عصر ایران ورزشی، اهورا جهانیان - حمید استیلی در برنامه نود، همان استیلی همیشگی بود: مظلوم و با حجب و حیا. استیلی صدای بلندی ندارد و در فوتبال ایران، به قول مجید جلالی، صداهای بلند به گوش می رسد.
نگاهی به کارنامه مربیگری مجید جلالی و علی دایی، به خوبی نشان می دهد که کدام یک از این دو مربی، قابلیت های بیشتری دارند. مجید جلالی را همه به عنوان مربی ای درجه یک در فوتبال ایران می شناسند اما علی دایی را کمتر کسی مربی بزرگی می داند. با این حال صدای بلند دایی، موجب می شود که او مربی پرسپولیس و تیم ملی شود و نرمخویی جلالی، او را در حاشیه فوتبال ایران نگه می دارد.
استیلی نیز چونان جلالی، نرمخو و غیرپرخاشگر است. با کسی دعوایی ندارد. ماهها از تماشاگران پرسپولیس فحش های چارواداری شنید و دم نزد. بسیاری معتقد بودند که استیلی از پرسپولیس نمی رود تا مدیرعامل پرسپولیس مجبور به اخراج وی و پرداخت کل مبلغ قرارداد او شود. اما استیلی امیدوار بود که قهرمانی جام حذفی را در کنار عنوانی نسبتاً آبرومندانه برای پرسپولیس کسب کند. زمانی که قهرمانی در جام حذفی منتفی شد، حمید استیلی نیز کاسه کوزه اش را جمع کرد و از پرسپولیس رفت.
عملکرد فنی استیلی در پرسپولیس البته قابل دفاع نبود. حمید استیلی در استفاده درست از علی کریمی و وحید هاشمیان اشتباهات فراوان داشت. تیمش ضعیف بازی می کرد و خودش نیز تصمیاتش به عنوان مربی، حاکی از تیزبینی و هوشمندی چشمگیری نبود. اما مگر فقط استیلی چنین مشکلاتی در فوتبال ایران داشته است؟
پیش از استیلی، پرسپولیس علی دایی نیز خوب بازی نمی کرد. چند سال پیشتر، پرسپولیس دنیزلی اگر چه خوب بازی می کرد اما در نتیجه گیری ناکام بود. نه در لیگ برتر قهرمان شد و نه در جام حذفی. اما شاید در تاریخ باشگاه پرسپولیس، هیچ مربی ای به اندازه استیلی از تماشاگران این تیم دشنام نشنیده باشد. چرا چنین شد؟ چون که استیلی ناکام بود.
اما بد نیست نگاه دیگری به پدیده فحاشی علیه حمید استلی داشته باشیم؛ شاید که نکته ای نو در آن نهفته باشد.
لیگ برتر فوتبال ایران، یکی از عقب مانده ترین لیگ های فوتبال جهان است. این حقیقتی است که هر فوتبال شناسی آن را تایید می کند. مهمترین دلیل این مدعا این است که فوتبال ایران در جهان فوتبال به شدت عقب مانده است. ما در تاریخ فوتبال خود سر جمع سه بار به جام جهانی رفته ایم و آخرین باری که هم که در این مهمترین تورنمنت بین المللی فوتبال حاضر شدیم، جزو سه تیم آخر جام جهانی بودیم!
