عصرایران - دور دوم انتخابات مجلس نهم در تهران - به عنوان مهم ترین حوزه سیاسی - در حالی پایان یافت که نکات مهمی در بطن خود داشت که در زیر مختصراً به چند مورد اشاره می شود:
1 - هر چند "جبهه متحد" ، توانست گوی سبقت از "پایداری" برباید و تعداد نمایندگان بیشتری را به مجلس بفرستد ، اما از یک منظر جبهه پایداری در تهران به یک برد اساسی دست یافته است.
ماه ها قبل از انتخابات ، اصولگرایان درصدد بودند در قالب فرمول "7+8" ، با یک فهرست مشترک در انتخابات مجلس شرکت کنند و در این جمع 15 نفری ، سهم جبهه پایداری هم دو نفر بود.
با این حال ، پایداری چی ها ، بعد از مدت ها بازی دادن7+8در جلسات آن شرکت نکردند و مستقلاً وارد صحنه شدند.
اگر جبهه پایداری در قالب7+8 قرار می گرفت ، انتظار می رفت سهیمه 4 نفری از جمع 30 نامزد را به خود اختصاص دهد ولی اکنون در تهران 9 کاندیدای اختصاصی از آنها به مجلس رفته است که بیش از دو برابر بیشتر از سهمیه 7+8 است. همچنین 7 منتخب نیز بین پایداری و متحد ، یکسان است.
لذا باید گفت جریان آیت الله مصباح در قالب جبهه پایداری ، یک گام اساسی پیش رفته و باید انتظار داشت در انتخابات ریاست جمهوری هم مستقلاً فعالیت داشته باشد.
2 - متوسط آرای کاندیداهای پیروز و اختصاصی جبهه پایداری در مرحله دوم ، 303 هزار و 932 رأی بوده است(کل آرای اختصاصی پایداری تقسیم بر تعداد نفرات پیروز) . این رقم درباره برندگان اختصاصی جبهه متحد در این مرحله به 306 هزار و 608 رأی می رسد.
در این میان معدل صدای ملت 312 هزار و 514 رأی می باشد که نشان می دهد وزنه ای به نام علی مطهری برغم آن که در فهرست های دو قطب قدرت اصلی انتخابات نبود و به اندازه آنها هم تبلیغات و اسپانسر نداشت ، توانسته است اعتماد بیشتری را معطوف خود کند.
خود او نیز با 380 هزار رأی ،بیش از اکثر کاندیداهای دیگر رأی آورد تا مشخص شود مردم به افرادی که انتقاداتشان را فریاد کند اقبال می کنند.
این گزاره وقتی تقویت می شود که یادآور شویم به جز چهره های مشترک دو لیست متحد و پایداری ، احمدی توکلی بیشترین رأی را آورده است و البته شاخصه اصلی او نیز منتقد بودنش است.
3 - آنالیز آراء نشان می دهد که حامیان اصلاح طلبان در این انتخابات حضور چندانی نداشتند چه آن که در صورت مشارکت آنان ، باید علیرضا محجوب و سهیلا جلودار زاه رأی بالایی می آوردند. این در حالی است که جلودارزداه که اصلاً رأی نیاورد و محجوب هم نفر بیست و چهارم از 25 نفر شد. در واقع همین میزان رأی محجوب نیز نه به واسطه جایگاه وی در خانه کارگر یا اصلاح طلب بودنش ، که به دلیل قرار گرفتن نامش در فهرست "صدای ملت" کسب شده است.
آرای شخص علی مطهری نیز بیش از آن که مبنای اصولگرایانه یا اصلاح طلبانه داشته باشد ، عمدتاً بر پایه باور شخصی افراد - اعم از حامیان اصلاح طلبان یا اصولگرایان- بوده است که او را فردی سالم و شجاع دانسته و حضورش در مجلس را دریچه ای برای انعکاس برخی از مطالبات خود تشخیص داده اند.
4 - این انتخابات ، به طور تمام معنا ، نمایشی از خلأ احزاب در ایران بود و در فقدان حزب ها ، این تشکل های خلق الساعه بودند که با نام هایی مانند جبهه متحد ، جبهه پایداری ، جبهه ایستادگی ، صدای ملت و ... بازیگران صحنه انتخابات بودند.
