۰۹ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۹۷۰۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۱ - ۰۳-۰۹-۱۳۸۶
کد ۲۹۷۰۴
انتشار: ۱۶:۲۱ - ۰۳-۰۹-۱۳۸۶

رمانِ توقیف‌ شده‌ی مارکز را از سوپر محل‌تان بخواهید

سیدرضاشکراللهی

 کاری به تابناک (بازتابِ سابق) ندارم که از کلمه کلمه‌ی تیتر تا سطر سطر متنِ انتقادی‌اش در باره‌ی مجوز نشر رمان مارکز، بوی مچ‌گیریِ «سیاسی» و ناراستیِ فرهنگی به مشام می‌خورد و صدای هلهله‌ی شادی‌شان از گیرانداختنِ وزارتِ ارشاد را می‌شد از پشتِ مونیتور به وضوح شنید.

 

 کاری به واکنشِ شتاب‌زده و عجیبِ وزیر ارشاد و وزارت‌خانه‌اش هم در توقیفِ این رمان و توبیخ دیگران ندارم. ایشان آن‌قدر بر سر ایمان خویش می‌لرزند که حتا از کتابِ سال خودشان (اندکی سایه) هم حمایت نمی‌کنند، چه رسد به رمانِ مارکز. کاری هم به خودِ رمان «خاطرات دلبرکان غمگین من» یا «خاطرات روسپیان سودازده‌ی من» ندارم که عادتِ عجیبی دارم، وقتی صحبت در باره‌ی اثری (کتاب یا فیلم یا...) بسیار می‌شود و کار به جنجال می‌کشد، نمی‌دانم چرا از آن دوری می‌‌کنم تا زمانی بگذرد. کارِ امشب‌ام این است فقط که این‌ها را بگویم:

 

یک) از روز توقیفِ این رمان، تب و تابِ یافتن آن به هر زحمت و با هر قیمتی، نه تنها در تهران که در شهرهای دیگر هم، بسیار بالا رفته و پس از چند روز، هنوز هم فروکش نکرده است.

دو) به فاصله‌ی فقط دو روز از نشر ترجمه‌ی این رمان روی وب، تنها از دو سایت هفتان و خوابگرد که ازشان خبر دارم، بیش از دو هزار نفر برای دانلودِ این رمان کلیک کرده‌اند. در کنار هفتان و خوابگرد، انبوهِ سایت‌ها و وبلاگ‌های دیگر را بگذارید که شمارشان بسیار است و آمارشان برای من یکی پنهان.

سه) به این‌ها بیفزایید، شمارِ ناشمار ایمیل‌هایی که فایل کتاب را به این سو و آن سو می‌برند.

چهار) و نیز دست به دست شدن پرینت‌هایِ این رمان و کپی‌ شدن‌های آن در میان کسانی که حوصله یا امکانِ دانلودِ آن را ندارند.

پنج) و بیفزایید این نکته را که از سه روز پیش، از میان واژه‌های کلیدیِ موتورهای جست‌وجو که به سایت هفتان (تنها سایتی که اطلاعات‌اش را دارم) راه داده‌اند، از میان هر ده ورودی، دستِ‌کم چهار جست‌وجوگر مستقیماً به دنبال یافتن این رمان بوده‌اند.

شش) و به همه‌ی این‌ها بیفزایید این را که امروز جوانِ سوپریِ کم‌سوادِ محلّ ما که شب‌ها هم در مغازه‌اش می‌خوابد، سر شب به من گفت:

ـ آقای شکراللهی، شما که اطلاعات‌ات از ما بیش‌تره، خبر داری این کتابه چی بوده که می‌گن جمع‌اش کردن؟

خندیدم.

ـ شما نداری بیاری من بخونم؟

بیش‌تر خندیدم.

ـ شنیدم در باره‌ی زندگیِ ...نده‌هاست.

قهقهه زدم.

ـ والله!

خیره نگا‌ه‌اش کردم.

ـ آره؟

پوزخند زدم.

ـ نه؟

...

http://www.khabgard.com/?id=1310809589

ارسال به دوستان
عضو کمیسیون اصل نود: وزارت نفت پاسخگوی عدم بازگشت پول فروش نفت از سوی تراستی‌ها باشد برگزاری نخستین همایش هم‌اندیشی بانک صادرات ایران با فعالان صنعت پتروشیمی خنده از ته دل سیروس میمنت کنار سمیه مهری؛ قابی پرانرژی (عکس) تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران چهره تازه آنفلوآنزا با علائم جدید/ مینو محرز: حالا حالاها خبری از پایان آنفلوآنزا نیست قتل پدر ۵۰ ساله توسط پسرش در ایلام «خدا سرچشمۀ صلح است»؛ کلیدواژۀ فراموش‌شده در درمان خصومت‌های منطقه یادداشت عراقچی در گاردین: میان دوستان مشترک ایران و آمریکا، آمادگی بی‌سابقه‌ای برای گفت‌وگو وجود دارد ادعای رسانه بریتانیایی در خصوص پیام محرمانه اسرائیل به ایران قائم پناه: اعتراض مردم را می‌شنویم و بابت تورم ۴۰ درصدی عذرخواهی می‌کنیم/ بانک‌ها عامل گرانی‌ هستند اسکناس جدید سوریه بدون تصویر پدر و پسر / توت و زیتون به جای بشار اسد (+عکس) پیش‌بینی شرکت گاز از مصرف گاز در کشور: به ۶۹۰ میلیون متر مکعب خواهد رسید پزشکیان: تمام تلاش خود را برای حل دغدغه‌های اصناف به کار خواهیم گرفت؛ اصناف هم کمک کنند استایل ست رویا وحدتی و امین اسدی در اکران طهران ۵۷ (عکس) با «بیمه حوادث انفرادی» بیمه ملت آشنا شوید