در سطح آسیا نیز دیگر سال هاست که جزو سه تیم اول قاره نیستیم و احتمالاً در آینده نیز حال و روز بدتری خواهیم داشت. کیفیت فنی و ساختاری باشگاههایمان نیز رسوایی فاش تر از آفتابی است بی نیاز از توصیف! پس در این بساط عقب ماندگی ساختاری و مزمن، چرا این گونه دیوانه وار به زمین و زمان فحش می دهیم تا توپی از خط دروازه حریف بگذرد و گلی به ثمر برسد؟ برای اینکه لحظه ای مصیبت های تاریخی ریشه دارمان را فراموش کنیم؟
ظاهراً فوتبال در این دیار به داروی مخدری بدل شده است برای تسکین و فراموشی دردهای اجتماعی و اقتصادی و ... از جامعه نابهنجاری که قوی ترین مردش به ضرب دشنه ستم به خون خویش می غلطد و زنان خیابانی و تجاوز در آن به پدیده ای رایج بدل شده است، شاید هم نباید انتظار ادب و کنش اخلاقی در حوزه ورزش داشت؟
شاید استیلی باید خدا را شکر کند که تماشاگران پرسپولیس فقط به خانواده او فحش دادند و بیش از این با او جفا نکردند. حمید استیلی در برابر بی ادبی های مستمر تماشاگران پرسپولیس، هیچ گاه جامه ادب از تن گفتار خویش برنکند. نه به بازیکنانش تاخت، نه به داور و نه به عناصر تیم حریف.
هر چه بود استیلی رفت و دیر یا زود مربی دیگری جای او را می گیرد. آن مربی نیز اگر ناکام باشد، دشنام می شنود و تحقیر می شود و سرانجام می رود پی کارش! اما خوب است تماشاگران پرسپولیس لختی با خود بیندیشند که این فوتبال عقب مانده بی در و پیکر، ارزش این همه فحاشی و بی اخلاقی را دارد؟
در این یازده سالی که لیگ برتر در ایران برگزار می شود، پرسپولیس دو بار قهرمان لیگ شده است. آن دو باری هم که قهرمان شده، در کوران بازی های لیگ قهرمانان آسیا، پرّ کاهی در مصاف تندباد بوده است. یعنی بی هیچ دستاوردی از لیگ قهرمانان آسیا کنار رفته است.
امسال پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا بازی خواهد کرد و همه خواهیم دید که این تیم مجدداً ناکام و بی نصیب از این تورنمنت نه چندان باکیفیت فوتبال آسیا، به خانه بازمی گردد.
پرسپولیسی ها قبلا فوتبال را می باختند اما اکنون فوتبال و اخلاق را یکجا باخته اند. حمید استیلی انسان مودب و متواضعی است. هیچ انسان متواضعی جاودانه منفور نمی ماند. نفرت کنونی از استیلی دیر یا زود از بین می رود ولی آنچه باقی می ماند، رفتار نفرت انگیز و بی اخلاقی نهادینه شده تماشاگران پرسپولیس است.
برای بردی کوچک در فوتبالی عقب مانده، مادر حمید استیلی هدف زشت ترین دشنام ها قرار گرفت؛ و این آیینه تمام نمای فوتبال زشت و مشمئزکننده ایران امروز است.
تماشاگران پرسپولیس البته با دشنام های زشتی که نثار استیلی کردند، به هدف خود رسیدند: استیلی استعفا کرد و رفت. اما آنها مصداق این سخن امیرالمومنین بودند که فرمود: هر کس خیری را به شیوه ای شر محقق کند، خود اولین مغلوب آن شر است ( نقل به مضمون ).
شاید کسانی خرده بگیرند که این موشکافی های اخلاقی در باب تماشاگران فوتبال، نابجا است و با آنها نباید زیاد سخت گرفت. چنین حامیان دوست نمایی، ورزشگاههای فوتبال را چونان محل عقده گشایی جماعتی ناکام و ناخرسند از مشکلات زیستن در این زمانه پررنج می خواهند و بی آنکه تصریح کنند، معتقدند که ورزشگاههای فوتبال، جایی است که می توان به مردم ناخرسند و فرورفته در چنبره مشکلات اجتماعی گفت: هر چه می خواهد دل تنگت بگو!
