در سالهای اخیر، سینمای ایران با حاشیه درآمیخته شده است؛ سال گذشته با مسائل خاص خود و در این چند روز سال نو هم با حاشیههایی که درباره دو فیلم گشت ارشاد و خصوصی پیش آمد.
به گزارش «تابناک»، نمایش فیلم «گشت ارشاد» که اکنون به دلیل اعتراضاتی در بیشتر سینماهای پایتخت و احتمالا شهرستانها توقیف شده، شاید دو گروه را نارحت و شاکی کرده باشد!
گروه نخست، بخشی از قشر حزباللهی یا انصار حزبالله است؛ که گروهی با سوءاستفاده از نام این گروه به اخاذی از مردم مشغولند و گروه دوم، افرادی که به نام رانت خوار در جامعه معروف هستند؛ افرادی که ممکن است، گونه گون به قدرتهای سیاسی، اقتصادی متصل باشند و در لوای کار و کاسبی قانونی به رانتخواری مشغول باشند؛ اما به راستی این فیلم چقدر به این دو گروه بی حرمتی و یا کلا حرمت شکنی کرده است؟
موضوع اصلی فیلم پیرامون سه نفر میچرخد که هر کدام به انگیزههای گوناگون، دور هم جمع شدهاند و با سوءاستفاده از نام حزباللهی به اخاذی از دختران و پسران جوان مشغولند و هر کدام نیز به نوعی، این سوءاستفادهها را برای خود توجیه میکنند. اتفاقا قشر حزباللهی مسجدرو و واقعی، ماهیت و بهرهبرداری این سه نفر را به خوبی میشناسد و اتفاقا نه تنها به جمع خود راهشان نمیدهد که در مقابلشان هم میایستند و آنان هم به خلافکاری خویش اذعان دارند.
درباره قشر حزباللهی اکنون پرسش این است؛ آیا این قشر نمیپذیرد که ممکن است در هر زمانی، برخی باشند که با نام این گروه از مردم سوءاستفاده میکند؟ آیا مثلا جامعه پزشکی میتواند انکار کند که عدهای با نام پزشک در جامعه و بدون هیچ مدرک و سند و تجربه ای به سوءاستفاده از مردم مشغول باشند؟ آیا اگر روزی فیلمی از سوءاستفاده عده ای از سودجویان از نام پزشکان ساخته شد، پزشکان باید اعتراض کنند؟
دقت کنید که در فیلم گشت ارشاد به انتقاد از بخشی از جوانان حزباللهی پرداخته نمیشود، بلکه از افرادی نام برده میشود که در لباس حزباللهیها رفتهاند و اصلا کار آنان اخاذی است؛ منتها با لباسی که حرمت دارد.
قشر دوم هم که درباره آن بحث میشود، عدهای هستند که بدون اینکه در فیلم کد یا نشانه خاصی بدهد که چه کسانی هستند، در لوای یک کاسبی معمولی به رانت خواری و استفاده از قدرت خود برای انجام فساد و بی بند و باری در جامعه مشغولند و فیلم به نمونه ای از رفتار این گروه هم اشاره میکند. این گروه هم طبیعتا از توقیف چنین فیلمی خوشحال خواهند شد و چرا که نشوند؟
در هر صورت، این سه جوان که هر کدام از ناحیهای دچار آسیب اجتماعی هستند، به کار خلاف با سوءاستفاده از یک طبقه اجتماعی روی آوردهاند و بر حسب اتفاق، همین خلافکاران درمییابند که خلاف اصلی در جای دیگری رخ داده است و بهره برداری آنان در این حوزه برایشان سود بیشتری دارد.
این در حالی است که در فیلم «مارمولک»، سالها پیش، شاهد سوءاستفاده یک دزد از لباس روحانیت هم بودهایم؛ فیلمی که اتفاقا بسیار مورد توجه قرار گرفت. آیا سود استفاده یک دزد از یک لباس به معنای زیر سؤال رفتن آن کسوت و طبقه اجتماعی است؟
شاید مسئولان لازم بود با شکیبایی بیشتری این فیلم را میدیدند؛ فراموش نکنیم توقیف یک فیلم با یک دستور زحمت زیادی نمیخواهد!