این گروه های سیاسی ، از آنجا که ثبت حزبی ندارند و فاقد اساسنامه و مرامنامه و برنامه های مدون حزبی هستند و هویت واحد و منسجم سیاسی ندارند و ای بسا بعد از مدتی هم از بین می روند ، اساساً پاسخگوی اقدامات و اظهارات و رویکردهای اعضا نیستند.
این روند یعنی نهادینه شدن روش "بزن در رویی" در سیاست و استمرار عدم پاسخگویی به مردم.
5 - هر چند در دور اول انتخابات ، میزان مشارکت مردم در حد مناسبی بود ولی در دور دوم ، این حضور کاهش قابل توجهی یافت که البته در دور دوم همه انتخابات ، این امر قابل تصور است.
مع الوصف ، نکته نه چندان جالبی که در این میان وجود دارد این است که منتخبان ، عمدتاً با آرای بسیار نازل به مجلس می روند. مثلاً در این دوره از انتخابات ، افرادی با 60-250 هزار رأی عنوان نماینده مردم تهران را به خود اختصاص داده اند تا تنها آرای 5 درصد از واجدین شرایط را داشته باشند!
رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان اخیر خود تصریح داشته بودند که " هرچه آرای نمایندگان بالاتر باشد توانایی و اعتبارشان بیشتر می شود " ؛ طبیعی است کسی که با آرای اندکی بر کرسی پارلمان تکیه می زند از توان و اعتباری به مراتب پایین تر از "منتخب مستظهر به رأی بالای مردم"برخوردار است هر چند که قانوناً هیچ فرقی بین نمایندگان کم رأی و دیگران وجود نخواهد داشت.
مجلس هشتم که این روزها ، اواخر عمر خود را طی می کند ، کارنامه ای نه چندان موفق از خود به جای گذاشته است و اینک در حالی به استقبال مجلس نهم می رویم که خدا خدا می کنیم روزی نرسد درباره مجلس نهم بگوییم: "صد رحمت به مجلس هشتم"!
راستی یکی به من بگه که « سبزی پلو با ماهی » پرسی چنده ؟؟؟!!!
قلیلش بهتر از الماس باشد
اما تعمیم این پیروزی به انتخابات ریاست جمهوری خطاست , زیرا نگاه به ریاست جمهوری متفاوت از مجلس است ضمن اینکه هنوز احتمال حضور اصلاحات کاملا منتفی نیست , باید دانست که حتی حضور شخص محافظه کاری مانند قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری به شدت گروه مصباح مشائی و ... را حاشیه نشین می کند .
گروه مصباح -مشائی دیگه کدوم گروه بود؟شما از خط فکری آیت الله مصباح چقدر اطلاع دارید؟و از کجا به این نتیجه رسیدید که این دو در یک خط قرار دارند؟مطمئن باشید که اگر علامه با کسی گروه تشکیل داده بود اون رو اعلام می کرد ونیازی نبود که شما همچین گروه موهومی رو کشف کنید.
اتفاقا من نظر عکس شما را دارم.آقای مصباح یعنی رهبر معنوی پایداری با توجه به بدست اوردن 75 کرسی مجلس به شدت بر طبل رسوایی آقای مشایی خواهد کوبید.و ما شاهد شدیدترین فشارها تا 1 سال اینده روی آقای مشایی خواهیم بود.در عوض آقای مشایی با نفوذ در دل چهره های منتقد دولت و برخی از اصلاح طلبان میانه رو و همچنین ایرانیان خارج از کشور و نیم بیشتری از نخبگانی که از طرف حکومت حمایت نمی شوند,نیرویی در جهت مخالف آقای مصباح ایجاد خواهد کرد.که این تقابل دیدنی خواهد بود.
البته از اون پدر غیر این پسر گمان نمی رود! به حق جایگاه فرزندی بجا آورد. موجب افتخار تاریخ مجالس خواهد بود.
بویژه نکات 4 و 5