عصر ایران - "منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک سوریه باید بدون هیچ معطلی ایجاد شود تا مخالفان دولت کنونی سوریه این فرصت را بیابند از خود دفاع کنند؛ این منطقه باید در نزدیکي مرزهای ترکیه و سوریه برقرار شود." این نظر کارشناس معروف امور خاورمیانه در ترکیه است.
دکتر "آلون بنمیر" در
گفتوگو با روزنامه "تودی زمان" ادامه میدهد که هنوز دیر نشده است؛
منطقه پرواز ممنوع باید به سرعت برقرار شود تا شورشیان و ارتش آزاد سوریه فرصت تجدید
دوباره را داشته باشند. او که به عنوان مشاور ارشد در مرکز امور جهانی دانشگاه نیویورک
فعالیت میکند، میگوید "برقراری چنین منطقهای همچنین براي سوریهای که از
خشونتها فرار میکنند، مکان امنی به وجود میآورد و دیگر آنان به مرزها پناهنده
نمیشوند."
به گفته بنمیر، آنچه در سوریه اتفاق میافتد بر ترکیه نیز تاثیرات زیادی دارد؛ کشوری که هم اکنون مانند سوریه با جمعیت کردنشین روبهرو است و با گروه تروریستی که توسط حزب "کارگران کردستان" هدایت میشود، مبارزه میکند. او میگوید "اکنون اصلیترین نگرانی ترکها آن است که پس از اتمام درگیریها در دمشق چه اتفاقاتی روی میدهد." گفتوگو این متخصص امور خاورمیانه را با این روزنامه در پی میخوانیم.
همه
ما به خوبی میدانیم اتحاد جماهیر شوروی قدرت اصلی و بزرگی در جهان به شمار میآمد
که در مناسبات جهانی تاثیرگذار بود. اکنون شکی وجود ندارد که پس از فروپاشی شوروی،
این قدرت از بین رفته است.
در هر صورت سوریه به دنبال ادامه چنین نفوذی بر جهان
است و ما در طول سال گذشته در سوریه شاهد این امر بودهایم؛ برای مثال روسیه در
تلاش است تا قدرت خود را بازیابی کند تا بتوانند از نظر اقتصادی نیز رقیب بالقوهای
محسوب شود. اگر به خاطر داشته باشید تا شش سال پیش روسیه عضو گروه هشت (G8) نبود.
سران مسکو فعالیتهای زیادی را برای بازیابی قدرت خود در اروپا انجام دادهاند.
در
خاورمیانه نیز شکی وجود ندارد که مسکو به دنیال احیایی قدرت از دست رفته خود است و
در چنین شرایطی سوریه اهمیت مییابد. آنان پایگاه دریایی نظامی در سوریه دارند
و با ایران نیز روابط خوبی برقرار کردهاند. آنان همچنین با حزبالله لبنان و در
برخی موارد با نیروهای عراقی ارتباط مستقیم و غیرمستقیم دارند.
پس حمایت از سوریه
برای آنان امری حیاتی به شمار میآید. حتی اگر دولت "بشار اسد" رئیسجمهوری
سوریه، سقوط کند، آنان از این کشور خارج نخواهند شد چرا که خاورمیانه را نمیتوانند
فراموش کنند. آنان همچنین از سویی به دنبال همراهی با آمریکا و غرب هستند و از سوی
دیگر نمیخواهند ایران را از دست بدهند. پس از منظر آنان، از دست دادن دمشق به
معنای از دست دادن تهران است.
همچنین اگر شما سیاستخارجی امروز روسیه را بررسی کنید، متوجه میشوید که اساس این سیاست بر نفت متمرکز شده است. زمانی که قیمت نفت ۳۰ تا ۵۰ دلار کاهش مییابد، روسیه نخستین کشوری است که آسیب میبیند. بنابراین سیاست خارجی نفتی آنان بیثبات است و "ولادیمیر پوتین" رئیسجمهوری روسیه، به دنبال یافتن سیاستی استوار و غیرمتزلزل است.
پس شما با این ایده که روسیه نگران تشکیل دولتی اسلامی در سوریه است، مخالف هستید؟
نه، موافق نیستم. اگر به درستی شرایط امروزی سوریه را بررسی کنید، متوجه میشوید که آنان به چهار گروه تقسیم شدهاند؛ علویها، سنیها، مسیحیها و کردها. اکثریت آنان سني هستند اما تحرکات آنان شبیه "اخوانالمسلیمن" در مصر یا حزب "الهنضه" در تونس نیست. آنان ضعیفتر و کوچکتر هستند. پس اگر بگوییم که اسلامگراها بر سر کار میآیند، بسیار اغراقآمیز است. من فکر نمیکنم که این اتفاق روی دهد چرا که حتی سنیها نیز به چندین گروه تبدیل شدهاند.
