متن گفتگوی تفصیلی محمدرضا باهنر، کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و عضو ائتلاف پنجگانه اصولگرایان متشکل از وی و آقایان متکی، ابوترابی، پورمحمدی و آل اسحاق موسوم به ائتلاف "اکثریت اصولگرایان" با خبرنگاران «نسیم» بدین شرح است:
* آقای مهندس باهنر ضمن خوشآمدگویی به جنابعالی به خاطر حضور در خبرگزاری «نسیم» به عنوان سوال اول بفرمایید چه شد که تصمیم به کاندیداتوری در انتخابات آتی ریاست جمهوری گرفتید و آیا در اینخصوص با افراد خاصی مشورت کردهاید؟
- هر انتخاباتی که در کشور صورت میگیرد دارای یکسری ویژگیهای عمومی است که همه انتخابات آن را دارا هستند اما برخی از این انتخاباتها ویژگیهای خاص خود را نیز دارند. اتفاقا انتخابات خرداد 92 انتخابات بسیار حساس و مهمی است. با تحلیلی که انجام دادم تصورم این است که انتخابات ریاست جمهوری این دوره عملا انتخاباتی 3 قطبی و یا حتی 4 قطبی خواهد بود. یک قطب آن اصلاحطلبان هستند، یک قطب آن گزینه رئیسجمهور است و قطب دیگر آن اصولگراها هستند و در این بین مستقلها نیز حضور خواهند داشت.
ما در توصیههای بزرگان داریم که دولت بعدی باید ضمن داشتن نقاط قوت دولت حاضر، از نقاط ضعف این دولت به دور باشد و از سوی دیگر حضور پررنگ و پرتراکم مردم جزء استراتژیهای ما و نظام است.
از طرفی باید برای نقاط ضعفی که در چند سال اخیر دست به گریبان آن بودهایم راه حل علمی و خردمندانه پیدا کنیم. البته دولت حاضر نقاط قوت بسیاری را دارد اما شاید بتوان مهمترین ضعف آن را بیبرنامه بودن آن دانست. چه برنامههای مصوب همچون چشمانداز بیست ساله و یا برنامه پنج ساله پنجم یا حتی بعضی از قوانین پایهای کشور مانند اصل 44 قانون اساسی که اینها هرکدام میتواند در بخش خودش یک انقلاب به وجود آورد.
بنابر این من فکر میکنم مبرم ترین نیاز حکومتی کشور حرکتهای برنامه محور، مبتنی بر سیاستهای کلی کشور است. بسیاری از کارهای خوب با نیات نیکو متاسفانه نتایج نا مطلوبی را به جای گذاشت و قوه مجریه بیش از آنکه گوش باشد زبان داشت. به جای اینکه فکر جمعی باشد فکر انفرادی وجود داشت.
امسال بیست و پنجمین سال است که در مجلس هستم و در برنامههای مختلف کلان و سندهای برنامهای کشور نقش داشتهام. از یک سو به این مسائل احاطه دارم و هم اینکه اعتقاد و تعصب من حرکت بر اساس برنامه است. بر همین اساس و با توجه به ارتباطات تشکیلاتی که با خط امام و رهبری و مجموعه اصولگرایان داشتم توصیههایی شد که ما خود را در معرض انتخابات ریاست جمهوری قرار دهیم که در نهایت خودم را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی کردم.
افتخار من این بوده که رفتارهایم همسو با روحانیت مبارز کشور باشد که سمبل آنها جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین قم است. جبهه پیروان خط امام و رهبری به ما توصیه کرد و ما هم آمدیم. در دولتم با همکاری همه نیروهای مثبت کشور، خرد گرایی و منطق گرایی را دنبال خواهیم کرد.
* با توجه به اینکه شما سابقه و برنامه قبلی برای حضور در انتخابات نداشتید و بر اساس پیشنهادات دوستان در عرصه حاضر شدید آیا برنامه مدون و مشخصی برای حضور در انتخابات دارید؟
- جنس کار من همواره بر این اساس بوده که هر روز و هر هفته از ایام شغلیام را با مسائل کلان کشور درگیر باشم. به گونهای که هم از نظر تئوریک و هم از نظر عملیاتی اقتضا میکرده که همواره در بطن این اتفاقات باشم. فکر میکنم هم به مشکلات تسلط دارم و هم برنامههای حل این مسائل را دارم.
