۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۰۱۵۹۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۱ - ۲۸-۱۱-۱۳۹۰
کد ۲۰۱۵۹۱
انتشار: ۱۳:۲۱ - ۲۸-۱۱-۱۳۹۰

کوروش جان کوروش جانت همین بود؟!

کوروش کبیر انتظار داشت بعد اون همه کوروش جان کوروش جان کردن برخی ها و چفیه انداختن به دوشش و غیره اوضاع چنین نشود که با یک بارندگی خونه اش به این روز بیفته.ملاحظه بفرمایید، معلوم نیست این خانه کورش جانه یا حوض آب، یکی برا شادی روح اون مرحوم هم که شده این آثار فرهنگی رو از این وضعیت رهایی بده.
فردا: برنامه صرفا جهت اطلاع در پنجشنبه گذشته بر سوژه های مختلفی مانور داد که گزارش آن از نظرتان می گذرد:


نه چلوکباب،  نه پوستر، نه وعده
سلام
فصل انتخابات از راه رسید ما هنوز نه یک چلوکبابی دادیم، نه یه پوستر 500 در 600 از خودمون چاپ کردیم نه یک وعده ای دادیم که کل بیکارها رو سر کار می گذاریم، بعد متوقعیم که رای هم بیاریم ( آیتم نمایشی بانمک از لرستان که طرف می خواد عکس تبلیغاتی بگیره)
مجری: الان فصل این عکساست که عینکتو بگیری دستت ، همچین عرفانی آسمونو نیگا کنی
( همان آیتم نمایشی ----که قول استخدام می دهد )
مجری: ما جای هر تبلیغی فقط  دو سه هفته ای سعی می کنیم با چراغ خاموش یا نیمه روشن حرکت می کنیم تا انتخابات برگزار شه، بعدش ببینیم چی می شه.
 
دردونه در راهپیمایی
مجری: روزهایی مثل راهپیمایی خودرو به زحمت راه داده میشه به محوطه راهپیمایی، درستش هم همینه، بالاخره راهپیماییه دیگه، ماشین سواری که نیست، اما همیشه یه چند تا عزیز دوردونه تو این ماشینا وسط جمعیت ماشین پیمایی می کنند،‌ انگار رانندگی می کنند رو اعصاب آدم، ظاهرا پدیده آقازاده، خانم زاده و اخیرا بچه زاده یک گره ناگشودنیه که از هرجایی بروز می کنه، لندن، کیش، وسط راهپیمایی، تو  اداره گمرکات.

یا پاتو از روسیم بردار یا لااقل خبر بده
مجری: هفته پیش یه روز صبح یک آقایی صبح به محض اینکه از خواب پاشد یهویی پاشو گذاشت رو سیم اینترنت، دو سه روز ایمیل ها را قطع شد، کلی دانشجو و کارمند و محقق و غیرو هم کلهم گیج شدند که چه شده و چه نشده و چه کنیم چه نکنیم، یکی نبود به این آقا بگه، اگر هم  یه علت مهم برا قطع ایمیل ها داشتی نمیشد یه ندا بدی ایمیلها قطع می شند تا همه علاف نشند؟
آقا  احتمالا جز نامه های عاشقانه با این ایمیلا چیزایی دیگم رد و بدل میشه ها ، مردم زندگی دارند ها ...

گوشت کیلویی n تومان بخرید
مجری: خوشحال باشید چون مدیرعامل پشتیبانی امور دام به روزنامه ایران گفته، قیمت های فعلی گوشت مورد قبول ما نیست.
مجری: این واقعا باعث خوشبختیه ، شما در حالی که دارید گوشت می خرید کیلویی کلی  تومن  می دونید  آقا " صدرا... دولت" از  بابت این قیمتها  راضی نیست، ببینید اون دامی که می دونه آقا صدرا از قیمت گوشت راضی نیست با شنیدن این خبر چه عرق شرمی بر پیشونیش میشینه، صدرالله جان واقعا متشکریم.

