اگر جبهه پایداری و گروه های همسو با ایشان، فریاد بلند ملت شریف و نجیب و پرتحمل ایران در رای به دولت تدبیر و امید و گفتمان اعتدال را باور نکردند این بار باید بدانند که احمدی بای بای شماره 3 اکران شده است. آنهم با حضور فعال یکی از عزیز کردههای خودشان. در واقع گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی و هم چنین حرفهای اخیر خود سعید مرتضوی فوت آخر به هاله نور احمدینژاد جلوهگری میکند.
نویسنده در ادامه یادداشت خود در وبلاگ خبرآنلاین مینویسد: اگر اکران قسمت اول "احمدی بای بای" مربوط به خرداد 88 باشد، افتتاحیه قسمت دوم آن نیز قطعا مربوط به خرداد امسال و در روز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بوده است.
حالا "احمدی بای بای 3" اکران شده است. و این بار به شیوهای بسیار متفاوت! چرا که خود شخصیت اصلی ماجرا نامه داد و درخواست مناظره کرده اما پس گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی و سپس حرفهای اخیر مرتضوی روند مورد نظر احمدینژاد به کلی تغییر کرد.
در واقع جدا از حرف و حدیثهای فراوان و صحبتهای درگوشی که در طی 8 سال گذشته از بذل و بخشش و ریخت و پاشهای رئیس و مردان کابینه دولتهای نهم و دهم در افواه شایع بود، حالا مدارک و اسناد غیر قابل کتمانی در دسترس است که نشان میدهد دولت پاک دست-عنوانی که محمود احمدینژاد به زیرمجموعهاش خطاب میکرد- یک شوخی و گزافهگویی تاریخی بوده است.
پس از گزارش عملکرد 100 روزه دولت و همچنین ارائه گزارش تحقیق و تفحص در باره سازمان پر ماجرای تامین اجتماعی و شرکت زیرمجموعه ثروتمندش شستا، رئیس دولت نهم و دهم که ادعای پاکدستی دولتش هیچگاه دلنواز و گوش نواز نبود، خواهان مناظره در این باره شده است. در واقع این بار خود قهرمان - بخوانید ضدقهرمان ماجرا - اکران قسمت سوم و یا تریلوژی احمدی بایبای را آغاز کرده است.
به زعم مردم شریف و همچنین بنابر نظر دولت تدبیر و امید پرداختن به موضوع کار عبثی است. احمدی بای بای فیلمی است که پایان قطعی داشته و اکران قسمت سوم آن لزومی ندارد.
اما اینجا 2 اما و اگر هم وجود دارد:
1- چه در خرداد 88 و چه در خرداد 92 تهیه کنندگان حماسه و اثر ، مردم شریف و نجیب ایران بودند نه شخصیت اصلی ماجرا. این بار اما ضد قهرمان ماجرا خودش دست بکار شد و قسمت سوم را اکران کرد.
2- اگر دادگاه احمدینژاد برگزار شود ،این روند متفاوت میتواند تریلوژی منحصر بفردی برای خاتمه سه گانه احمدی بای بای باشد و سه گانه او را کامل میکند.
بحث دیگر این است که او در همان احمدی بای بای دوگانه نیز ؛نماد کسی بود که عزت و معیشت و آبروی خلق را به بازی داد و در هنگام رفتن نیز دو دستش پر بود. بیش از این بدنام شدنش نیز تاثیری به ملت ندارد جز آه و افسوس افزونتر ،به همراه صدها سئوال بیجواب که کودکانمان در باره او از بزرگترها خواهند پرسید. او شرافت و عزت مردم را به چالش کشید و رفت تریلوژی میخواهد چه کند دیگر؟
و در آخر اینکه اگر جبهه پایداری و گروههای همسو با ایشان ،فریاد بلند ملت شریف و نجیب و پرتحمل ایران در رای به دولت تدبیر و امید و گفتمان اعتدال را باور نکردند این بار باید باور کنند که احمدی بای بای شماره 3 اکران شده است. آنهم با حضور فعال یکی از عزیز کرده های خودشان. در واقع گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی و هم چنین حرفهای اخیر خود سعید مرتضوی فوت آخر به هاله نور احمدی نژاد جلوهگری می کند.