روزنامه بهار نوشت:
مراکز خرید را اگر «سوکسوک» کرده باشید قیمتها
همچون پتکی نوازشتان میکنند و سرگیجه میگیرید از درآمد 600هزار تومانی
خود در برابر قیمت 18میلیون تومانی یک کاپشن چرم. باور کنید اینجا
قیمتها، دنیای شما را عوض میکنند تا شاید شما هم تصویری از جور دیگر
زندگی کردن را در ذهنتان پا به پا کنید.
تصویری شکل گرفته در
بوتیکهای مدرن و چشمنواز. شاید باور نکنید اما ما به شما میگوییم در این
بوتیکها کاپشنهای چرم ایتالیایی و آمریکایی از چهارمیلیون تومان تا
18میلیون تومان اتیکت خوردهاند. اینگونه کالاها دو تصویر در ذهن ایجاد
میکنند. یکی ارتقای تولید سفارشی در گوشهای از دنیا و دیگری مصرف این
کالاها در کشورهایی که متکی به نفت است و ثروتمندان آن نیز در یک نمای کلی
تاجر هستند.
در چند سال گذشته که بازار فعالیتهای غیرمولد در
ایران داغ بود و از سوی دیگر تولیدکنندگان به عنوان نیروهای مولد اقتصادی
در حاشیه قرار گرفتند، مصرف نیز رنگهای متعددی را تجربه کرد. کالاهایی با
قیمتهای نجومی درست در همین سالها که اقتصاد نیز بیش از هر زمان دیگری
متکی بر واردات بود، راهی بازارهای ایرانی شده است و به طور کلی دو طیف
مشخص مصرفکنندگان را در اقتصاد ایران نمایان کرده است.
یعنی کسانی
که میتوانند کاپشنهای 18میلیونی، ساعت چندمیلیاردی و... استفاده کنند و
کسانی که نمیتوانند. وجود این دو طیف اما فقط این پرسش را به ذهن
میرساند که آیا اگر به جای مصرف محصولات لوکس، صاحبان سرمایه به سمت تولید
حرکت میکردند چه اتفاقی برای اقتصاد ایران رخ میداد؟ البته این پرسشی
سخت است چون در اقتصاد ایران کار بهگونهای است که تولید دمار از روزگار
فعالان اقتصادی در میآورد.
برای همین، آنها ترجیح میدهند که به
جای تحمل این سختی از مزایای تجارت استفاده کنند و بهسادگی نیز نیازهای
خود را با کالاهای گران تامین کنند.