يك استاد دانشگاه گفت: تا زماني كه گردشگري را فرصتي اقتصادي بدانيم و چيرگي پولمداري در آن وجود داشته باشد، طبيعت، فرهنگ و بافت اجتماعي ما از آسيبها مصون نميمانند.
افشين دانهكار در گفتوگو با ايسنا، در بررسي آثار سفر بر تحولات فرهنگي و اجتماعي جامعهي ميزبان، اظهار كرد: فرهنگ، بخشي از منابع تفرجي محسوب ميشود، نه اينكه آن را به بازي و تفريح بگيريم.
وي يادآوري كرد: فرهنگ، مجموعهاي از باورها، آداب، رسوم و آيينهايي است كه در گوشه و كنار هر كشور به پشتوانهي تاريخ آن شكل گرفته و اتفاقا موضوع، پويايي است كه در زمان تغيير ميكند. بنابراين به واسطهي تأثيرپذيري آن از باورها و فرهنگهاي ديگر بايد تلاش كنيم، دستخوش تغيير نشود.
او ادامه داد: در حوزهي گردشگري براي اينكه فرهنگها دچار آسيب نشوند، بايد برنامهريزي گردشگري با محيط فرهنگي تطبيق يابد و ظرفيت برد با توجه به ميزان پذيرش جامعهي محلي تعيين شود. اگر اين ظرفيت برد كه رويكرد پيشگيرانه دارد، اتفاق نيافتاد با واكنشهاي متفاوتي مواجه ميشويم.
اين كارشناس برنامهريزي محيط زيست طبيعي، حفاظت و اكوتوريسم در ادامه بيان كرد: ممكن است پيامد برخورد فرهنگهاي مدرن و شهري با فرهنگهاي بومي كه كمتر با تحولات اقتصادي و مدرنيته مواجهاند، مثبت نباشد، چون هر فرهنگ، بستر و آموزش مورد نياز خود را ميخواهد.
او دليل اين پيامدهاي منفي را در ضعف خودباوري كه در برخي جوامع محلي وجود دارد، دانست و گفت: بسياري از جوامع روستايي و خردهفرهنگها از شرايط خود لذت نميبرند و با كوچكترين تغيير، ممكن است از بين بروند.
اين عضو هيأت علمي دانشگاه تهران اظهار كرد: اين وضعيت گاه دربارهي جامعهي شهري نيز صادق است، يعني وقتي گردشگر خارجي ميآيد، ما تمايل داريم، قسمت مدرن زندگي خود را به او نشان دهيم و بيشتر از آنچه بايد واقعيت زندگي خود را نشان دهيم، ميخواهيم كاري كنيم كه آن گردشگر راضي باشد، پس خود را با او منطبق ميكنيم. اين در حالي است كه اگر گردشگر خود را با محيط و فرهنگ ما منطبق كند و چارچوبها را بداند، مشكلات كمتر ميشود.
وي گفت: تصور كنيد، گردشگر خارجي به منطقهاي سفر كرده است كه مراسم و آيين سوگواري در آن محل برگزار ميشود. اگر آن فرد خطوط قرمز فرهنگ آن منطقه را ناديده بگيرد و خود را با شرايط محيط هماهنگ نكند، حتما آشفتگي ايجاد ميشود.
او تأكيد كرد: سازمان متولي گردشگري بايد براي كاهش اين آسيبها، دورههاي مختلفي را براي تورها برگزار و گردشگران را پيش از سفر، توجيه و آنها را با شيوههاي برخورد و احترام به جامعهي محلي آشنا كند. متأسفانه اين برنامه در گردشگري ما گم شده است.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: در بسياري از مواقع، وقتي يك گردشگر به منطقهاي قدم ميگذارد، محليها لباسها و حتا گويش خود را تغيير ميدهند. شايد دليل اين كار تضعيف شدن خردهفرهنگها از گذشته باشد. بايد راهكارهاي جبرانپذيري را ايجاد و تورها را آماده كنيم.
دانهكار به برخي مناطق كشور كه تحت تأثير اين ناآگاهيها و نبود برنامههاي تطبيقي با آسيب مواجه شدهاند، اشاره و بيان كرد: ابيانه، نمونهي بارز اين اثرگذاري منفي است. گردشگران آنقدر بيبرنامه و بدون توجه به ظرفيت پذيرش اجتماعي به اين منطقه سفر كردهاند كه ديگر مردم محلي با ذوق، پذيراي گردشگران نيستند. مردم اين منطقه از تجمع و عوارض منفياي كه گردشگران روي پوشاك، غذا، موسيقي و باورهاي آنها گذاشتهاند، به مرحلهي برخورد منفي با گردشگران رسيدهاند.
وي افزود: در ماسوله نيز اين عوارض منفي وجود دارد. پيرزنهايي كه زماني دستبافتههايي داشتند، حالا به حاشيه رفتهاند و گردشگران كه به بافت سنتي اين منطقه سفر ميكنند، جنس چيني از آنجا سوغات ميآورند.
به گفتهي او، گردشگاههاي تفريحي ما در حال تبديل شدن به بازار هستند. خيليها به قشم ميروند، ولي شايد عدهي اندكي به روستاي پاك «بركه خلف» و يا «شيبدراز» (محل تخمگذاري لاكپشتهاي پوزهعقابي) بروند. بيشتر آنها فقط در بازارهاي اين جزيره دور ميزنند.
اين كارشناس برنامهريزي محيط زيست طبيعي، حفاظت و اكوتوريسم ادامه داد: گردشگري ما در حال تبديل شدن به بازار گردش مالي است كه گردش اطلاعات و فرهنگ در آن خيلي ضعيف است. بنابراين سياستمداران گردشگري بايد اين موضوع را مورد توجه قرار دهند.
دانهكار گفت: جوهرهي اصلي ما، فرهنگ، تاريخ و طبيعت است و اگر آنها را ناديده بگيريم، بهتدريج اساس و امكان جذب گردشگر را از دست ميدهيم.