۳۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۵۱۹۲۴
تاریخ انتشار: ۲۱:۱۱ - ۲۵-۱۰-۱۳۹۱
کد ۲۵۱۹۲۴
انتشار: ۲۱:۱۱ - ۲۵-۱۰-۱۳۹۱

راز قتل جسد سوخته در کارگاه نجاری

 فردی که پس از قتل دوست خود باعث سوختن جسد وی در کارگاه نجاری شده بود، دستگیر شد.

به گزارش فارس در روز 27 آبان ماه سال گذشته، از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 وقوع یک فقره آتش‌سوزی در یک کارگاه نجاری واقع در منطقه سیاه‌سنگ به کلانتری 206 بومهن اعلام شد که با حضور مأموران کلانتری و آتش‌نشانی در محل و پس از اطفای حریق، جسدی سوخته‌ در کارگاه کشف شد که بنا بر اظهارات کارگران کارگاه نجاری این جسد متعلق به یکی از کارگران کارگاه به نام بهروز 22 ساله بود که شب‌ را در همان‌جا استراحت می‌کرده است.

با تشکیل پرونده مقدماتی تحت عنوان آتش‌سوزی منجر به مرگ، پرونده در دادسرای ناحیه 16 تهران تحت بررسی قرار گرفت و همزمان با دستور بازپرس جسد برای مشخص‌شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد که همزمان با آغاز تحقیقات و بنا بر اظهارات کارگران کارگاه نجاری، بررسی فرضیه اشکال فنی در سیم‌کشی کارگاه به عنوان علت آتش‌سوزی منجر به مرگ تحت بررسی قرار گرفته بود.

اما با اعلام نظریه کارشناسی اداره آتش‌نشانی مبنی بر عمدی‌بودن آتش‌سوزی و همچنین نظریه‌پزشکی قانونی درباره علت مرگ (ضربات جسم برنده به گردن و شکم)، پرونده با قرار عدم صلاحیت از دادسرای ناحیه 16 به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.

با ارجاع پرونده به دادسرای جنایی و تشکیل پرونده با موضوع قتل‌عمد، به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی، پرونده در اواخر شهریور سال جاری برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که با وجود آن که پرونده پس از گذشت نزدیک به 9 ماه از زمان وقوع حادثه در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته بود، اما کارآگاهان با مراجعه به محل کارگاه به بررسی میدانی از محل حادثه پرداخته و در بررسی‌های انجام شده از محل کارگاه اطلاع پیدا کردند که تعدادی از کارگاه‌های محل حادثه مجهز به دوربین‌های مداربسته است؛ بنابراین تصاویر دوربین‌های مداربسته این کارگاه‌ها مورد بازبینی قرار گرفت و کارآگاهان موفق به بدست آوردن تصاویر از یکی از دوربین‌های مشرف به کارگاه محل حادثه شدند.

بررسی تصاویر به دست آمده مقتول را به همراه جوان دیگری نشان می‌داد که در حال ورود به کارگاه نجاری بودند؛ با بدست آمدن این تصاویر، کارآگاهان به تحقیق از کارگران و صاحب کارگاه نجاری پرداخته و آنان نیز پس از مشاهده تصاویر، همگی عنوان داشتند که جوان همراه مقتول، یکی از کارگران 20 ساله سابق کارگاه نجاری به نام علی است و همچنین از همشهریان مقتول است که پیش از این در آنجا مشغول به کار بود.

با شناسایی علی، کارآگاهان با شناسایی محل کار وی در یک کارگاه نجاری واقع در منطقه مرتضی‌گرد به این محل مراجعه و در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که علی در زمستان سال 1390 و حدود یک ماه پس از مرگ بهروز، بی هیچ دلیل مشخصی مبنی بر کم بودن حقوق دریافتی، از محل کار خود تسویه حساب کرده که با توجه به اطلاعات بدست آمده، کارآگاهان موفق به شناسایی محل سکونت علی در یکی از شهرستان‌های استان گلستان شده و با اخذ دستور نیابت قضایی به این شهرستان اعزام و او را دستگیر کردند.

علی در تحقیقات اولیه با انکار هرگونه ارتکاب جنایت مدعی شد که آخرین باری که با مقتول بوده، شب پیش از کشف جسد بوده که تنها تا مقابل در ورودی کارگاه رفته و بدون آن که وارد آنجا شود از بهروز خداحافظی و محل را ترک کرده است. اما اظهارات ضد و نقیض علی همچنان ادامه داشت و هر بار اظهارات جدیدی را بیان می‌کرد.

اظهارات ضد و نقیض علی حتی پس از مواجهه حضوری با افرادی که وی هر بار در اظهارات متفاوت خود مدعی همراه بودن با آنها در زمان حادثه شده ادامه داشت تا این که تصاویر دوربین‌های مداربسته شب حادثه به وی نشان داده شد و زمانی که او در برابر دلایل و مدارک غیرقابل انکار ارائه شده از سوی کارآگاهان قرار گرفت، به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.

متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: به همراه بهروز (مقتول) به داخل کارگاه نجاری رفته و در حال تماشای فیلم بودیم که سر صحبت در خصوص تعدادی از بستگان و دختران فامیل من باز شد و بهروز شروع به تمسخر آنان و حتی خانواده من کرد؛ در حالی که عصبانی شده بودم، از روی اجاق گاز یک چاقو برداشته و دو ضربه به شکم و پس از آن چندین ضربه به گردن بهروز زدم که باعث شد تا او روی اجاق بیفتد و همین موضوع باعث آتش گرفتن کارگاه شد؛ در حالی که لباس‌هایم کاملا خونی شده بود، از کارگاه خارج شده و شبانه به مرتضی‌گرد برگشتم اما برای آن که کارگران کارگاه متوجه وضعیت من نشوند، تصمیم گرفتم تا شب را در پشت کارگاه سپری کنم تا این که صبح زود و پیش از بیدارشدن سایر کارگران از دیوار بالا رفته و وارد کارگاه شدم و بلافاصله لباس‌های خود را تعویض کرده تا فردی متوجه موضوع نشود؛ چندین هفته در کارگاه ادامه کار دادم تا نهایتا به بهانه خسته شدن از کار، تسویه حساب کرده و به شهرستان بازگشتم.

در طی این مدت تمامی اهالی محل و بستگان تصور می‌کردند که بهروز به علت آتش‌سوزی ناشی از نقص سیستم سیم‌کشی کارگاه نجاری فوت کرده و به هیچ عنوان تصور نمی‌کردم که پلیس متوجه اصل موضوع می‌شود تا این که پس از گذشت نزدیک به یک سال دستگیر شدم.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم درباره ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
ارسال به دوستان