قطعاً این یادداشت نیز با واکنش تند و تیز تماشاگران پرسپولیس مواجه می شود و در نقد آن، دلیل ها اقامه خواهد شد که استیلی باید پیش از این ها می رفت و اصلاً آمدنش به پرسپولیس مشکوک بود و نتایجش غیر قابل دفاع بود و ... احتمالاً نویسنده یادداشت نیز به سرنوشت استیلی، گیرم با اندک تخفیفی از سوی تماشاگران متعصب پرسپولیس، مواجه و انبوه دشنام ها نثارش خواهد شد.
اما کاش عاقلی از راه برسد این خیل دشنام گو را انذار و اندرز دهد که سرنوشت اخروی تان را به برد و باخت یک تیم فوتبال گره نزنید. در روایات آمده است که امام صادق (ع) رشته دوستی خود را با یکی از دوستان نزدیکش برید فقط به این دلیل که آن شخص به مادر مشرک برده خود ناسزا گفته بود.
اینک اما باید نگریست که تماشاگران پرسپولیس، که احتمالاً مدعی دینداری هم هستند و چه بسا در ایام محرم اخیر جزو عزادارن امام حسین هم بودند، بابت شکست در یک بازی فوتبال، آن هم درکشوری که کل فوتبالش در جهان امروز، محلی از اعراب ندارد، این گونه رکیک ترین ناسزا را نثار مادر مسلمان حمید استیلی می کنند؛ استیلی ای که از قضا مهمترین گل تاریخ فوتبال ایران را به ثمر رسانده است.
حقا که بر حال و روز چنین تماشاگرانی باید گریست!
چی مون درسته که فوتبالمون درست باشه
نویسنده محترم چند روز پیش سایت عصر ایران متنی با عنوان " درس های یک محاکمه در آمریکا " با قلم مصطفی بدر السادات منتشر کرد که هنوز هم در آرشیو صفحه اول سایت عصر ایران ( نه عصر ایران ورزشی ) قابل مشاهده است.
در آن مقاله با مقایسه اقدام به دادن رشوه توسط یک فرماندار ایالات متحده آمریکا و جریان دادگاه آن که قاضی به بر علیه او اعلام جرم کرده و عنوان جنایت را در کیفر خواست وی نه بدلیل رشوه دادن بلکه به دلیل خدشه دار کردن اعتماد عمومی برایش بکار برده و حکم 14 سال حبس برای او داده است در صورتی که در همان ایالت برای قتل حکم 12 سال حبس صادر شده است و نتیجه گرفته است که از بین بردن اعتماد عمومی برای اقدام به رشوه دادن و نه رشوه دادن از قتل نفس مهمتر است چون با اینکار بسیاری از مردم را در واقع کشته است.
با همین مقایسه باید به عرض برسانم که آقای کاشانی رفیق شفیق آقای استیلی جنایتی در حد کشتن اعتماد هواداران پرپولیس مرتکب شده و آقای استیلی هم در این قتل شریک جرم محسوب می شود البته آقایان دکتر ذوالفقارنسب،دکتر زادمهر و آقای پنجعلی نیز به تناسب شریک جرم هستند که با دروغ انتخاب استیلی را بعنوان سرمربی کاملا فنی و فوتبالی جلوه دادند.
شاید اگر هم دشنامی باید داده می شد ( که به هیچ وجه توصیه نمی شود و کاملا محکوم است ) باید سمت آن به ترتیب به سوی آقای کاشانی و سپس آقای زادمهر و سپس آقای ذوالفقار نسب و کمی هم آقای پنجعلی معطوف می شد.
در ضمن آقای نویسنده شما راه حلی برای ابراز عقیده هواداران ارائه دهید.
وقتی آقای کاشانی بدون توجه به آمار نظر سنجی برنامه نود و برخلاف خواسته های هواداران شخص دیگری را می آورد و برای موجه جلوه دادن آن شوی بسیار مسخره و رسوایی را تدارک می بیند و شعور هوادار را به سخره می گیرد آیا مصداق دشنام ناموسی به هوادار نیست!!!!!!