روشن است که سیاستهای کلان راهبردی کشور همواره از پیش تعیین شده است. این سطح از برنامهها هم تایید سیاستهای راهبردی رهبری را دارد، هم خواست دولت را در قالب لایحه به همراه دارد و هم نظر مجلس را به عنوان تصویب کننده این برنامهها؛ اما در حوزه سیاستهای اجرایی این برنامهها میتوان بحث کرد.
به زودی در یک کنفرانس خبری برخی از بخشهای برنامهها و سیاستهای اجراییام را منتشر میکنم. از جمله رویکردم در خصوص هدفمندی یارانهها، لایحه خدمات کشوری و یا سهام عدالت را به طور جدی تشریح خواهم کرد. تمام این برنامه ها تدوین شده و به موقع اعلام خواهد شد.
* سبد رای خود را بیشتر در کجای ایران میدانید؟
- من تا به حال هفت دوره رای موفق از مردم گرفتهام؛ دو دوره در کرمان و پنج دوره در تهران. این نشان میدهد که ملت عزیز ایران همواره به من اعتماد مستمر داشتهاند. من جزء معدود آدمهای تشکیلاتی کشور هستم. بدنه تشکیلاتی که من عضو آن هستم در تمام استانهای کشور گسترده شده است. از سوی دیگر قشر فرهیخته جامعه نیز به هر حال تعریفی از "باهنر" دارند. البته معتقدم از همه مهمتر رای کف خیابانها و جمعیت توده عظیم کشور است. اگر کسی مشکلات آنها را خوب بفهمد میتواند به آنها بپردازد.
نامزدها باید کارنامه خود را در کنار برنامههای آتی خود ارائه دهند تا یک نتیجه درست به دست بیاید.
* شما اشاره کردید که یکی از قطبهای انتخابات آتی اصولگرایان خواهند بود. از سوی دیگر ما شاهد ظهور ائتلافهایی همچون "ائتلاف 1+2 پیشرفت" و "ائتلاف اکثریت اصولگرایان" هستیم. چندین نفر هم به طور مستقل اعلام آمادگی کردهاند. در کل صدای واحدی از این جناح شنیده نمیشود. نظر خود را در خصوص این چندصدایی اصولگرایان بفرمایید؟ آیا این اتفاق یک تهدید است یا یک فرصت و اینکه راه رسیدن به یک کاندیدای واحد چیست؟
- الان صداهای متفاوت و متنوعی از جریان اصولگرایی شنیده میشود. بعض از این صداها ائتلافی است مانند ائتلاف 1+2 و برخی نیز انفرادی. ما این را باید قبول کنیم که در انتخابات دو دهه اول انقلاب چهرههایی کاریزماتیک میآمدند و کاندیدا میشدند و رای میآوردند. رقابت آنچنان شدیدی هم نبود. پس از انتخابات دور دوم هاشمی بود که کم کم رقابتها پررنگتر شد. آن زمان توکلی در مقابل هاشمی 6 میلیون رای آورد. سپس انتخابات 76 و 80 تا اینکه در انتخابات 84 تا یکماه قبل از انتخابات کمتر کسی باور میکرد که نتیجه انتخابات اینگونه شود. این فضا با دهه اول انتخابات بسیار متفاوت بود.
بنابراین هرچه تنوع برنامهها و کاندیداها بیشتر شود رقابتها بهتر خواهد شد. مشکل اصلی این است که جریانها و احزاب در مدیریت بخش خودشان دچار مشکل هستند. من طرفدار وجود 2 الی 3 حزب در کشور هستم. اصولا نداشتن حزب در مردم سالاری دینی آفت است. در چنین ساختاری رقابت در درون حزب نیز اشکالی به وجود نمیآورد به شزطی که رقابت به صورت مقدماتی و نیمه نهایی باشد. الان هم ما تلاش میکنیم که همین اتفاق بیافتد. ما تلاش میکنیم که به مدیریتی واحد و متمرکز برسیم نه لزوما بر این اساس که به یک کاندیدای واحد برسد.