کوروش جان کوروش جانت همین بود!
کوروش کبیر انتظار داشت بعد اون همه کوروش جان کوروش جان کردن برخی ها  و چفیه انداختن به دوشش و غیره اوضاع چنین نشود که با یک بارندگی خونه اش به این روز بیفته.
ملاحظه بفرمایید، معلوم نیست این خانه کورش جانه یا حوض آب، یکی برا شادی روح اون مرحوم هم که شده این آثار فرهنگی رو از این وضعیت رهایی بده.
 
سیمرغ بلورین به روایت عبدی بزرگ
مجری: این آیتم رو می سپاریم به اکبر عبدی و روایت پدر عزیزش از سیمرغ بلورین جشنواره.
(سخنان بانمک اکبر عبدی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر )

وقتی خانه خرابی عادت می شود
مجری: یک ساختمان 5 طبقه در تهران فروریخت، چرا؟‌ خوب معلومه دیگه  چون ساختمان بغلیش داشت گودبرداری می کرده، اما این دفعه نه سر و صدایی شد، نه کسی تقصیر کسی انداخت، نه مشاوران ساختمان با مهندسان و نه مهندسان با شهرداران و نه شهرداران با رانندگان بیل مکانیکی خلاصه کسی با کسی حرف و دعواش نشد، پیشنهاد صرفا اینه حالا که این مشکل ظاهرا عادی شده مصوب کنید که هر گودبرداری باید با خانه خرابی همسایه ها همراه باشه و گرنه جریمه داره، حرفهای قبلی ما که به گوش کسی نرفت لااقل این پیشنهاد را گوش بدید.

شما دعوا می کنید ما له میشیم
مجری: یا بفرمایید مترو چند تا "هل بده" استخدام کنه تا مردم رو در واگنها بسته بندی کنند، یا بفرمایید چهار تا خط اضافه کنند، یا بفرمایید چرا این 150 -60 واگن که قراره یه کم وضعو بهتر کنه، گیر کرده در گمرک بندرعباس،
چرا آخه؟ بین مسئولان دستگاهها هرچه می گذره بگذره اما نمی شه این ماجرای مترو رو هلش بدن حل بشه.

بانک مرکزی: یا جمعش کنید یا ناچار میشیم خواهش کنیم
مجری: بانک مرکزی اعلام کرد: من هشدار میدم به این موسسات مالی که مجوز ندارند و دارند فعالیت می کنند ،... اینا سود بالا میدند منتهی از پسش برنمیاند و روزگار مردم سیاه میشه، با خود گفتم عجب روزگاریه ،‌ بی مجوز نمیشه کنار خیابون جوراب فروخت، ولی میشه موسسه مالی اعتباری زد،‌ با کلی شعبه و دفتر و دستک و غیره...
اونوقت بانک مرکزی وایمیسه از دور هی هشدار می ده، داستانیه ها.

هزینه های نمایندگی
مجری: اینو خارج از شوخی میگم: این روزها  از طرف بعضی کاندیداها با ما و برخی های دیگه تماس گرفته شده که  بیایید یه صبح تا عصر کنار کاندیداهای ما باشید و کمی هم ازش تعریف کنند، آخر شب هم چند میلیونی بگیرید و برید.
اینو از این بابت گفتم که یک-  تو این ایام از این سفارشات پذیرفته می شه اون هم با تخفیف ویژه، دوما اگه دیدید کنار یک کاندیدایی آدمای نسبتا شناخته شده میان و میرند قیمتها دستتون باشه. خداحافظ.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
9
607
خدمت برادر عزیزمون بفرمائید خودتون نمیخواید این آثار پا برجا بمونه پس لطفاً ملت رو فیلم نکنید
زهی خیال باطل که مردم ما همیشه برخلاف چیزی که بهشون تحمیل شد رفتار کردند وقتی مساجد رو خراب کردند مردم تو قلبشون مسجد ساختند و وقتی تخت جمشید رو به خرابی گذاشت مردم قلبشون رو تخت جمشید کردن مردم ما نه از دینشون میگذرن نه از مملکتشون نه از هویت ملیشون اینجا با همه جا فرق داره