عصر ایران، اهورا جهانیان - صادق زیباکلام، تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا را، چندان مشکل ساز نمی داند. اما او نگران است که دیر یا زود، ژاپن و هند و کره جنوبی و سایر کشورها نیز از سیاست آمریکا و اتحادیه اروپا تبعیت کنند. زیباکلام همچنین شرایط جامعه امروز ایران را متفاوت از شرایط دوران مصدق و سال های دهه 60 می داند. هم از این رو بر این نکته تاکید می کند که تحریم گسترده نفت ایران در شرایط فعلی، مشکلاتی به مراتب بیشتر از دوران مصدق و دوران جنگ ایران و عراق برای مردم و حکومت ایران ایجاد می کند.
متن زیر گفتگویی است با صادق زیباکلام درباره پیامدهای سیاسی و اجتماعی تحریم نفت ایران.
***
تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا، چه پیامدهایی خواهد داشت؟
هدف نهایی تحریم نفت ایران چیست؟ براندازی یا تغییر سیاست هسته ای ایران؟
اگر ژاپن و کره جنوبی و هند هم نفت ایران را تحریم کنند، این روند در نهایت به کجا می رسد؟
اگر جمهوری اسلامی ایران به نقطه ای برسد که صادرات نفتش متوقف شود، به سمت گزینه های دیگر می رود. یکی از این گزینه ها، بستن تنگه هرمز است. گزینه دیگر، تنگ کردن عرصه در عراق و افغانستان و هر جای دیگری که بتواند، بر آمریکایی ها و اروپایی هاست. من فکر نمی کنم دولت ایران دست روی دست بگذارد و صرفاً فشار غربی ها را تحمل کند. اما تمام این فعل و انفعالات، شرایط را ملتهب تر و خطرناک تر می کند.
ممکن است به تدریج فضایی شبیه دهه 1360 را تجربه کنیم؟
دهه 60 با امروز تفاوت هایی داشت. در دهه 60، همدلی در داخل کشور خیلی بیشتر و وابستگی ما به نفت خیلی کمتر از امروز بود. ما بعد از جنگ، بودجه کشور را با نفت 25 دلار می بستیم. در زمان خاتمی هم قیمت هر بشکه نفت به 35 دلار رسید. اما بودجه سال 1390 با توجه به نفت 80 دلار بسته است. این نشان می دهد که امروز وابستگی ما به نفت، خیلی بیشتر از دهه 60 شده است. جمعیت ما هم نسبت به دهه 60 دو برابر شده و واردات ما هم نسبت به آن دهه، چند برابر شده است. بنابراین نمی توان گفت که ما برمی گردیم به دهه 60. وضعیت ما با آن دهه خیلی فرق کرده است.
در زمان دکتر مصدق هم نفت ایران به شکلی همه جانبه تحریم شد. اگر الان وضعی مشابه آن سال ها پیش بیاید، شرایط ما حادتر از آن زمان خواهد شد؟
بله، زیرا در دوره مصدق وابستگی ما به درآمدهای نفتی، برخلاف امروز حیاتی نبود.
ولی خیلی ها قطع درآمدهای نفتی دولت مصدق را یکی از علل نارضایتی مردم از دولت مصدق می دانند.
بله، اگر چه وابستگی ما به درآمدهای نفتی خیلی کمتر از امروز بود، معذلک خیلی ها معتقدند که قطع درآمدهای نفتی باعث نارضایتی بازار و طبقه متوسط شد.
سوال من این بود که شما به چه دلیل می فرمایید درآمد نفتی برای دولت فعلی ایران خیلی حیاتی از دولت مصدق است؟
زیرا ما حتی بیست سال پیش هم این قدر به نفت وابسته نبودیم. این را می توان از قیمت نفت فهمید. قیمت نفت نشان می دهد که وابستگی ما به درآمدهای نفتی، الان خیلی بیشتر از بیست سال پیش است چه برسد به شصت سال پیش.
بعضی ها می گویند ما در دهه 60 تحریم شدیم ولی خودکفایی و تولیدمان در حوزه های گوناگون افزایش یافت و الان هم اگر تحریم شویم، باز همان مسیر را طی می کنیم.
چه کسی می گوید تولید ما در دهه 60 بیشتر شد و خودکفا شدیم؟ اگر ما در دهه 60 توانستیم جنگ را پشت سر بگذاریم، ما نفت صادر می کردیم. در هیچ مقطعی از آن برهه زمانی، صادرات نفت ما قطع نشد. در یکی دو سال آخر جنگ، که ما به شدت تحت فشار بودیم، ما هنوز سی چهل درصد از درامدهای نفتی مان را داشتیم. در ابتدای جنگ هم که اساساً در تحریم نفتی نبودیم. علاوه بر این، وقتی رژیم شاه سقوط کرد، مقدار زیادی مواد اولیه، ماشین آلات و ارز برای کشور باقی مانده بود.
الان هم 23 سال از پایان جنگ گذشته است و ایران امروز به مراتب شرایط بهتری نسبت به ایران سال 67 دارد.
فکر نمی کنم اوضاع ما از حیث مدیریت منابع، با توجه به اینکه جمعیت امروز ما دو برابر جمعیت دهه 60 است، خیلی بهتر از قبل باشد. اگر ما واردات گندم نداشته باشیم، می توانیم به خودکفایی در گندم برسیم؟ اگر ماواردات مواد غذایی نداشته باشیم، می توانیم خودمان این محصولات وارداتی را در داخل کشور تولید کنیم؟ سرانه تولید کشاورزی در دهه 60، احتمالاً خیلی بهتر از سال 1390 بوده است. ضمناً بعد از پایان جنگ، خیلی از روستاییان به شهرها آمدند و جمعیت روستایی ما در 23 سال گذشته کاهش یافته است.
