عصرایران - از وقتی که مدرسه روستای شین آباد دچار آتش سوزی شد و دختران دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی این مدرسه ، مظلومانه در میان شعله های آتش سوختند و راهی بیمارستان شدند ، مقامات وزارت آموزش و پرورش ، مدام بر این نکته تأکید دارند که بخاری به کار رفته در مدرسه ، "استاندارد" بوده است.
با حمل بر صحت کردن این سخن مسوولان آموزش و پرورش از جمله وزیر ، نکته مهمی که وجود دارد و بدان پرداخته نشده ، الزام مسوولان "موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران" و نیز کارخانه تولید کننده بخاری به "پاسخگویی" است.
البته این مهم ، چیزی از مسوولیت وزارت آموزش و پرورش را کم نمی کند و این وزارتخانه ، باید به عنوان متولی نگهداشت دانش آموزان ، پاسخگوی کوتاهی تاریخی اش باشد اما نباید مؤسسه استاندارد و کارخانه تولید کننده در پناه توجه افکار عمومی به وزارت آموزش و پرورش ، خود را معاف از پاسخگویی بدانند.
مسوولان موسسه استاندارد باید توضیح دهند که بر چه مبنایی ، اجازه استفاده از آرم استاندارد را به محصولات می دهند؟ و اساساً چرا باید بخاری دارای آرم استاندارد این گونه بسوزد و این همه دانش آموز را به کام آتش بفرستد؟!
موضوع استاندارد در کشور ما ، البته به بحث بخاری مدرسه شین آباد ، محدود نمی شود ، بلکه این موضوع بسیار دامنه دار است و حتی در محصولات کلانی مانند خودرو نیز ، شاهد آن هستیم که خودروهایی با مجوز استاندارد شماره گذاری می شوند که در دنیا ، اساساً چنین خودروهایی سال هاست که از رده خارج شده اند ولی در ایران ، استاندارد می گیرند و گاه به کشتارهای فجیع را نیز رقم می زنند کما این که کامیون "هوو" که استاندارد داخلی گرفته بود ، بر اثر ناایمن بودن ترمزهایش ، صدها نفر را کشت و مجروح کرد و کک موسسه استاندارد هم نگزید!
موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران و کارخانه سازنده بخاری ، در کنار آموزش و پرورش در ردیف متهمان حادثه اخیر مدرسه روستایی پیرانشهر هستند و باید پاسخگو باشند.
اگر گزارش حادثه را بخوانيد نوشته صبح بخاري را نفت كرده اند و اطراف بخاري هم ريخته اين به بخاري و سازنده آن و آرم استاندارد ربط ندارد به كسي كه بخاري را نفت كرده دقت نكرده. بعد حادثه اتفاق مي افتد، افراد آموزش نديده اند كه در چنين مواردي اولين كاري كه بايد كرد چيست. اشتباه كه كرده اند بخاري شعله ور با مخزن پرنفت آن را بلند كرده اند كه از كلاس خارج كنند بعد فهميده اند دستشان مي سوزد و مي افتد و كل كف كلاس نفتي و شعله ور مي شود و آن حادثه يا فاجعه رخ مي دهد. درحاليكه بايد ابتد بايد بچه هاي معصوم را از كلاس خارج مي كردند، بعد با كپسول آتش نشاني آتش را خاموش مي كردند. ميشه بفرماييد اينجا استاندارد و بخاري ساز چه نقش و تقصيري دارند؟
با این روند این مملکت درست نخواهد شد...
نظارت
نظارت
وجدان
وجدان
اين همه پژو 405 آتيش گرفت و چند ده نفر سوختند و جانشان را از دست دادند و كسي ككش هم نگزيد
چندين هواپيما سقوط كرد و صدها تن كشته شدند و كسي ككش هم نگزيد
چندين اتوبوس راهيان نور تصادف كردندو دهها تن از دانش آموزان بيگناه كشته شدند و كسي ككش هم نگزيد
وحالا ديگر اميدي به به اصلاح نيست.
فقط خود خدا مي داند مسئولان بي عرضه در بارگاهش چه پاسخي خواهند داشت ؟
خدایا به تو پناه می برم
يادم مي آيد سال 76 در يزد كه گاز نداشت از يك بخاري ژاپني استفاده مي كرديم.. اين بخاري در حال كار مخزن آن جدا مي شد و بدون آن كه قطره اي بريزد مجددا پر مي گرديد و در جاي خود قرار مي گرفت. استاندارد يعني اين
(همين را هم چاپ نكنيد ما عادت داريم)
تعمیر و نوسازی مدارس کشور نیاز به حداقل چند میلیارد دلار هزینه داره در حالیکه آموزش پرورش تو حقوق کارکنانش مونده.
اگه واقعا کسی به فکر بچه های مردمه باید به فکر نوسازی مدارس باشه وگر نه هر کسی بیاد وزیر بشه باز هم وضعیت همینه.
ما تا یه حادثه غم انگیزی در کشور بوجود میاد همه احساساتی میشیم و میگیم باید چنین و چنان شود و فلان مسئول باید استعفا دهد و ... ولی یه چند وقت که گذشت کلا یادمون میره. در حالیکه بهتر اینه که به فکر چاره درست کار باشیم.
آقای حاجی بابایی فکر می کنند به خاطر سیستم 6-3-3 باید برایش جایزه نوبل بدهند ولی نمره دادن بیجا به خاطر درصد قبولی آبروی علم را برده است. چرا باید دانش آموز اول و دوم دبیرستان حتی توانایی حل مسئله ریاضی پنجم ابتدایی را نداشته باشد؟؟!!
رعایت استاندارد، ایمنی، اخلاق و قانونمندی هم مثل درصد قبولی هست.
عصر ایران لطفا منتشر کن.
آخه این بنده خدا این قدر کار و مشغله داره که نمیتونه تفریح معمولی واسه خودش داشته باشه بعد بیاد بره همه مدرسه هارا ببینه که ایا مشکل تاسیساتی دارن یا نه.
اون مدیر مدرسه مسئوله که پولا را از خانواده های بچه ها میگیره اما خرج مدرسه نمیکنه
یا حداقل اعلام نمیکنه به بالادستی ها که بابا این مدرسه مشکل داره
من که اینجا وزیر را مقصر نمیدونم
قضیه مثل یه اتوبوس شده وزیر رانندست و کارمنداش سرنشیناش.بابا راننده خوبه سرنشینا مشکل افرینن
بابا یکم فکر کنین بعد نظر بدین