1- جمله ای که نوشتید "کار کاشانی مصداق دشنام ناموسی به کاشانی نیست" غلظ است چون بنده گفتم کار کاشانی مصداق دشنام ناموسی به هوادار است نه کاشانی.
2- بهتره برای اثبات دانش خودتون از واژه های عجیب و غریب عربی کمتر استفاده کنید و بیشتر به منطق کلامتان دقت کنید.( موسع = فراگیر )
3- اگر دقت کرده بودید متوجه می شدید که به شما آدرس داده بودم که آقای مصطفی بدرالسادات که احتمالا از دوستان شما و عضو تحریریه سایت هستند به استناد حکم دادگاه یکی از ایالت های آمریکا در مورد فرماندار همان ایالت اقدام به رشوه دادن را ( و انجام رشوه دادن ) بدتر از قتل نفس تفسیر کردند که درست هم بود چون اعتماد عمومی مردم را خدشه دار کرده بود.در این موضوع هم اعتماد عمومی هواداران پرسپولیس مورد هجوم کاشانی و کاشانی هایی که به شدت اهداف سیاسی دارند و نه نگاه ورزشی مردمی قرار گرفت.اگر شما مخالف این نظر من هستید پس چرا بر همکار خود نقد نکردید که " اگر بخواهیم تفسیری موسع! قتل، آنهم از نوع قتل نفس اش (!)، داشته باشیم، هر حرف و هر کاری را می توان ذیل عنوان قتل نفس در آورد. ... "
4- در مجموع و در چند جای مطلبی که نوشته بودم نه تنها دشنام ناموسی بلکه هرگونه دشنامی را محکوم کردم و اصلا نمی خواستم نتیجه بگیرم که هواداران خوب کردند که به استیلی دشنام دادند چه رسد به اینکه خدای نکرده تایید کنم که به مادر مهربانش دشنام بدهند.ایکاش یکبار در استادیوم و در بین تماشاگران ( فرقی نمی کند پرپولیس یا استقلال ) می نشستی تا ببینی که جوانان مملکت ایران را به جایی رساندند که به بازیکن محبوب خودش که در یک حرکت زیبا گل به ثمر می رساند برای تشویقش می گویند " مادر فلان عجب گل قشنگی زد ، خواهرت و ... چه بازیی می کنه و ... " این جوانان به جایی رسیدند که استادیوم جایی شده است برایشان که هیجانات سرکوب شده خودشونو حتی در شادی با الفاظ رکیک خالی کنند.
5- و اما در مورد پیشنهاد زیبایت در مورد جایگزینی برای دشنام در مواقع اعتراض به پیشگاه مبارک عرض کنم که به این نکته توجه نکردی قبل از اینکه کار به دشنام ( یا پیشنهاد شما جمع آوری طومار پنج میلیونی ) برسد هواداران در نوبت های مختلف و با عنوان های متنوع در نظر سنجی های برنامه نود شرکت کردند و در همه آنها گزینه ای را انتخاب می کردند که مفهومش مخالفت با کارهای کاشانی و عدم تمایل به سرمربیگری آقای استیلی با این شیوه انتخاب قلابی بودند که در همه آن نظرسنجی ها آمار بالای 90 درصد بود.اما آقایان کاشانی و استیلی به نظر مردم در زمان های مختلف توجه نکردند و آقای کاشانی نظر قاطع مردم را اینطور جواب داد که " من مسئول تیم هستم نه این مردمی که پیامک داده اند " و اینکه این آمار را اینطور توجیه می کردند که کسانی که با مدیریت من موافقند این وقت شب خواب هستند بنابراین این نظر سنجی علمی و قابل استناد نیست.حال به فرض که طومار پنج میلیونی هم جمع می شد همین آش بود و همین کاسه.
