عصر ايران؛ مهرداد خدير - مجلس شوراي اسلامي به سومين وزير پيشنهادي ورزش وجوانان نيز راي اعتماد نداد و بعيد نيست با اين روال گزينه چهارم هم راي نياورد!
نويسنده اين سطور براي رد گزينه اول تحليلي ارايه كرد، رد دومي را به خاطر تاثير نطق الياس نادران و ترجيح وزير پيشنهادي به سكوت يا ناتواني او در دفاع ، قابل درك دانست اما درباره نصرالله سجادي وراي منفي روز يكشنبه به گزينه اي كه جامعه ورزش و فرهگيان بر سر آن به اتفاق نظر رسيده بودند جز ابراز شگفتي نمي توان گفت و پيش بيني سرنوشت چهارمين وزير پيشنهادي نيز دشوار است.
تنها مي توان احتمال داد مجلسيان مي خواهند پيام خاصي را به شخص رييس جمهور روحاني منتقل كنند و در اين ميان موضوع وزارت ورزش، وجه المصالحه قرار گرفته است و اصطلاحا آنچه را در جاي ديگر گم كرده اند در وزارت ورزش جست و جو و پيدا كنند. يا اين كه به دنبال وزيري هستند كه هيچ نسبتي با سياست نداشته باشد. انتظار سياسي نبودن يك وزير البته در نوع خود جالب است چرا كه وزير در هر حال يك چهره سياسي است حتي اگر وزير ورزش باشد.
از سوي ديگر سخت گيري مجلس نهم در قبال وزير پيشنهادي ورزش و رد سه گزينه يادآور سخت گيري مجلس هفتم دربرابر وزير پيشنهادي نفت توسط محمود احمدي نژاد در سال 84 است اما وزارت نفت كجا و وزارت ورزش و جوانان كجا؟!
در حالي كه به نظر مي رسد در صورت رد گزينه چهارم باز رييس جمهور دو راه در پيش دارد اما يك راه سوم هم وجود دارد. دو راه متصور اين است كه حسن روحاني بر معرفي گزينه هاي مورد نظر خود يا انتصاب سرپرستان ادامه دهد يا وزير مطلوب مجلسيان مخالف را معرفي كند.
راه سوم اما اين است كه لايحه انحلال وزارت ورزش و جوانان و تاسيس دوباره سازمان هاي تربيت بدني و جوانان را به مجلس شوراي اسلامي ارايه كند.
اين يك پيشنهاد احساسي يا راديكال و به قصد مقابله با مجلس و دور زدن آنها نيست. بلكه يك پيشنهاد واقع بينانه است. چرا كه اكثر قريب به اتفاق وزارتخانه هايي كه بعد از انقلاب تاسيس شدند نتوانستند باقي بمانند و سرنوشتي جز انحلال يا ادغام يا بازگشت به وضعيت سابق نيافتند.( وزارت اطلاعات را بايد به دلايل سياسي و انقلابي از اين فهرست جدا دانست.)
به ياد آوريم كه وزارت صنايع و معادن چگونه سه پاره شد و دو وزارتخانه جديد صنايع سنگين و معادن و فلزات از دل آن متولد شد اما پس از صرف وقت و هزينه بسيار و به رغم دستاوردهاي مثبت وزارت صنايع سنگين در دهه 60 و نقش وزارت معادن در توسعه معادن و درآمدزاسازي آنان س وزارتخانه بار ديگر در دهه 70 يكپارچه شدند. حتي كار به جايي رسيد كه وزارت صنايع را در وزارت بازرگاني ادغام كردند و حالا به جاي چهار وزارتخانه صنايع، صنايع سنگين، معادن و فلزات و بازرگاني يك وزارت صنعت، معدن و تجارت داريم!
تجربه تبديل نهادهاي انقلابي به وزارتخانه نيز موفق نبوده است كما اين كه وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و وزارت جهاد سازندگي نيز برچيده يا ادغام شدند. برخي سازمان ها همچون سازمان برنامه و بودجه و بهزيستي نيز در مقاطعي به وزارتخانه تبديل شدند اما اين رويا نيز در عالم واقع تعبير نشد و دوباره به شكل "سازمان" برگشتند. به ياد داريم كه دكتر محمد علي فياض بخش با عنوان وزير بهزيستي (و نه رييس سازمان بهزيستي) در واقعه هفتم تير سال 60 به شهادت رسيد و مسعود روغني زنجاني نيز در دولت مير حسين موسوي وزير برنامه و بودجه بود اما بعد از استعفاي او دوباره وزارتخانه به سازمان تبديل شد. آخرين وزارتخانه ها هم تعاون و رفاه بودند كه در وزارت كارادغام شدند. چرا كه ساختار وزارت كار از ابتدا درست بنا شده بود.
اين تجربه اجازه اين پيش بيني را مي دهد كه همين سرنوشت را در انتظار وزارت ورزش و جوانان نيز بدانيم كه دير يا زودرخ خواهد داد و تنها در اين ميان هزينه هايي صرف خواهد شد. خاصه اين كه مي دانيم اقدام مجلس در ادغام دو سازمان تربيت بدني و جوانان يك كنش از قبل طراحي و برنامه ريزي شده نبود و درواقع واكنش به رفتار محمود احمدي نژاد در قبال عزل و نصب هاي او در سازمان ملي جوانان (بركناري مهرداد بذرپاش و انتصاب فرحناز تركستاني و امتناع او از پذيرش اين مسووليت) ناشي از احساس خارج از نظارت بودن سازمان تربيت بدني بود.
هنگامي كه اين يادداشت شروع شد خبري از چهارمين گزينه نبود و در ميانه، خبرآمد كه وزير جديد معرفي شده است. فارغ از اينكه محمد گودرزي در مقام چهارمين گزينه عنوان دومين وزير ورزش ايران را به دست مي آورد يا نه اين يادداشت در پي ان بود كه نافرجامي تاسيس وزارتخانه هاي تازه را گوشزد كند و بر اين اساس مي توان پيشنهاد انحلال و بازگشت به وضعيت دو سازمان گذشته را همچنان باقي دانس چرا كه بعيد است وزارت ورزش و جوانان نيز سرنوشتي بهتر از ديگر وزارتخانه هايي داشته باشد كه هيچ يك باقي نماندند.
كافي است نام آنها را دوباره مرور كنيم: وزارتخانه هاي سپاه، جهاد سازندگي، بهزيستي، رفاه، تعاون، صنايع سنگين، معادن و فلزات.
درباره وزارت نفت نيز جالب است بدانيم عملا شركت ملي نفت ايران نقش اول را ايفا مي كند و ساختار شركتي مجموعه هاي تابع وزارت نفت (شركت هاي ملي نفت، پالايش، پخش، گاز، فرآورده هاي پتروشيمي و شركت هاي ديگر) باقي است.
پي ريزي يك وزارتخانه تنها با تغيير نام ميسر نيست هر چند آرزو مي كنيم رييس كنوني دانشكده تربيت بدني دانشگاه تهران در صورت انتخاب به وزارت ورزش و جوانان از عهده تبديل سازمان هاي تربيت بدني و ملي جوانان به وزارت ورزش و جوانان - به لحاظ ساختاري- برآيد تا سرنوشتي شبيه ديگر وزارتخانه هاي تاسيس و سپس ادغام ومنحل شده در انتظار وزارت ورزش وجوانان نباشد.