برخی تحلیلها برای بررسی مشکلات اقتصاد ایران حاکی از این است که هزینههای مبادله در اقتصاد ایران بسیار بالا است، در صورتی که این هزینهها نباید وجود داشته باشد. تحلیل دیگر آن است که دولت نتواسنته وظایف خود را به خوبی انجام دهد.
به گزارش خبرآنلاین، نشست انجمن اقتصاددانان ایران، با حضور محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران برگزار شد. محسن زمانی سخنان خود را با طرح این پرسش که آیا اقتصاد ایران وارد مرحله کهولت شده است یا خیر و اگر شده شاخصهای آن چیست و چگونه میتوان به حل این معضل پرداخت؟ آغاز کرد و توضیح داد: «در سالهای پس از جنگ، بسیاری از سیاستهای اجرایی به نتایج مطلوب نرسیده است، در همین مدت، نرخ ارز چند برابر شد، اما برعکس پیشبینیهای علم اقتصاد، صادرات افزایش نیافت.»
وی پس از تشریح این مسأله که نباید مبادله محصولات نیز با صرف هزینه انجام شود، گفت: «برخی تحلیلها برای بررسی مشکلات اقتصاد ایران حاکی از این است که هزینههای مبادله در اقتصاد ایران بسیار بالا است، در صورتی که این هزینهها نباید وجود داشته باشد. تحلیل دیگر آن است که دولت نتواسنته وظایف خود را به خوبی انجام دهد.»
رنانی افزود: «موضوع دیگر کاهش سرمایههای اجتماعی است، اما شاید بتوان گفت، ورود اقتصاد ایران به مرحله کهولت، برآیند کلی از همه پاسخهای داده شده باشد.»
این کارشناس اقتصادی، یک تئوری اقتصادی را محصول پیشفرضهای زمان و ثابتی قلمداد کرد و گفت: «بیان یک تئوری، انبوهی از پیشفرضها را در نظر میگیرد، زمانی که یک تئوری را در خصوص موضوعی انتخاب میکنیم به این معنا است که پیشفرضهای آن را پذیرفتهایم.»
وی ادامه داد: «مسأله کهولت اقتصاد ایران تئوری بسیار مهمی است، اما مورد توجه قرار نمیگیرد تا آنجا که مسؤولان بدون توجه به آن، سرمایههای بسیاری را وارد چرخه اقتصاد کرده و در مقابل، نتیجه مورد نظر را کسب نمیکنند، زیرا راه حل این نارسایی، تزریق سرمایه نیست.»
رنانی اضافه کرد: «از طرف دیگر جراحیهای بزرگ و حساس نیز در دوران کهولت، خطرناک است و نباید اتفاق بیافتد. هدفمندسازی یارانهها، جراحی بزرگی بود که نباید در این شرایط، اجرایی میشد. امروز تمام اجزای اقتصاد ایران، دچار بیماری شدهاند، بنابراین به یک نسخه یکپارچه و کلی نیازمند است.»
وی در ادامه به بخشی از عوامل تضعیف اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: «دوران گذار ایران به علت بیثباتیها طولانی شده و به دنبال آن، استهلاک انرژی افزایش یافته و با انواع بیماریها روبهرو شده و از ناهنجاری به بیهنجاری رسیده است.»
این استاد دانشگاه، سیستم اقتصادی را یک موجود زنده خواند و اعلام کرد: «باید با این نظام، مانند یک فرد زنده برخورد کرد و اگر یک جزئی از این موجود زنده دچار پیری و افسردگی شود، کل نظام دچار کهولت خواهد شد. پیری نظام سیاسی روی سیستم اقتصادی کشور اثر گذاشته و اجازه نمیدهد اقتصاد با نشاط و پویا عمل کند.»
رنانی افزود: «از نشانههای یک اقتصاد پویا، منعطف بودن آن است، به این معنا که اگر دچار شوک شد، بتواند تغییر وضعیت داده و خود را با شرایط تطبیق دهد.»
وی با بیان این مطلب که امروز بازار رقابتی، تولیدات با کیفیت، تکنولوژیهای جدید و بسیاری مؤلفههای دیگر در کشور وجود ندارد، تصریح کرد: «گرچه دولتها به دنبال پیوستن به اقتصاد بینالمللی هستند، اما به علت نبود مؤلفههای لازم، توان اتصال به این چرخه را ندارند.»
رنانی در پایان عنوان کرد: «برخورد ما باید با اقتصاد امروز تغییر کند. باید تصمیمات منفرد در تمام حوزهها ممنوع شود و بهترین راه تشکیل یک کمیسیون واحد متشکل از اقتصاددانان برای اتخاذ یک سیاست واحد است.»
وی افزود: «نیاز کنونی ایران، آرامش و ثبات بوده و پس از دستیابی به آن، تمرین گفتوگو برای رسیدن به دموکراسی، ضرورت جدی کشور است.»