده وجود خواهد داشت؟ انقلاب چه تأثیری بر مناسبات مصر – اسرائیل خواهد گذاشت؟ آیا احتمال ایجاد روابط حسنه مصر با ایران وجود دارد؟ و آیا مصر در دوره آینده وضعیت خود را بعنوان پیشتاز در کشورهای عربی و امور منطقه ای دوباره بدست خواهد آورد؟

بسیاری از روشنفکران برجسته و مقامات دولتی مصری از پیش اظهار داشته اند که وضعیت خارجی مصر در دوره آینده تغییر خواهد کرد. گروهی حس کردند که سیاست خارجی حکومت مبارک فاقد استقلال بود و موافق با منافع آمریکا و اسرائیل بود. بعنوان مثال دولت مبارک در محاصره اقتصادی غزه و فروش گاز طبیعی به اسرائیل گویا به قیمت زیر بازار مشارکت داشت. همچنین رژیم مبارک ضد حماس و سایر جنبشهای مردمی اسلامگرا در منطقه (یعنی حزب الله) بود. مناسبات با ایران نیز در سالهای اخیر حکومت مبارک پر تنش شد. درنتیجه چنین سیاستهایی باضافه سخت شدن سیاستهای داخلی و بدتر شدن سازمانهای دولتی، اعتبار منطقه ای مصر به صورت چشمگیری کاهش یافت.

از قبل نشانه هایی از جنبش در سیاست خارجی مصر وجود داشته است. مصر و تهران درحال رسیدگی به نظریه به حال اول برگرداندن کامل روابط دیپلماتیک هستند. دیپلماسی مصر مصالحه بین حماس و فتاح را تسهیل نموده است. هم اکنون مرز رفاه علیرغم محدودیتهایی باز است. و دولت اسرائیل و دولتهای خلیج فارس نگران پیامدهای انقلاب ۲۵ ژانویه در تعادل قدرت منطقه ای هستند.

اعتراض به تحصیل و جوانان
هنیا صبحی
دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی SOAS – دانشگاه لندن

تحقیق بوسیله افراد جوان در دانشگاهها نسبت به منابع و روشهای اعتراض اعراب و همچنین نسبت به اینکه چرا بسیاری از دانش پژوهان نتوانستند وقوع آنرا پیش بینی کنند بینشهای منتقدانه ای را ارائه می دهد. مصریها از دیر باز منفعل و بی تفاوت توصیف شده اند؛ تصویری که گاهی اوقات توسط رژیم مبارک برانگیخته می شد و اغلب اوقات بواسطه مطالعات و آمارها مورد تأیید قرار می گرفت. خود فرهنگ عرب از دیرباز به گرایشهای قدرت طلبانه اعتقاد داشته است. در این راستا دانشگاهها اغلب اوقات بعنوان نهادهای کلیدی برای بار آوردن افراد مطیع و سلطه پذیر شمرده می شدند که در آنها دانشجویان تسلیم مظاهر قدرت و پذیرای بی چون و چرای حکمت و دیدگاههای دریافتی تلقی می شدند. بعلاوه دانشجویان مصرانه از طریق برنامه آموزشی و تشریفات دانشگاهی به طرفداری از ملی گرایی تربیت می شوند برای آنکه ملت را با تاریخچه و سیاست رهبران و تشکیلات آن پیرامون زمینه های ملی گرایی و اسلامی تمرکز یافته در منازعات با دیگران احراز هویت کنند. در مفهوم باصطلاح "جنگ در وحشت” حتی زمانیکه توجه به دانشگاهها معطوف شد، برحسب نقش آنها در قوت دادن به افراط گراییهای مذهبی بود.

مقاله از معلومات مشاهدات و مصاحبه های وسیعی در شش دبیرستان مصری بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ استفاده می کند. مقاله بررسی می کند که ملت و دولت در مباحثات دانش آموزان چطور نمایان شدند و آنها سلطه پذیری و تسلیم را در تعاملات هر روزه در مدرسه چگونه نشان دادند. دانش آموزان نه تنها تشریفات ملی گرایی مدرسه را با مطرح کردن تفسیرهای ساختگی خود از سرود ملی زیر و رو کردند بلکه دولت و ملت را نیز در حکایتهای اصلی اعتراض آمیز خود از فقر، نابرابری، تحقیر و فساد (نه شریعت، جهاد یا حجاب) برانداختند. در حالیکه براستی از آنها انتظار می رفت که احترام گذاری به مظاهر قدرت را نشان دهند، انضباط و اقتدار مدرسه بکرات مورد اعتراض قرار گرفت و اغلب اوقات تحمیل خواست مدرسه از طریق کتک زدن بدنی و تحقیر زبانی وضع می شد. ازاینرو مدرسه بواسطه استراتژیهای تسلیم/انضباط/تسلط عمل نمی کرد بلکه بواسطه استراتژیهای سلطه گری/سرکوبی عمل می کرد. همچنین دانش آموزان به شکل موثری انضباط مدرسه را در مواردی از حضور در کلاس گرفته تا امتحانات و لباس فرم زیر و رو کردند. اساساً تشریفات، مباحثات و حقانیت دولت از پایه ویران شدند زیرا نهادهای زیادی که برای ترویج این موارد منظور شده بودند زیر وزن ترکیبی از بدرفتاری، فساد و خصوصی سازی عملی تمامی سیستم دبیرستان متلاشی شدند؛ واقعیتهایی که جوانان از آنها بتلخی یاد می کردند. حقایقی نظیر اینها وجود دارد که می تواند به شکل مثمری به ما در درک اعتراض غیر منتظره جوانان و اشکال و اهداف آن کمک نماید.