گروه 1+2 اعلام کرده است که از آنها تنها یک نفر کاندیدا خواهد شد و حتی ممکن است آن یک نفر غیر از این سه نفر باشد. ما نیز با عنوان ائتلاف اکثریت اصولگرایان قرار است یک نفر را به عنوان کاندیدای نهایی معرفی کنیم. مابقی از جمله جبهه پایداری را نیز دعوت میکنیم که جمع شوند و به یک نفر نهایی برسند و این سه نفر وارد مرحله نهایی انتخابات شوند. باز در زمان انتخابات با توجه به سه قطبی بودن انتخابات اگر دیدیم که دو قطب دیگر خطرناک شدند آنوقت اصولگراها میتوانند و باید به یک کاندیدا برسند و در غیر این صورت سه کاندیدای ما در کنار دو قطب دیگر انتخابات را پیگیری کنند.
* آقای "عسگراولادی" چند وقت پیش در خصوص سران فتنه اظهار نظری داشتند. و برخی با اشاره به این اظهار نظر و همچنین تعدد کاندیداهای اصولگرا بر این نظر هستند که اصولگرایان درخصوص برخی موضوعات - از جمله فتنه نظرشان تغییر کرده است. نظر شما درخصوص این ادعا چیست و آیا آقایان موسوی و کروبی را سران فتنه میدانید یا خیر؟
- به نظر من خیلی نباید در واژهها گیر بفتییم. اینکه بخواهم به نیت آقای مهندس موسوی و کروبی برگردم و اینکه آیا از قبل وابسته بودهاند و الان نیستند, معتقدم مشکل ما این چیزها نیست. یک فتنهای در سال 88 رخ داد که هزینههایی را به نظام و مردم وارد کرد؛ توهماتی را ایجاد کرد و سعی کرد در بین مردم و حاکمیت یک عدم اعتمادی را به وجود بیاورد.
از نظر من اینکه سران این فتنه چه کسانی هستند خیلی مهم نیست و مهم نیست که فتنهگرند یا مفتونند. اینکه کارگردان بودند یا بازیگر بودند، برای من مهم نیست. شما در اینترنت کلمه باهنر و فتنه را جستجو کنید، شاید پنجاه هزار کلمه درخصوص فتنه صحبت کردهام ولی مشکل ما الان این نیست؛ مشکل ما این است که اینها بالاخره عامل فتنه ای عظیم در کشور بودند و این هرگز قابل بخشش نیست حتی اگر توبه کنند.
یک نکته دیگر وجود دارد که برخی از گرایشهای تندرو قصد دارند تمام اصلاحطلبان را با چوب فتنه برانند. من هرگز با این موضوع موافق نیستم. من اصلاحطلبی را یک تفکر میدانم. هرگز خود را یک اصلاح طلب نمیدانم بلکه آنها را رقیب خود میدانم.سران فتنه به انقلاب و نظام و ظلم کردند و تمام خدمات گذشته خودشان بر باد دادند.
رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی نوروزی خود در مشهد مقدس فرمودند که همه جریانات سیاسی داخل نظام باید در انتخابات شرکت کنند. البته به شرظی که در چارچوب قانون اساسی باشند وگرنه فتنه گران هزینههای بسیاری را به نظام وارد کردند و باید پاسخ اعمال خود را بدهند البته واقعه 9 دی اتفاق افتاد که نظام خیلی سود برد در این قضیه و آن بازیافت انرژی کامل نظام بود.
* در حواشی ائتلاف اکثریت یک شائبه وجود دارد و آن اینکه گزینه اصلی شما علی لاریجانی خواهد بود. آیا ایشان پشت این جریان حضور دارند و آیا بین تشکیلات شما و ایشان ارتباطی وجود دارد؟
- آقای لاریجانی در سال 84 کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری بودند و ما هم از ایشان حمایت میکردیم. کذب بودن اینکه برخی میگویند من در آن زمان حامی احمدی نژاد بودم با یک مطالعه ساده روشن میشود که بنده در آن انتخابات رئیس ستاد آقای لاریجانی بودم. اما در خصوص وضعیت فعلی هر زمان که ما از ایشان سوال کردیم که آیا شما در انتخابات سال آینده کاندیدا خواهید شد ایشان صراحتا پاسخ منفی دادند.
