عصرایران - "شعله المپیک" یا همان "مشعل المپیک" امروزه نماد بازیهای المپیک است؛ این مشعل در حقیقت برای برپایی جشن دزدیدن آتش از "زئوس" خدای یونان توسط "پرومتئوس" است که ریشه در تاریخ یونان دارد؛ جایی که آتشی در طول المپیک باستانی روشن نگه داشته شد. این مشعل در بازیهای المپیک تابستانی آمستردام دوباره به میدانهای بازی آمد و از آن تایخ به بعد جزء جدانشدنی بازیهای مدرن است.
اما خلاف تاریخچه طولانی این مشعل، حرکت آن هیچ سابقه طولانی در تاریخ باستان ندارد و در حقیقت برای توسعه ایدئولوژی نازی برای نخستین بار توسط "کارل دیم" دبیرکل کمیته برگزاری المپیک آلمان، و با حمایت "جوزف گوبلز" سیاستمدار ناسیونال سوسیالیست آلمانی، در المپیک برلین انجام شد.
این مشعل امروز چندین ماه پیش از آغاز رسمی بازیها در محل اصلی بازیها در "المپیا" در یونان روشن میشود. برای روشن کردن آتش با استفاده از نور خورشید، از یک آیینه استفاده میشود و اگر در آن روز هوا آفتابی نباشد، با مشعلی که در تمرینات پیش از مراسم رسمی از آن استفاده میشود، آتش المپیک را روشن میکنند.
این مشعل سفر خود را در روز آغاز مراسم بازیها در استادیوم مرکزی به پایان میبرد و در اغلب موارد حملکننده نهایی آن تا لحظه آخر پنهان میماند و به طور معمول ورزشکاری از کشور میزبان آخرین حملهکننده این مشعل تاریخی است و این شانس را دارد که شعله بازیها را پس از چهار سال دوباره روشن کند؛ برای هر ورزشکاری روشن کردن آتش المپیک افتخاری فراموش نشدنی است. این آتش تا آخرین روز بازیها روشن میماند و در مراسم اختتامیه خاموش میشود.
شکل ظاهری مشعلشکل ظاهری مشعل هر ساله و در هر دوره از بازیهای تغییر میکند. مشعل المپیک نخستین بار در آستانه مسابقات برلین به صحنه آمد. "والتر لمکه" مجسمهساز آلمانی آن را طراحی و توسط شرکت آلمانی "فردریش کروپ" غول صنایع فلزی و تسلیحات تولید شد. در آن دوره، سه هزار و ۸۴۰ مشعل برای سه هزار و ۳۳۱ دونده ساخته شد.
این مشعلها دو مجموعه فیوز جداگانه داشتند تا به محض خاموش شدن شعله، با جرقهای دیگر مشعل دوباره شعلهور شود. طبق گزارش کمیته بینالمللی المپیک، طول هر یک از آنان ۲۷ سانتیمتر، وزن آنها ۴۵۰ گرم و از جنس فولاد ساخته شده بود.
اما در بازیهای ۱۹۴۸ تابستانه لندن، طراح مشعل "رالف لیورز" بود که به معماری دوران باستان علاقه فراوانی داشت. او میبایست مشعلی را طراحی میکرد که تولید آن بسیار ارزان میبود و سراسر طول اروپا را طی میکرد.
آن دوره از مسابقات المپیک به خاطر دشواریهای اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم "مسابقات ریاضت" نام گرفته بود. در آن زمان دو نوع مشعل تولید شد، یکی از جنس آلومینیوم که سوخت آن ترکیبی از هکزامین و نفتالین بود و دیگری برای بخش نهایی حمل مشعل در داخل ورزشگاه، از جنس فولاد با سوخت منیزیم ساخته شد تا شعله آن در نور روز نیز قابل رویت باشد.
اما در دور بعد از بازیهای تابستانی در هلسینکی، به جای صدها مشعل، این بار فقط ۲۲ مشعل و یک هزار و ۶۰۰ کپسول گاز تولید شد تا این مشعلها را روشن نگاه دارد. در این مراسم هر دونده مرد یک کیلومتر و دوندههای زن مسافت کوتاهتری را با مشعل میدویدند. مشعلها بین این دوندگان دست به دست میشد و پس از هر ۲۰ دقیقه با مشعل دیگری که کپسول گاز آن پر بود تعویض میشد.
در ملبورن و در سال ۱۹۵۶ نیز گفته میشود که براي طراحي مشعل این دوره از المپیک از طرح رالف لیورز الهام گرفته شده بود. اما مشعلی که در روم در سال ۱۹۶۰ روشن شد، از جنس برنز بود و تقريبا ۵۸۰ گرم وزن داشت. شکل آن به صورت یک استوانه بسیار باریک و فلوت مانند بود و از نمونههایی که در بناهای دوران باستان دیده میشد، الهام گرفته بود.
اهالي مکزیکوسیتی در تابستان ۱۹۶۸، طرح متفاوتی را انتخاب کرده بودند؛ سه هزار مشعل این مسابقات به شکل یک دسته درهم تنیده از شاخههای گیاهان طراحی شده و لوگوی این دوره از مسابقات نزدیک دهانه سوزان مشعل نصب شده بود.