 مصر، اسرائیل و فلسطین: بسوی سرزمین موعود؟
خالد دیاب
روزنامه نگار

اگرچه در ابتدا روی موضوعات داخلی تمرکز می شود، اما انقلاب مصر موجهای امید و موجهای ضربتی وحشت را به سرتاسر خاورمیانه ارسال کرده است. نه تنها مصر از دیر باز بعنوان رهبر ناگفتنی جهان عرب مورد توجه بوده است، نمایش چشمگیر قدرت مردمی در حین جنگ به مردم عادی در همه جا الهام بخشیده است.
همانطوریکه مصریها می جنگند تا روابطشان را با افرادی که آنها را حکمرانی می کردند دوباره تعریف کنند، پرسشها پیرامون این مسئله مطرح می شوند که انقلاب به چه نحوی بر سیاست خارجی تأثیر گذار خواهد بود. یک حوزه توجه خاص این است که مصر جدید چطور با اسرائیل و مجاهدت فسلطینیان مطابق شرایط دولت رابطه خواهد داشت.
همانند سایر نخبه های سیاسی سرتاسر خاورمیانه، رهبران اسرائیلی و فلسطینی من جمله فتح و حماس با توجه به انقلاب مصر چشم داشته اند چون انقلاب مصر آشفتگی وضعیت کنونی را که آنها به آن تکیه کرده اند را تهدید می کند. اما حقیقت تمام و کمال درک می شود. دولت اسرائیل از اعمال نفوذ نا امیدانه برای نگهداشتن حسنی مبارک بر سر قدرت تا پذیرش تدریجی انقلاب و نرم کردن فصاحت خود پیش رفت. از جانب فلسطینیها، گروهی به قرارداد مصالحه بین فتاح و حماس استناد می کنند که در ابتدا از ترس نا آرامی مردمی تحریک شده بواسطه جنبه دیگر اعتراضات نشأت گرفته است.

پرسشهای زیادی درمورد آینده باقی می مانند. آیا مصر بعد از انقلاب می تواند نقش واسطه پویاتری را در واماندگی فرایند  صلح اسرائیلی-فلسطینی ایفا نماید؟ آیا خشم مردمی به اشغال اسرائیل که در مصر لبریز شده است، توافق صلح مصر با اسرائیل را در هم خواهد درید، همان چیزی که گروهی از اسرائیلیها از آن ترس دارند؟ آیا اشتیاق برخی از فلسطینیها درمورد اینکه شأن مصر اعاده می شود به تضمین نهضت آنها کمک خواهد کرد؟ انقلاب مصر چه تأثیری بر سیاستهای اسرائیل و فلسطین خواهد گذاشت و این دو جبهه به چه نحوی با یکدیگر و همچنین با مصر رابطه خواهند داشت؟

این گفتگو برای جواب دادن به این پرسشها و همچنین در نظر گرفتن این مسئله پیگیری خواهد شد که چطور مصر می تواند بدون برگشت به روزهای بد قبل از جنگ بیهوده بین مبارزه نهضت فلسطینی و پیشروی آرام اسرائیل درجهت تحلیل بی طرفانه کشمکش به بهترین نحو دست به عصا عمل کند. همچنین این گفتگو بررسی می نماید که چه نقشی می تواند در اتصال شکاف بین دو جبهه ایفای نقش کند درحالیکه مردم مصر و جامعه مدنی را تا حد زیادی درگیر ننماید.

 دکتر طارق مسعود
دانشگاه هاروارد
اسلام و دموکراسی در مصر جدید

در این وهله زمانی  عقل سلیم این است که مصر هنوز تحولی را فراتر از استبدادگرایی ایجاد نکرده است. مباحثات سیاسی فعلی در مصر بر موشکافی نوشتن قانون اساسی، هیئت انتخاب دولت و سایر موضوعات اصولی تمرکز دارد چنانکه این موارد موفقیت تحول مصر به دموکراسی را تعیین خواهند نمود. علیرغم تبلیغات غربیها تعارضی بین دموکراسی و اسلام نیست. هرچند در بدنه عظیم ادبیات ما پیرامون دموکراسی شدن، زمانیکه چنین گزینه هایی در گذر تاریخ مشاهده شده اند، در بی اهمیتی رنگ می بازند بطوریکه ظهور و دوام دموکراسی برای جنبشهای عمیقتر و تاریخی بزرگ درون زایی می شود. این مقاله چالشهای بلند مدت و کوتاه مدت رویاروی دموکراسی مصر را از لحاظ تجارب تاریخی سایر دموکراسی کننده های اخیر بررسی می نماید. در اصل این مقاله جویای این مسئله است که آیا بدست آوردن همه حقوق کوتاه مدت مبارزات به پیروزی بلند مدت مبارزات مصر کمک می کند یا بلا اثر است.


ارسال به دوستان