6- رئال مادرید تیمی است در پایتخت یک کشور اروپایی که کاملا خصوصی به معنای واقعی کلمه و با پیشینه ای بسیار زیاد.پس اگر طوماری آنجا جمع می شود مطمئن باشید که ترتیب اثر داده می شود یا به همان شکلی که هواداران گفته اند یا به شکلی دیگر که در نهایت نظرشان جلب شود اما انگار شما در خلا زندگی می کنید و نه در ایران!
آیا باشگاه پرسپولیس با بالای ده ، بیست میلیون هوادار کانون هواداران دارد تا امکان جمع آوری امضا باشد آیا اصولا راهکار عملی طومار پنج میلیونی در ایران فراهم است آیا این باشگاه پر طرفدار زمین تمرین و زمین مسابقه اختصاصی دارد که بقیه مسائلش درست باشد اگر زمین مسابقه داشت که آقای سردار عزیزمحمدی بهانه عدم امکان برگزاری دو مسابقه در دو روز در ورزشگاه آزادی را نداشت که لشکر شکست خورده پرپولیس را به مصاف تیم تا بن دندان مصلح رفیق و شفیق خود بفرستد تا این مسائل پیش بیاید.
7- به فرض طومار هم تهیه می شد و به گفته شما تحویل مدیران پرسپولیس می شد.کدام مدیر؟آقای سردار رویانیان را می گویی؟کسی که زمین ورزش را با پادگان اشتباه گرفته؟کسی که بلافاصله پس از داربی مصاحبه تصویری می کند و از صدا و سیما پخش می شود و می گوید که تا 48 ساعت دیگر سرمربی پرسپولیس را اعلام می کنم.اما امروز که پنج روز گذشته مصاحبه می کند که من نگفته ام تا 48 ساعت دیگر بلکه این عدد ساخته ذهن خلاق خبرنگاران و مطبوعات است.
کسی که در روز روشن دروغ می گوید می خواهد به طومار پنج میلیونی هوادار پاسخ مناسب بدهد؟
جناب جهانیان ، اهورای عزیز کمی در زمان و مکان زندگی کن نه در خلاء.
در پایان باز هم تاکید می کنم که هرگونه دشنام چه ناموسی چه غیر ناموسی نسبت به هر انسانی چه خودی چه غیر خودی چه مسئول چه غیر مسئول محکوم است.
درباره استفاده از واژه هاي عربي نيز بهتر است به متن خودتان نگاهي بيندازيد تا دريابيد كه استفاده از واژه هاي عربي در زبان فارسي امري رايج و متداول است و در اين باره نبايد تعصب به خرج داد.
سخن آقاي مصطفي بدرالسادات براي نويسنده اين يادداشت حجت نيست. اين سايت هم پادگان نيست كه همه يك صدا يك حرف را بگويند.
درباره نحوه مخالفت با مربيگري استيلي، قبل از آن نظرسنجي هاي برنامه نود، شعارهاي " استيلي حيا كن ... " شروع شده بود. شركت در نظرسنجي برنامه نود، منافاتي با جمع آوري طومار نداشت. آيا كساني كه در نظرسنجي برنامه نود راي دادند، مي توانستد دشنام دهند اما نمي توانستند مودبانه طومار جمع كنند؟ فرض كنيم كه طوماري هم جمع مي شد و به جايي نمي رسيد. باز هم تماشاگران پرسپوليس حق فحاشي نداشتند. باشگاه با يك مربي قرارداد بسته و آن مربي ناكام مانده است. تماشاگران مي توانند به شيوه هاي دموكراتيك و مدني روي بياورند. مثلاً بازي هاي پرسپوليس را تحريم كنند.
شما به جاي رويكرد تفهمي و همدلانه به فحاشي تماشاگران، خوب است فكرتان را به تمرين روشهاي دموكراتيك براي ابراز نارضايتي در برابر رويدادهاي نامطوب معطوف كنيد.
