عصر ایران؛ سعید شمس - اردیبهشت ماه سال ۹۱ شاهد اتفاقهایی بود که هر کدام به اندازه خود حائز اهمیت بود که البته مهمترین شان انتخابات مجلس نهم بود که در نتیجه آن قوه مقننه برای سومین بار متوالی با چهرهای اصولگرایی تشکیل شد.
گرانی غیرقابل انکاردر ماههای اول سال گرانی کالاهای ضروری باعث شده بود که لایههای مختلف جامعه گرانی را تجربه کنند و البته به نوعی با این مساله درگیر شدند. محدودیتهای مالی به قدری جامعه را با محدودیت و مشکلات مواجه کرد که حتی رییس دولت هم با وجود تکذیبهای گذشته نتوانست مساله را انکار کند.
دولت با محوریت محمود احمدی نژاد رئیس جمهور بالاخره گرانیهای اخیر را پذیرفت و وی استانداران را فرا خواند و خواستار مقابله با افزایش بیرویه قیمتها در بازار شد.
البته این قصهای تکراری در اقتصاد ایران است که هر سال بعد از تعطیلات نوروزی شیرینی تمامی ارزانیها و ارزان فروشیهای روزهای پایانی سال به کام مصرف کنندگان تلخ شود و با برخی سوء استفادهها از بین برود اما امسال گرانی و گرانفروشی در بازار ایران رنگ و بوی دیگری دارد. سال گذشته البته گرانیها ابتدا از سوی بیشتر مسئولان در بازار تکذیب شد و گرانیها را به گرانفروشیهای خودسرانه در بازار نسبت دادند. غافل از اینکه واقعیت بازار تنها آن چیزی نیست که بتوان آن را به افزایشهای خودسرانه نسبت داد و با بازرسیها قصد مقابله با آنها را کرد؛ حتی اگر ۱۰ هزار بازرس بازار را زیر ذره بین خود بگیرند و اجازه تخلفات ندهند.
بنابراین دولت اردیبهشت ماه سال گذشته پذیرفت که گرانیها در بازار وجود دارد و باید هر چه سریعتر برای آن چاره اندیشی کرد و به همین دلیل بود که محمود احمدینژاد به استانداران در آن روزها دستور داد تا به عنوان روسای کارگروه کنترل بازار استان خود به تنظیم بازار بپردازند.
بازگشت احمدینژاد به مجمع تشخیص مصلحتبالاخره پس از ۳ سال غیبت، محمود احمدی نژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور پیدا کرد و جای خالی صندلی کنار رییس مجمع پر شد. آخرین حضور احمدی نژاد در مجمع به فروردین ۱۳۸۸ باز میگشت چرا که وی بعد از حوادث انتخابات سال ۸۸ با وجود توصیههای مطرح شده از سوی چهرههای مسؤل و سیاسی هرگز حاضر به حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام نشده بود.
احمدینژاد که در مناظرههای انتخاباتی فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی را با اتهامهای مالی مواجه کرده بود هیچگاه به عنوان رییس جمهور دولت دهم در مجمع حاضر نشده بود و شاید هم ترجیش این بود تا با «آیت الله» ی که خود را رودرروی او میدید، چشم تو چشم نشود.
با این حال به دلیل اهمیت حضور رییس دولت در جلسات مجمع و جای خالی او مدتها سبب بحث و جدل و اظهار نظرات گوناگون شد و نزدیک به سه سال مداوم نیز ادامه پیدا کرد.
در نهایت با تاکید رهبر معظم انقلاب درباره حضور تمامی اعضای مجمع در جلسات، احمدینژاد هر چند با یک جلسه غیبت، بار دیگر در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور پیدا کرد.
او در این جلسه که احمدینژاد با استقبال گرم هاشمی وارد جلسه شد. البته این همنشینی خود خواسته و شاید هم ناخواسته تغییری در شرایط ایجاد نکرد و محمود احمدینژاد و طیف موسوم به دولتیها همچنان هاشمی را به عنوان رقیب میدیدند و البته هاشمی همچنان انتقادات گاه و بیگاهی را درباره عملکرد آنها مطرح میکرد.
احتمال تغییر موضع آمریکا درباره غنیسازی در ایرانمذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در استانبول که پس از مدتها سرگردانی و اختلاف در مورد زمان و مکان برگزاری آن، سرانجام روز ۱۴ آوریل با حضور نمایندگان ایران و ۶ کشور مقابل برگزار شد.
این جلسه از مذاکرات آن چنان راضی کننده بود که پس از آن، هر روز نشانههای تازهای از بهبود در روابط ایران با کشورهای ۱+۵ و آژانس بینالمللی انرژی هستهای دیده میشود.
اگر چه از محتوای آن مذاکرات خبری درز نکرد اما رضایت طرفین و به تبع آن درخواست ایران برای لغو تحریمها تا مذاکرات بغداد نشان داد که توافقاتی در مذاکرات استانبول حاصل شده است. یکی از این توافقات، احتمال پذیرش غنیسازی اورانیوم با درصد پایینتر در ایران بود.
مقامات آمریکایی گفتند که ممکن است با در صورت موافقت ایران با نظارت های گسترده تری بر فعالیت های هسته ای خود، مجوز غنی سازی 5 درصدی تهران را صادر کنند.
سه باره اصولگرایان در قوه مقننه
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی به مرحله دوم رسید که اصولگرایان در غیاب اصلاحات و ناتوانی دولتیها برای حضوری جدی در این اتفاق مهم، نتوانستند به اتحاد انتخاباتی برسند تا نتیجه این شود که در دور اول فقط غلامعلی حداد عادل، علیرضا مرندی، علی اکبر ابوترابی فرد، مرتضی آقا تهرانی و مسعود میرکاظمی توانستند به مجلس راه پیدا کنند و رقابت جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری به دور دوم کشید.
براساس اعلام ستاد انتخابات کشور از چهل نفر برگزیده شده در دور دوم انتخابات در شهرستانها ۱۴ نفر آنها از جبهه متحد و تنها ۸ نفر از بین جبهه پایداری بود که البته ۵ نفر از آنها مشترک هر دو لیست بودند. در شهر تهران نیز از جمع ۲۵ نفر ۱۱ نفر از جبهه متحد، ۸ نفر از پایداری و ۴ نفر مشترک دو لیست است.
در دور اول انتخابات نیز ۸۸ نفر از کاندیداهای جبهه متحد وارد بهارستان شده بودند که این رقم برای پایداریها ۴۴ نفر بود که البته ۴۰ نفر از آنها مشترک بین هر دو جناح بود. بدین ترتیب با احتساب آمار دور اول انتخابات در مجموع در مجلس نهم ۱۱۷ نفر از نمایندگان راه یافته به مجلس در لیست جبهه متحد اصولگرایان حضور داشتند که این رقم برای جبهه پایداری ۶۴ نفر است که البته ۴۷ نفر از این تعداد در هر دو لیست حضور داشتند.
بدین صورت بود که مجلس نهم به مانند مجالس هفتم و هشتم با ترکیبی اصوالگرا آغاز به کار کرد تا «سه باره اصولگرایان در قوه مقننه» این ذهنیت را به وجود آورد که «شرایط موجود» کار جبهه اصولگرایی برای برنده شدن در انتخابات را آسان کرده است.