موقعیت جغرافایی سیاسی روسیه و چین را در منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا آنان موقعیت یکسانی دارند یا منافع آنان در تضاد با یکدیگر است؟
منافع آنان متفاون است. چین تقریبا ۲۰ درصد نفت خود را از ایران خریداری میکند. پس اگر پکن با دخالت مستقیم در سوریه مخالفت نکند، ایران از این مسئله نارحت میشود. بنابراین میتوان گفت که منافع آنان اقتصادی است. اما منافع روسیه متفاوت است، آنان میخواهند نفوذ خود را در خلیجفارس و دریایی مدیترانه بازیابی کنند.
اما هم روسیه و هم چین میخواهند با هرچه که آمریکا موافق آن است، مخالفت کنند. در حقیقت این همان جنگ سرد مسکو است. آنان میخواهند نقش رهبری داشته باشند و در این مسیر باید در مقابله آمریکا قد علم کنند.
منافع ترکیه در سوریه چیست؟
منافع آنكارا بسیار زیاد است. ترکیه مرزهای مشترک زیادی با سوریه دارد و هرچه در سوریه اتفاق میافتد، بر ترکیه اثر میگذارد. یکی از اصلیترین دلایل مسئله کردهاست.
سوریه حداقل دو میلیون نفر کرد دارد و ۱۵ میلیون کرد در ترکیه زندگی میکنند. همچنین
حزب کارگران کردستان در ترکیه (پ ک ک). اصلیترین نگرانی سران آنکارا آن است که آینده دمشق نامشخص
است. کردها به بهار عربی به عنوان فرصتی مناسب نگاه میکنند. دومین مسئله
برای آنکارا، روابط دوجانبه است. اگر شما هم با سوريه هممرز بودید، اکنون يا دشمن
آنان به شمار میآمدید و یا میتوانستید دوست دمشق باشید.
ما شنیدهایم که "احمد داوود اوغلو" وزیر خارجه ترکیه، پیشنهاد برقراری منطقه پرواز ممنوع کرده است و میگوید که چنین شرایطی بسیار موثر است و غرب باید از شورشیان حمایت کند. اما مقامهای ارشد آنکارا براین باورند که نباید دخالت کرد. اکنون تعداد پناهندگان به شدت افزایش یافته است و به بیشتر از ۳۰۰ هزار نفر خواهد رسید. پس ترکیه چارهای جزو دخالت ندارد چرا که بحران دمشق بزرگترین مشکل آنکاراست.
چرا آمریکا در برابر سوریه موضع معتادلی را در پیش گرفته است؟
"باراک
اوباما" رئیسجمهوری آمریکا، زمانی که به کاخسفید راه یافت با دو جنگ عراق و
افغانستان مواجه بود که میلیاردها دلار هزینه داشت. اقتصاد این کشور در حال
فروپاشی بود و نرخ بیکاری یه بالاترین رقم رسیده بود.
دقیقا دو سال پس از انتخابات، بحران سوریه آغاز شد و افکار عمومی آمریکا آمادگی آغاز جنگ دیگری و یا رقابت نظامی به ویژه در خاورمیانه را نداشت و ندارد. این یک مورد است. دومین عامل آن است که بافت سوریه با لیبی و مصر متفاوت است. در مصر ۹۰ درصد سنی و ۱۰ درصد مسیحی هستند. لیبی همچنین منابع نفتی در اختیار دارد و به اروپا نزدیکتر است پس دخالت امری اجتنابناپذیر بود. اما سوریه با کشورهای مختلف محاصره شده است که با اسرائیل درگیر هستند.
ایران نفوذ خوبی در این کشور دارد و رابطه این کشور با حزبالله لبنان عالی است. از سوی دیگر، سوریه با ترکیه اختلاف دارد. بنابراین هر اتفاقی که در سوریه روی دهد نه تنها بر ترکیه بلکه بر اسرائیل، عراق، ایران و لبنان نیز تاثیرگذار است. این مسئله برخورد با دمشق را پیچیده کرده است. و کسی نمیتواند بنشیند و بگوید که این استراتژی من است و کاری به تحولات دیگر ندارم.
ممکن است پس از انتخابات آمریکا اتفاقی مهم در سوریه رخ دهد؟
به احتمال زیاد؛ اما ترکیه همچنان نقش مهمی خواهد داشت. بدون ترکیه تقریبا برقراری منطقه پرواز ممنوع غیرممکن است.
دولت اسد سقوط میکند؟
من تنها میتوانم بگویم که دولت بشار اسد تمام میشود. اما اینکه چه زمانی این اتفاق میافتد بستگی به اقدامات کشورهای قدرتمند دیگر دارد. فکر میکنم پس از انتخابات آمریکا، آنکارا و واشنگتن به این نتیجه برسند که زمان اقدام جدی فرا رسیده است.
به نظر شما دولت علویها بر سر کار میآید؟
اگر چنین اتفاقی روی دهد ما دولت کردها، مسیحیها و سنیها را هم خواهیم داشت. اما احتمال وقوع چنین امری بسیار ضعیف است و قابل تحمل هم نیست.