بايد قبول كنيم كه رفتار تماشاگران پرسپوليس، مظهر تام و تمامي از عقب ماندگي فرهنگي ما ايرانيان بود. براي اين درد بايد چاره اي جست و گر نه قهرماني پرسپوليس و استقلال در ليگ سطح پايين فوتبال ايران، اهميت چنداني ندارد. شايد فقط به كار فراموشي موقت مشكلات اساسي دشنام گوياني شود كه از عقب ماندگي فرهنگي رنج مي برند و به بدوي ترين وغير دموكراتيك ترين شكل ممكن ابراز نارضايتي مي كنند.
چطور به این نتیجه رسیدی؟
اولا که از لحاظ فوتبالی و ورزشی این بازی مهمترین بازی ما نبوده شاید بازی مقابل استرالیا و یا بازی های دورتر که از حافظه من خارج است مهمتر از این بازی باشه.
دوم اینکه حتی اگر با معیارهای سیاسی هم بررسی کرده باشی و به این نتیجه رسیده باشی که برد ما مقابل آمریکا مهمترین دیدار ما بوده در طول تاریخ!!!
یاد آور می شوم که ما این بازی را 2 بر یک بردیم.
ابتدا استیلی گل زد سپس آمریکا جبران کرد و بازی مساوی شد و در اواخر نیمه دوم که این مهمترین بازی تاریخ فوتبال ما به قول شما داشت با سماوی به اتمام می رسید اگر گل دوم و پیروزی بخش را مهدی مهدوی کیا با یک استارت یک نیمه ای وارد دروازه آمریکا کرد.
بنابراین اگر مغرض نبودی حداقل می گفتی استیلی ای که از قضا یکی از دو گل مهم تاریخ فوتبالمان را به ثمر رساند.
و اگر منصف بودی باید حتما اسمی از مهدوی کیا می بردی چرا که گل مهدوی کیا مهمتر از گل استیلی بود.
البته تو مقصر نیستی چون در جامعه ورزشی سیاسی ما همه استیلی را تمجید می کنند.
آیا دلیلش این نیست که :
زمانی که استیلی به همراه کاشانی در مصلای تهران مشغول شرکت در همایش بود مهدوی کیا مچ بند به دست در اندیشه مسابقه با کره بود ؟!!!!!!
در پاسخ به دو پاسخ آخرتان باید عرض کنم که شاید اشکال نظراتم این است که چون طولانی هستند شما فرصت نمی کنید با آنها را کامل با تفکر بیشتری بخوانید چون:
1- نظر سنجی برنامه نود قبل از اولین بازی پرسپولیس و جریان حیا کن رها کن بوده که آقایان به آن بی تفاوت بودند.
2- واژه های عربی متن من واژه هایی هستند که در اثر زیادی استفاده در زبان پارسی در واقع جزئی از زبان پارسی شده اند و تشخیص عربی بودن یا نبودن آن دیگر مهم نیست و حساسیتی هم نیست اما واژه های عربی که هر چند سال یکبار استفاده می شود منظور من بوده مثل موسع که بنده برای اولین بار شنیده ام.
3- در مورد طومار هم بنده گفتم امکان جمع آوری طومار فراهم نیست یعنی چون حزب یا همتن کانون هواداران بصورت مشخص تشکیل نشده و یا امکان استفاده از اینترنت برای اکثریت هواداران فراهم نیست این امر غیر ممکن است و در واقع همان امکان پیامک هم برایشان فراهم شده نسبت به آن بی توجه بودند.
4- مگر تماشاگران بازی پرسپولیس را تحریم نکردند آمار 2000 نفر تماشاگر یعنی چه؟آقایان در قبال آن چه عکس العملی را نشان دادند؟شاید انتظار داری همین 2000 نفر هم نروند که اگر هر یک از بازیکنان و کادر فنی و مدیران پرسپولیس ( در کل 50 نفر باشند ) تنها 40 نفر دوست و فامیل داشته باشند تعداد تماشاگران می شود 2000 نفر!!!!!!!!