اما باید بدانیم که در انتخابات و عالم سیاست هیچ امر غیر ممکنی وجود ندارد. اما تا جایی که من میدانم ایشان قطعا نمیآیند. کما اینکه افراد دیگری هستند که اگر بیایند تمام معادلات انتخابات تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال ما هرچه اعلام نظر از آقای هاشمی در خصوص انتخابات داریم آینده داریم گفتهاند که من کاندیدا نخواهم شد. حتی فرزندان و اطرافیان وی نیز اعلام کردهاند که هاشمی رفسنجانی تصمیمی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ندارد و اما چند روز پیش نقل قولی از ایشان شنیدم که گفت به احتمال 90 در صد در انتخابات حاضر نخواهم شد؛ باید بگویم که 10 درصد برای هاشمی احتمال کمی نیست.
با توجه به علاقهای که به هاشمی دارم به صورت جدی توصیه میکنم که ایشان کاندیدای انتخابات نشوند چرا که ایشان از آمدن سودی نمی برد و سودی هم به مملکت نمی رساند. حالا اگر لاریجانی بیاید آیا صحنه انتخابات عوض میشود باید منتظر ماند و دید. جبهه پیروان خط امام و رهبری هیچ تعهدی به علی لاریجانی ندارد چرا که ایشان از ابتدا مطرح نبوده است.
* احتمال ائتلاف شما با 1+2 وجود دارد؟
- پیش از این هم اعلام کرده بودیم که ائتلاف 1+2 اتفاق خوبی است و از کار آنها استقبال کردیم.کاندیداهای 1+2 از چهرههای مشهوری هستند و نقاط خوب و قابل اتکایی دارند، اما به آنها توصیه کردیم که جامعه اصولگرایی را منحصر به خودتان نکنید. جامعه اصولگرایی جامعه گسترده و وسیعتری از این مجموعه است. الان هم توصیه میکنیم که درها را باز کنند و یک مجموعه بزرگ را تشکیل دهند. ما آمادگی ائتلاف با 1+2 را داریم و به آنها نیز اعلام کردهایم.
*کاندیدای نهایی ائتلاف اکثریت اصولگرایان چه زمانی و بر اساس چه فرایندی معرفی خواهد شد؟ آیا در اینباره نظرسنجی خواهید کرد؟
- نظرسنجی هایی که ما داریم خیلی محدود است و بر اساس جامعه آماری کوچکی است و قابل تکیه نیست. اما برخی نظرسنجی هایی در سطح کلان وجود دارد که در صورتی همسان بودن نتایج این نظرسنجی ها میتوان تا حدودی به آن تکیه کرد. نظر سنجی مستقل بسیار پر هزینه است اما با این وجود یکی از عوامل موثر ما این روش خواهد بود.
* هزینههای انتخاباتی شما از کجا تامین خواهد شد؟
معتقدم اگر هزینه های انتخاباتی متمرکز باشد خیلی سخت خواهد بود. اما در صورتی که این هزینهها در سطح استانهای کشور توزیع شود کار بسیار راحتتر خواهد بود.
جبهه پیروان خط امام و رهبری و حزب موتلفه در شهرهای مختلف کشور دفاتری دارند که در حال انجام امور خود هستند. در زمان انتخابات میتوانند وظیفه ستاد انتخاباتی را اجرا کنند. اما بعضی جاها هزینههای انتخاباتی خیلی بالا میرود. باید کاندیداهای پولدار در زمان تبلیغات رعایت مستضعفها را بکنند.
* برخی رسانهها اعلام کرده بودند که آقای باهنر گفته است که من به نفع هیچ کاندیدای دیگری کنار نخواهم کشید و تا آخر هستم. اما حالا میبینیم که شما با حضور در ائتلاف عنوان میکنید که از این ائتلاف تنها یک نفر کاندیدا معرفی خواهد شد. آیا این تصور را نمی رساند که این ائتلاف صوری بوده و گزینه نهایی ائتلاف خود آقای باهنر خواهد بود؟
پاسخ به این شبهه به سادگی قابل رفع است. به عنوان مثال آقای پورمحمدی که در ائتلاف ما حضور دارد دست کم از ابتدای سال 90 تمام سفرهای استانیاش انتخاباتی بوده است و همه هم میدانستند که ایشان در حال آماده شدن برای حضور در انتخابات هستند. در حالی که من آخرین روزهای سال 91 اعلام حضور کردم.
