عصرایران ؛ سعید شمس - جبهه ایستادگی یکی از گروههای کم سر و صدایی است که البته با عنوان اصولگرایی در انتخابات مختلف لیست میدهد و سعی دارد تا خود را به عنوان گروهی فعال در عرصههای مختلف مطرح کند. آنها منتسب به محسن رضایی هستند و به همین دلیل انتظار می رود تحرکاتشان را برای حمایت از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات ریاست جمهوری آغاز کنند. البته این گروه گلایههایی هم از سایر اصولگرایان دارد و معتقد است که توسط همفکرانشان جدی گرفته نمیشود.
«اینکه هر انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار
میشود، با مشارکت حداکثری و بیشترین رای ممکن برگزار شود دغدغه اصلی جبهه ایستادگی
است و به همین دلیل مشخص است که تحرکات انتخاباتی مان را کاملا جدی گرفتهایم و تحت
هیچ شرایطی در این راستا کوتاه نمیآییم.» این را حسن بیادی نایب رییس شورای شهر تهران و
عضو هیات موسس جبهه ایستادگی می گوید و به سوالات عصرایران پاسخ می دهد.
قبول دارید که اختلاف برای اصولگرایان تبعات زیادی خواهد داشت؟
به هر حال هر جریان سیاسی که دنبال این است تا با موفقیت انتخابات را تجربه کند، در وهله اول باید برای رسیدن به اتحاد با همه گروه های متبوعش تلاش کند. جبهه اصولگرایی هم از این قاعده مستثنی نیست.
اما به عنوان مثال در انتخابات اخیر مجلس شاهد اعلام حضور لیستهای مختلفی از سوی این طیف سیاسی بودیم و برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم چنین شرایطی پیش بینی میشود.
به هر حال اختلافات و مشکلاتی وجود داشت که البته ماندگار شدند تا اصولگرایان با وجود علم بر هزینههای "حضور چند پاره" نتوانند آنطور که باید با یکپارچگی خود را برای حضور در انتخابات مجلس نهم آماده کنند.
که جبهه ایستادگی یکی از آنها بود.
جبهه ایستادگی متشکل از هشت گروه حقوقی و تعداد قابل توجهی از چهرههای انقلابی وفادار به نظام و متعهد به ولایت فقیه است و دنبال این هستیم تا به اندازه خود در برگزاری انتخابات تاثیرگذار باشیم. حالا چه در انتخابات مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری ؛ مهم مشارکت در اتفاقهای مهم انقلاب است.
هدف مشخص جبهه ایستادگی چیست؟
ببینید!
اینکه هر انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار میشود، با مشارکت حداکثری و بیشترین
رای ممکن برگزار شود دغدغه اصلی جبهه ایستادگی است و به همین دلیل مشخص است که
تحرکات انتخاباتی مان را کاملا جدی گرفتهایم و تحت هیچ شرایطی در این راستا کوتاه
نمیآییم.
البته هدفهای دیگر و البته مهمی مثل رسیدن به وحدت و همصدایی ملی و همچنین صیانت از آرمانهای انقلاب و مراقبت از نظام اسلامی هم موجب شده تا جبهه ایستادگی با انگیزه و توان بالایی فعالیتهای خود را ادامه بدهد.
خب! این سوال وجود میآید که چرا از طرف اصولگرایان جدی گرفته نمیشوید؟
این طبیعی است که هر تشکیلاتی بر اساس اهداف خود مورد توجه عموم قرار میگیرد. البته این را باید بگویم که واقعیت موجود این است که تشکیلات اصولگرایی ما را جدی نمیگیرند و در مناسباتشان اصلا جبهه ایستادگی را نمیبینند.
چرا؟
چراییاش را باید از آنهایی پرسید که با وجود تلاشهایی که برای وحدت انجام میدهند، کمترین توجهی به جبهه ایستادگی نشان نمی دهند. انگار نه انگار که ما هم تشکلی هستیم که مهر اصولگرایی به پیشانیاش خورده است.
این رفتار با وحدتی که شعار اصلی اصولگرایی است، منافات دارد.
وحدت اولویتی است که ما تحت هیچ شرایطی راضی به حاشیه نشینیاش نیستیم. در واقع باید گفت که اصولگرایان به ما بیتوجهی می کند. به عنوان مثال ما از همان روزهای اول فعالیت انتخاباتی مجلس برای یکی شدن با جبهه متحدیها اعلام آمادگی کردیم و گفتیم که حاضر هستیم تا نماینده خود را برای حضور در جلسات انتخاباتی معرفی کنیم. اما آنها هیچ واکنشی نشان ندادند تا شرایط طوری شود که مجبور به حضور مستقل در انتخابات شدیم و البته به توفیق نسبی هم رسیدیم و اعضایی از ما توانستند به مجاس نهم راه پیدا کنند.
مجبور؟!
بله، ما با توجه به اصول اصولگرایی خواستار حضور یکپارچه اصولگرایان در انتخابات هستیم و اگر به خودمان بود، هرگز راضی به اعلام لیست مستقل نمیشدیم. به همین دلیل تاکید میکنم که جبهه ایستادگی در این بین تقصیری ندارد و این جبهه متحد است که تشکل ما را جدی نمیگیرد.
میتوان رفتارهای این چنینی را تقسیم بندی اصولگرایان به خودی و غیر خودی تلقی کرد؟
نمیتوانم به این صراحت اظهارنظر کنم. با این حال اتفاقی که در انتخابات مجلس افتاد این بود که جبهه متحدیها ما را جدی نگرفتند و به همین دلیل میتوان به این "نتیجه ی قطعاً صحیح" رسید که جبهه متحد در یکی از اصلی ترین اهداف خود که وحدت اصولگرایان بود، با ناکامی محض مواجه شد.
دلیل اصلی اختلافات موجود در جبهه اصولگرایی چیست؟
وقتی قوا و نهادهای مختلف تحت عهده اصولگرایان هستند ، به طور کاملا طبیعی اختلافاتی بین چهرههای این طیف به وجود میآید. البته این را هم باید در نظر داشت که وقتی جریان همه امور را در اختیار خود میبیند، مهرههای آن برای اینکه سهم بیشتری از قدرت موجود را از آن خود ببینند، با دیگر اعضای همطیفی هم به اختلاف میخورند. واقعیت تلخی که جبهه اصولگرایی را واقعا با بحرانها و دشواریهای زیادی مواجه کرده است.
حرفی مانده است؟
انتخابات در جمهوری اسلامی نشانگر جمهوریت نظام است و به همین دلیل ایران میتواند ادعا کند که از این نظر یکی از کشورهایی است که توانسته مردممداری خود را به اثبات برساند. به همین دلیل چهرههایی که از نظر مردم به عنوان سیاستمدار شناخته میشوند باید بیش از پیش در رفتارهای خود دقت داشته باشند تا از این طریق فضای سیاسی ایران به فضایی منطقی بدل شود و در نتیجه، مردم احساس کنند که میتوانند در اتفاقهای مهم مشارکت کنند.