5- بنده باز هم می گوییم که چه تفهمی!!!! چه غیر تفهممی!!!!!!!! قصد تایید دشنام گویی را ندارم.
اما به صراحت می گویم سرداران فوتبال و جامعه راه های دموکراتیک را ارائه نمی دهند یا راه های موجود را هم بسته اند حرف من اینست.
والسلام
اینکه شما برای اولین بار واژه موسع را شنیده اید دال بر این نیست که این واژه در متون گوناگون ادبیات فارسی به کار نمی رود. عبارت " تفسیر موسع "، برخلاف نظر شما، عبارت مهجوری نیست.
به نظر ما امکان جمع آوری طومار وجود داشت. کسانی که در ورزشگاه فحش می دادند می توانستند به جای فحاشی، در همان مکان طومار امضا کنند.
اگر بعد از کسب نتایج ضعیف پرسپولیس، تمامی بازی های پرسپولیس با حضور 2000 تماشاگر برگزار می شد، اوضاع خیلی زودتر از این ها فرق می کرد. استمرار در تحریم بازی های پرسپولیس به مراتب مدنی تر از فحاشی بود.
به هرحال این مربی با شخصیت دوباره بلند خواهد شد و خودش را درجایی دیگه ثابت خواهد کرد
بابت تموم زحماتت جناب استیلی عزیز سپاسگزاریم.
در نوار بالای هر نظر سمت چپ کلمه پاسخ نوشته شده است چنانچه روی آن کلیک فرمایید می توانید جواب هر شخصی را که می خواهید در ذیل نظرش بدهید.
نظر مرا یا کامل نخوندی یا با حب و بغض جناحی و سیاسی خوندی چون بنده در مجموع و حداقل در دو جای نظرم هرگونه دشنام گویی ( چه رسد به دشنام ناموسی ) را به هرکسی محکوم کردم اما آسیب شناسی کردم که چرا کار به دشنام می رسد و دنبال راه حل عملی و علمی بودم که این پدیده شوم از بین بره والا آقای جهنیان هزار تا مقاله بنویسند که فحش ندهید آخرت تون در خطره و امثال شما هم به بنده با کلمات معکوس توهین کنید ( آقای با شعور ) و به ریشه نپردازیم همین آش است و همین کاسه.
راستی اصلا یکبار هم استادیوم رفتی البته برای دیدن مسابقه فوتبال نه برای همایش ها و استقبال ها و ... تا ببینی که جوانان ایران را به چه درجه ای از فرهنگ رساندند که برای تشویق بازیکن مورد علاقه خودش می گوید: " مادر فلان عجب گل قشنگی زد و یا خواهرت و ... چه پاسی دادی دمت گرم و ... "
برای این درد چه راه حلی داری؟
راستی یه سئوال!
جوانان هوادار پرسپولیس چه گناهی کردند که آقای کاشانی می خواد به اهداف سیاسی و حزبی خود برسد ؟
راستی یادم رفت وقتی یک برنامه فوتبالی مثل نود رو می بینی و یا یک روزنامه ورزشی رو می خونی و یا به اخبار ورزشی گوش میدی آیا با وجود این همه سردار احساس می کنی که صحبت از میدان ورزشی است یا میدان جنگ فکر می کنی که سازمان لیگ و باشگاه پرسپولیس و تراکتور سازی تبریز و پاس همدان و دیگر باشگاه ها یک دپارتمان ورزشی اند یا ...؟
در انگلیس ، این سرزمین کفر یکبار اتفاقی مرگبار در استادیوم افتاد از آن پس رفتند سراغ راهکار.