اینجا ما دو بحث داریم یکی بحث ساختاری که بر اساس آن اعلام کردهایم که از بین این پنج نفر قطعا در نهایت به نظری واحد خواهیم رسید. اما اگر در این ساختار فرضا من انتخاب شوم آن موقع مشخص است که بنده هرگز به نفع شخص دیگر و گروه دیگری کنار نخواهم کشید مگر اینکه در نهایت جامعه اصولگرایی در آخرین لحظات نسبت به قطبهای دیگر احساس خطر کند و به این نتیجه برسد که یک کاندیدای واحد برسد در غیر اینصورت نه ؛ قرار نیست که من برای رای آوری کس دیگری کنار بکشم.
* عملکرد دولت کنونی در حوزه سیاست خارجی را چگونه ارزیابی میکنید با توجه به اینکه عدهای معتقدند دولت در این حوزه تندروی هایی داشته است؛ حضرتعالی درصورت انتخاب شدن چه روندی را در این حوزه در پیش خواهید گرفت؟
- ما یکسری اصول و ارزشها در انقلاب داریم که اصلا برای آنها انقلاب کردهایم اتفاقا بر اساس همین ارزشها است که داریم کار و زندگی میکنیم و بنابر این اصول و دلایل ایجاد و بقای نظام جمهوری اسلامی را حفظ خواهیم کرد. برای دفاع از اینها طبیعی است که با بعضی از گردن کلفتها اختلافاتی جدی پیدا کنیم و این اختلافات همچنان ادامه خواهد داشت. ما به سرنوشت مسلمانان در تمام دنیا حساس هستیم، رژیم صهیونیستی را اصلا مشروع نمیدانیم و از آن سو آمریکا نیز احساس میکند که بدون این رژیم اساسا نمیتواند در حاکمیت بماند. این یک تضاد بزرگی را موجب شده است و هزینههایی را نیز برای ما به همراه آورده است. ما این هزینهها را پذیرفتهایم و تا آخر نیز پای اصولمان ایستادهایم. اما مجریان سیاست خارجی ما حق ندارند با عجله و عدم استفاده از خرد جمعی و با ادبیات سخیف و با پرخاشگریهای بیمورد هزینههای ما را بالا ببرند. ما میگوئیم که میتوانیم با آمریکا مخالف باشیم، مذاکره نکنیم مقتدرانه از اصولمان دفاع کنیم اما باید همزمان هزینههایمان را نیز کم کنیم.
اینکه اینها ترحم میکنند به ما اشتباه است و ما هم این توقع را نداریم اما فکر میکنیم اگر ما عقل و خرد را حاکم کنیم میتوانیم ضمن ایستادگی بر اصول و ارزشهایمان هزینه ها را نیز پایین بیاوریم. مثال خیلی روشن آن اینکه اگر ما درست عمل میکردیم شاید به جای 5 قطعنامه 3 قطعنامه علیه ما صادر می شد اما وقتی ما بیائیم و بگو ئیم هرچقدر دلتان میخواهد قطعنامه صادر کنید و اینها اثر ندارد این میشود که میبینیم. آیه صریح قرآن است که ما نباید حتی به کفار نیز توهین کنیم.
سیاست راهبردی خارجی ما عزت است و حکمت است و مصلحت.
*مجلس نهم در طول فعالیت خود تاکنون دو تذکر از رهبر معظم انقلاب در خصوص عملکردشان درباره بحث استیضاح وزیر کار و سوال از رئیسجمهور دریاقت کرده است. به عنوان نایب رئیس مجلس نهم در خصوص این دو تذکر توضیح دهید.
- هماهنگی ما با رهبری جزء افتخارات ما است. مسئله سوال از رئیس جمهور بر این اساس صورت گرفت که اواخر سال 90 و اوایل سال 91 یکسری سیاستهای اشتباه ارزی در کشور صورت گرفت و ما از وزیر اقتصاد دو دفعه سوال کردیم و ایشان گفتند که به من ربطی ندارد، از رئیس کل بانک مرکزی سوال کردیم گفتیم آقا بیا و جواب بده اما نیامد. گفتیم چرا حاضر به پاسخگویی نیستید گفتند که آقای رئیس جمهور گفتهاند نرو.
البته آن موقع استدلال میشد که آقای رئیس جمهور معتقد بودند رئیس کل بانک مرکزی نمیتواند خوب صحبت کند و اگر در مجلس حاضر شود کار را خراب میکند. البته این استدلال مسموعی برای مجلس نبود. بالاخره مجلس باید از سیاستهای ارزی کشور اطلاع داشته باشد. اگر کسی بخواهد اتفاقات و تکانههای جدی را که در اواخر سال 90 و سال 91 در اقتصاد کشور رخ داد را بر گردن تحریم بیاندازد این ظلم به ملت بزرگ ایران کرده است. دلیل اینها توجه نکردن به علم بانکداری و خرد جمعی است.
