نسخه‌ای جدید از فیلم موهن «۳۰۰»

فارس: فیلم «جاودانه‌ها» با بازی «میکی رورک» که روز جمعه با ۱۵ میلیون دلار در صدر گیشه هالیوود قرار گرفت، شباهت‌های زیادی با فیلم موهن «۳۰۰» دارد. هر دو این فیلم‌ها توسط «مارک کنتون» تهیه شده‌اند.

فیلم «جاودانه‌ها» به کارگردانی «تارسم ساین» که از روز جمعه در سینماهای آمریکای شمالی و کانادا اکران شده و با فروش ۱۵ میلیون دلاری‌اش در صدر گیشه ایستاده، به نظر می‌رسد شباهت‌های زیادی با فیلم موهن «۳۰۰» ساخته «زاک اسنایدر» دارد که هم‌اکنون قسمت دوم آن نیز در دست ساخت است.

فیلم «جاودانه‌ها» که هم‌چون «۳۰۰» به طور کامل از یک کمیک‌بوک اقتباس شده، داستان خداوندگار زئوس است که جوانی نامیرا را انتخاب می‌کند تا «تیتان»، پادشاهی خونخوار و ستمگر به قتل برساند، «تیتان» برای یافتن سلاح نابودکننده نوع بشر در سراسر یونان دست به قتل و جنایت می‌زند.

برای نشان دادن شباهت‌های بیشتر دو فیلم «۳۰۰» و «جاودانه» در زیر به بررسی جزئیات این دو می‌پردازیم:

* داستان فیلم

فیلم «۳۰۰» داستان مقاومت ۳۰۰ نفر از رزم‌آوران اسپارت در برابر سپاه یک میلیونی «خشایارشاه» پادشاه ایران زمین است که به دنبال تصرف جهان هستند. این نبرد در تنگه ترموپیل در نزدیکی آتن رخ می‌دهد و حدود سه روز به طول می‌انجامد. ارتش امپراطوری هخامنشی در برابر ۳۰۰ رزم‌آور اسپارتی در تنگه ترموپیل متوقف می‌شود ولی خشایار‌شاه در نهایت با قتل عام فجیع ۳۰۰ نیروی اسپارتی پیروز می‌شود.

«جاودانه‌ها» نیز داستان شخصی به نام «تیسوس» است که تنها کسی است که می‌تواند سد راه هیپریون، پادشاه شیطانی تیتان‌ها شود که در جست‌وجوی نیرویی است که با آن بتواند نوع بشر را نابود و سراسر جهان را به دست آورد؛ پادشاهی که همچون خشایارشاه با اهدافی شیطانی به دنبال دستیابی به نیرویی جاودانه است.

در فیلم «جاودانه‌ها» همچون «۳۰۰» یک تعداد حداقل با هدف دفاع از سرزمین خود در برابر هزاران هزار نفر از نیروهای شیطانی مبارزه می‌کنند.

* قهرمان فیلم

لئونیداس، با هیبتی جذاب و مردانه، پادشاه یونانیان و قهرمان فیلم «۳۰۰» است که به لحاظ فرمانروایی و سخنوری فریبنده و به لحاظ جنگجویی در عرصه نبرد، بی‌مانند است. قهرمانی اسطوره‌ای و قدیمی با رگه‌هایی شبیه به اسپاراتاکوس.

در فیلم «جاودانه» نیز تیسوس، جوانی خوش‌چهره، با قامتی رعنا و تنها کسی که می‌تواند سد راه پادشاهی خونخوار و شیطان‌صفت (با بازی میکی رورک، بازیگر فیلم موهن و ضد ایرانی کشتی‌گیر) شود، سمبلی از خداوندگار توانا و قدرتمند است.

* شخصیت شرور فیلم

خشایارشاه، شخصیت شرور و منفی فیلم «۳۰۰» به طرز غیر‌قابل باوری بلند قد است و با صدایی که هم‌چون صدای انفجار بمب، ترسناک و مهیب است، به شدت خونخوار و ظالم ترسیم شده است.

او به طور غیر مستقیم و از طریق نیروهای وحشی‌اش، بر فراز ارابه‌اش می‌نشیند و دستور به قتل و عام نیروهای مخالفش می‌دهد.

خشایارشاه در این فیلم با زندگی پر از زرق و برق و تجملات خود، آنچنان پادشاهی می‌کند که گویی خداوندگار زمانه خود است.

در فیلم «جاودانه‌ها» نیز «هیپریون» پادشاه خونخوار و ظالمی است که گذشته از شکل و شمایل مهیبش، هیچ‌گاه هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع اهداف شیطانی‌اش شود و اگر چیزی بر سر راهش قرار گیرد، یا آن چیز را به تصرف خود در می‌آورد یا کلا آن را نابود می‌کند.

البته «هیپریون» به‌خلاف «خشایارشاه» که به میدان نمی‌رفت و دستوارات خونخوارانه‌اش را از طریق نیروهایش به مرحله اجرا درمی‌آورد، ولی «هیپریون» (با بازی میکی رورک) عاشق آن است که خود از نزدیک با دشمنانش روبه‌رو شود و سر آن‌ها بریده و مغزشان را با دو دست خود له کند ولی خوب به هرحال هر دو این فیلم‌ها از نظر استفاده از صحنه‌های وحشیانه و سراسر خونریزانه در محدوده قرمز قرار دارند که در زیر به آن اشاره خواهد شد.

* صحنه‌های خشونت‌آمیز:

فیلم «۳۰۰» پر است از صحنه‌های قتل و عام و خونریزی، جدا کردن سر از بدن و جان دادن افراد، آن هم به صورت دور آهسته و به خصوص در آغاز فیلم.

البته وقوع صحنه‌های قتل و خونریزی به صورت آهسته که تاثیر این صحنه‌ها را بر ذهن مخاطب هرچه بیشتر و ماندگارتر می‌کند، یک از ویژگی‌های فیلم «جاودانه‌ها» نیز هست. در این فیلم به خصوص صحنه آخر که مربوط به یک نبرد نفس‌گیر است و ۲۰ دقیقه به طول می‌انجامد، باعث می‌شود تا خشونت جاری در این فیلم ذهن مخاطب را هرچه بیشتر درگیر کند.

گذشته از مطالب ذکر شده، یک شباهت غیر قابل انکار دیگری که در این دو فیلم وجود دارد، حضور «مارک کنتون»، تهیه‌کننده مشهور هالیوود و یکی از قدیمی‌های کمپانی صهیونیستی «برادران وارنر» است که تهیه‌کنندگی این دو پروژه سینمایی را به عهده داشته و هم‌اکنون نیز در حال ساخت دومین قسمت از فیلم موهن و ضد ایرانی «۳۰۰» است.

شاید شباهت‌های عجیب این دو فیلم و همچنین وجود تهیه‌کننده‌ای مشترک با گرایشات صهیونیستی در هر دو این پروژه‌ها چندان اتفاقی نباشد!