مشعل مسابقات المپیک مونیخ گازسوز بود و از سه قطعه جداگانه از ترکیب فولاد نیکل - کروم ساخته شده بود. دسته، بدنه و لوله آتش آن با پیچ و مهره به یکدیگر وصل میشدند. طراحان مشعل بازیهای مونترال "ژرژ اوئل" و "میشل دایایر" بودند. مشعلی که آنها طراحی کردند قرمز وسیاه بود و چند نمونه مخصوص از این مشعلها به رنگ طلایی و سیاه برای بخشهای تشریفاتی برنامه ساخته شد.
برای نخستین بار شعلههای مشعل توسط اشعه لیرز و با استفاده از ماهواره از آتن به اوتاوا منتقل شد. در جریان بازیها شعلههای آتشگاه این مسابقات بر اثر یک طوفان شدید خاموش شد و با استفاده از سیستم جایگزین باری دیگر آتش در آن افروخته شد. سئولیها در ساخت مشعلی که توسط شرکت تولید مواد منفجره کرهجنوبی طراحی شده بود، تا حد زیادی از مشعل المپیک آمریکا الهام گرفته بودند. بدنه این مشعل از جنس فلز برنج و دسته آن پلاستیک و چرم بود. این مشعل با نقشهای سنتی کره از جمله دو اژدها که نماد همزیستی بین شرق و غرب است، تزیین شده بود.
اما در سیدنی و در سال ۲۰۰۰ میلادی، مشعل بازیها با الهام گرفتن از بنای مشهور ساختمان اپرای سیدنی، شکل منحنی بومرنگ و رنگ آبی اقیانوس طراحی شد. سه عنصر اصلی در طراحی و ساخت این مشعل در عین حال نماد خاک، آب و آتش هستند.
مشعل المپیک آتن نيز توسط "آندرئاس باروتسوس" طراح صنعتی یونانی طراحی شد. این طرح مثل مشعلهای دوران باستان به شکل برگهای زیتون بود و از جنس منیزیوم و چوب ساخته شد. در پکن نیز که دور آخر بازیها در آن برگزار شد، مشعل شبیه به طومار یا لوح کاغذی بود. عباراتی به زبان چینی به معنای خوش اقبال برگرفته از افسانههای چینی، با هدف رساندن پیام همزیستی موزون در میان ملل جهان روی آن حک شده بود.
مشعل المپیک لندن در سال جاری نیز، مشعلی سه وجهی است. این مشعل، طلایی و از ورقههایی از جنس آلومینیوم ساخته شده است. هر مشعل هشت هزار سوراخ دارد که سمبل شمار حملکنندگان مشعل است. این مشعل توسط "اینو منهگاکی" بازیگر یونانی طی مراسمی در معبد "هرا" کنار استادیوم باستانی بازیهای المپیک روشن شد. مشعل سه گوش سیامین دوره بازیهای المپیک تابستانی همچنین تداعی کننده ادوار میزبانی لندن در سالهای ۱۹۰۸، ۱۹۴۸ و ۲۰۱۲ است.
چه ورزشکارانی آتش المپیک را شعلهور کردند؟در لسآنجلس و در سال ۱۹۸۴، "رافر جانسون" قهرمان دو میدانی که با پاهای کج به دنیا آمده، توانست مشعل بازیها را روشن کند. در بارسلونا، "آنتونیو ربلو" با پرتاب تیری آتشین از فاصله دور مشعل بازیها را روشن کرد. در سال ۱۹۹۶ افتخار روشن کردن مشعل المپیک را در "جورجیا"ی آتلانتا به دستان "محمد علی کلی" از قهرمانان ورزش بوکس جهان سپرده شد. "کتی فریمن" دونده زن استرالیایی که از نژاد بومیان این کشور است، مشعل بازیهای سیدنی را به استادیوم آورد و آتشگاه را برافروخت.
همچنین برای نخستین بار در تاریخ المپیک و در مکزیکو، آتشگاه توسط یک ورزشکار زن مکزیکی به نام "انریکیتا باسیلئو" روشن شد. "یوشینوری ساکای" مرد جوانی که همزمان با بمباران اتمی هیروشیما در روز ششم ماه اگوست ۱۹۴۵ متولد شد و از او با عنوان "بچه هيروشيما" ياد ميشود، در المپیک توکیو مشعل را روشن کرد.
در این المپیک ۱۹۵۶ ملبورن، "ران کلارک" دونده استرالیایی، برای روشن کردن آتش المپیک انتخاب شد. از دیگر ستارگان مشهور جهان ورزش که این مشعل را روشن کردهاند میتوان به "میشل پلاتینی" از فوتبالیستهای به نام جهان در سال ۱۹۹۲ و "وین گرتزکی" یکی از معروفترین ورزشکاران جهانی در هاکی روی یخ اشاره کرد.
دیگر روشنکنندگان این آتشگاه افراد معروفی نبودند اما همواره این مراسم حاوی پیامی برای جهانیان است؛ به عنوان مثال روشن شدن این آتشگاه توسط بچه هیروشیما، نمادی از تولد مجدد ژاپن پس از بمباران اتمی این کشور است. همچنین در بازیهای مونترال در سال ۱۹۷۶، دو جوان یکی از منطقه انگلیسیزبان و دیگری فرانسویزبان این آتش را روشن کردند تا به نمادی برای اتحاد کانادا تبدیل شوند.
... و اینک این نماد بین المللی ، در لندن شعله ور است ، هر چند که تا رسیدن بشریت به همدلی ها ، راهی دور و دراز باقی است؛ به زمانی که انسان ها بدان حد از بلوغ فکری برسند که بتوانند بی تفنگ در کنار هم زندگی کنند.