اون راهکار چه بود آیا آمدند بین هوادارن فنس های فولادی کشیدند؟
آیا آمدند امنیت ورزگاه ها را سپردند به گارد ویژه و یگان سلطنتی و یا سازمان MI6
یا نه برعکس
لباس های معمول پلیس را که مردم در تعقیب مجرمین بر تن آنها می بینند را عوض کرده و با لباس هایی رنگی و شاد آنها را مصلح می کنند!
کلاه خود و سپر و باطوم به دست آنها نمی دهند.
در ورزشگاه رژه نظامی نمی روند و آرایش نظامی نمی گیرند.
کلیه فنس ها را جمع آوری کرده اند.
فاصله بین تماشاگر با کنار زمین را زیاد نکرده اند.
چون به این تنیجه رسیدند که پلیس و فنس و اقدامات ویژه پلیسی حساسیت را به تماشاگر منتقل می کندو نتیجه عکس می دهد.
در فوتبالمان من بعنوان یک تماشاگر و دوستدار فوتبال می ترسم در مورد فوتبال فکر کنم و یا نظر بدهم چون سر و کارمان می افتد با یک جماعت ...!
آیا به نظر شما این خفت و خواری برای ایشان به سبب معنی این ضرب المثل معروف نیست که هر چه کاشتی همان را درو می کنی یا ضرب المثل چوب خدا صدا نداره ...
راستی آقای جهانبانیان از مقالات شما مشخصه که یک تیفوسی استقلالی هستی که همیشه در حال کوبیدن یک قسمت از اجزای تیم پرسپولیس هستی یک بار کریمی یک بار تماشا گران و... بد نیست امروز که تیمتون به نفت باخته یک مقاله در مذمت این تیم هم بنویسید!! ( در انتظار انتشار کامنتم هستم )
می گردد.
ما فکر می کنیم بهترین تماشاگران را داریم،توهم زدیم خودمان خبر نداریم.
حیا کن رها کن شده اصل مهم تماشاگران ما!!
جامعه ایی که مطالعه نداره همه چیزش سقوط میکنه.حرف زیاد است،حوصله اندک.
من نمیدونم منظورتون از کارنامه چیه ولی علی دایی بعد ورودش به ایران در هر تیمی که بوده یه قهرمانی اورده،
حمید استیلی هم شاید مستحق این برخوردها نباشه ولی جدای همه ی مسایل جانبی در خیلس از مواقع مخصوصا بازی اول مقابل استقلال ضعف تاکتیکی بارزی داشت
در هر صورت اگه همه ی این مسایل یه مقصر بخواهد قطعا این عنوان نصیب مدیرانی خواهد شد که علاوه بر عدم تخصص، ذهنشان پر از اولویت های سیاسی و غیر ورزشی است
نمونه همین حضرت جنابعالی، هر کدام از مقالاتتان از کم هوشی علی کریمی تا ... مورد مخالفت شدید مردم قرار گرفته ولی هر روز شاهد فرمایشات جدید شما هستیم که تازگی بخش نظرات را هم در بست در اختیار گرفتید ! متاسفانه نه دانش فوتبالی نه دانش روانشناسی نه دانش.... شما در سطح یک نشریه دانشجویی هم نیست ولی هر روز سعی در بازی کردن نقش دانای کل دارید
انشاالله مدتی به اعصاب ما و خودتان استراحت دهید و با کسب اطلاعات بیشتر مطالب پخته تری از شما منتشر شود
به نقل قولی از مرحوم مدرس اکتفا می کنم که به رضاخان گفتند لطفا حدود دم مبارک را مشخص فرمایید ما هر جا پا می گذاریم دم شماست. وقتی هر جمله ای خط قرمز محسوب می شود نتیجه اش رفتارهای رادیکال است چه فحش در ورزشگاه چه کتک زدن راننده ای دیگر به خاطر یک بوق چه ....
در هر حال از عصر ایران به خاطر سعی در شکستن این جو متشکرم ولی انتقاد من به ستون ورزشی پا برجاست