در نهایت نمایندگان به این نتیجه رسیدند که از رئیس جمهور سوال کنند. البته از کلید خوردن سوال از رئیسجمهور تا جلسه سوال مدتها طول کشید و اگر واقعا حضرت آقا نظری داشتند قطعا به نحوی به ما میرسید.
معتقد نیستم که دولت و مجلس باید آقا اجازه باشد. قرار نیست که رهبر معظم انقلاب قوه مجریه را مدیریت کنند، قوه قضائیه را مدیریت کنند و هر لحظه مراقب باشند که مجلس این کار را بکند و آن کار را نکند. 20 سال از 25 سالی که در خدمت مجلس هستم مربوط به زمان رهبر معظم انقلاب است. در این برهه به تعداد انگشتان دست هم دستور از رهبری به مجلس اعلام نشده است.
حضرت آقا معدود دفعاتی از اختیارات ولایت مطلقه خود استفاده کردهاند مانند جریان عزل مصلحی وزیر اطلاعات و قضیه اصلاح قانون مطبوعات در مجلس ششم که فرمودند این الان زمان اصلاح این قانون نیست و دیگر هیچ.
مسیر حرکت باید طوری تنظیم شود که بر اساس سیاستهای کلی کشور باشد. در رابطه با مسئله استیضاح وزیر کار نیز بنده با استیضاح مخالف بودم اما فضای مجلس یک فضای دستوری نیست که بنده به عنوان نایب رئیس مجلس بیایم و بگویم که من مخالفم و نباید این استیضاح صورت بگیرد. حتی اگر 10 نماینده بیایند و درخواست استیضاح ارائه دهند بنده موظف به اعلام هستم.
اگر چه حرف استیضاح کنندگان وزیر کار حرف درستی بود. بالاخره یکی از بنگاههایی که چند ده هزار میلیارد تومان از ثروت مردم را در خود داشت به دست کسی سپرده شده بود که کمترین مشکلش نداشتن تخصص بود. نمایندگان مجلس نیز به عنوان وکیل مردم باید آن را پیگیری میکردند.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در یک پاراگراف تکلیف همه را روشن کردند. اما اگر کمی به سخنان ایشان توجه داشته باشیم متوجه میشویم که غلظت عتاب و خطابهای رهبری خیلی با هم متفاوت بود. به رئیس مجلس تنها فرمودند که ضرورتی بر انجام این کار نبود اما به رئیس جمهور فرمودند که کار شما خلاف عقل و خلاف شرع و خلاف انصاف بود.
*آیا اجرای قانون هدفمندی یارانهها را ادامه میدهید؟
- من اجرای هدفمندی یارانه ها را از کارهای غیر قابل اجتناب کشور میدانم و از دولت هم واقعا تشکر می کنم به خاطر جرات و همتش در ورود به این کار. اشکالی که پیش آمد این بود که بخشهایی از این قانون درست اجرا نشد و موجب بالا رفتن هزینهها شد. در خصوص اجرای مرحله دوم نظر مجلس این است که حاضر به اجرا هستیم به این شرط که پیش از آن باید یک آسیبشناسی جدی در خصوص مشکلات اجرایی مرحله اول صورت بگیرد.
البته ما میتوانیم قبل از افزایش واریزیها حمایت بخشهایی مانند درمان را انجام دهیم.
*آیا گشتهای ارشاد را جمع میکنید؟
- حل مشکل فرهنگ، کار فرهنگی میخواهد اما یک اهرم قهریه نیز در کنار آن لازم است. رئیس جمهور در جایی گفتند که ما چکار به دو تار موی خانمها داریم. من به ایشان عرض کردم 2 تار مو که هیچی ما با صد تار موی خانمها نیز کاری نداریم اما اینکار تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟
آیا اگر طرف حجاب خود را به طور کامل برداشت کاری نداشته باشیم؟ معتقدم هنجارهای اجتماعی نباید شکسته شود.
*آقای چمران در انتخابات کاندیدا میشوند؟
- باید از خودشان بپرسید اما فکر نمیکنم چمران بیاید
* با تشکر از شما آقای مهندس