برخی افراد متعقدند که اگر درآمدهای نفتی دولت کمتر شود و دیگر در این حجم گسترده واردات میوه و برنج و ... نداشته باشیم، این امر به نفع رشد تولید این محصولات در داخل کشور است.
در این جا فقط بحث تولید محصولات کشاورزی نیست بلکه بحث هزینه های جاری سرسام آور دولت نیز مطرح است. اگر دولت درآمدهای نفتی نداشته باشد، چطور می خواهد این هزینه ها را بپردازد؟ در سال 1367 چه میزان از درآمد ملی کشور صرف پرداخت حقوق و هزینه های جاری می شد؟ آن موقع چند نفر حقوق بگیر در جامعه ایران بود و امروز چند نفر حقوق بگیر داریم؟
یعنی می فرمایید رشد طبقه متوسط جدید در بیست سال گذشته، آثار نامطلوب خودش را در شرایط تحریم نشان می دهد؟
دقیقاً همین طور است.
اگر نفت ایران تحریم شود، کدام طبقات اجتماعی بیشتر آسیب می بینند؟
دو گروه کمتر از همه آسیب می بینند. یکی اقشار و گروههایی که فوق العاده ثروتمندند و افزایش قیمت مرغ و برنج و بنزین هر اندازه هم افزایش یابد، برای آنها مشکلی پیش نمی آید. دوم گروهها و اقشاری که فوق العاده کم درآمد هستند و هزینه و مخارج چندانی ندارند و الان مثلاً با ماهی سیصدهزار تومان زندگی می کنند. بیشترین آسیب را اقشار و لایه های متوسط شهری خواهند دید.
اگر طبقه متوسط جدید را مهمترین نیروی اجتماعی دموکراسی خواه در جامعه بدانیم، می توان گفت که تحریم ها به ضرر فرایند دموکراتیزاسیون در ایران است؟
بله؛ زیرا اگر این تحریم ها اعمال شود و ادامه یابد، رشد طبقه متوسط جدید کاملاً متوقف می شد.
یعنی اگر این تحریم ها بنا به ادعای بانیانش گوشه چشمی هم به دموکراتیزاسیون داشته باشند، به نقض غرض منجر می شوند؟
بله. تحریم ها در کوتاه مدت موجب تقویت تشکیلات نظامی در ایران می شوند و این منجر به بسته شدن هر چه بیشتر فضای سیاسی کشور می شود.
اگر شرایط اقتصادی جامعه ایران تا سال 1392 خیلی حاد نشود، تغییر رئیس جمهور در سال 92 می تواند فضای بین المللی موجود علیه ایران را تعدیل کند؟
ممکن است تغییر رئیس جمهور و ایجاد شرایط جدید در ایران، قدرت مانور بیشتری به مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مذاکره با جهان غرب بدهد. یعنی ما از این موضع وارد مذاکره با غرب شویم که مردم رئیس جمهور جدیدی انتخاب کرده اند و این رئیس جمهور می خواهد سیاست های جدیدی را اجرا کند.
احتمال دارد تحت لوای برخورد با جریان انحرافی، انتخابات ریاست جمهوری زودتر از سال 92 برگزار شود و تغییر فضا در داخل کشور، که می تواند زمینه ساز تغییر فضای بی المللی شود، زودتر محقق شود؟
دولت فعلی زمانی به این سرنوشت دچار خواهد شد که در انتخابات مجلس نهم، پیروز شود. در این صورت برای اینکه این قصه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 تکرار نشود، ممکن است دولت احمدی نژاد با مشکلاتی جدی مواجه شود و حتی به سال 92 نیز نرسد.
6ساله میخواد نیروگاه بوشهر رو افتتاح کنه.
شما آنقدر روان و شيرين بيانات مي فرمايي كه قند در دل انسان آب مي شود!
ولي فكر مي كنم يا شما معني اعدام را نمي داني يا نظر دادن و حكم صادر كردن براي شما در همه موضوعات به مثابه نظر دادن راجع به سيب زميني اي هست كه براي منزل محترم ابتياع مي فرماييد...
خداوند انشاالله گاهي توفيق عدم نظردادن را به ما عطا فرمايد...
بهتر است با این اوصاف آقایی زیباکلام خود را کاندید کنندتا فشار علیه ایران کم شود ؟ !!!
یادم می آید که زمانی در سایت فرارو تحلیل از جنابعالی مطالعه کردم که پیش بینی کرده بودید احمدی نژاد به سمت گفتگو با امریکا گام برخواهد داشت...
اما امروز فضا را طور دیگری ارزیابی و تحلیل می کنید؟
همونطور که آقاي احمدي نژاد شکست اباما را پيش بيني کرده بودند.
همه يادمونه که کلينتون رييس جمهور وقت آمريکا براي يک دست دادن با خاتمي له له ميزد و تو سازمان ملل پاي صحبت ايشون نشست. يادمونه که لبنان دوست هم پاي صحبت آقاي احمدي نژاد ننشسته بود.
خودتون تشخيص بدين به کدوم ميگن اقتدار.
آقاي دكتور اين از بخت خوش نيست از تلاش و عرضه است. مسئولين ياد بگيرند در اوج ركود اقتصادي از نظر ما قرار دارد اما....