محیط بانان بعد از اطمینان از اینکه
او بی مادر مانده ، او را به مقر خود منتقل و بعد از انجام کمکهای اولیه و دادن شیر
به او کم کم متوجه می شوند که چشمان خود را باز می کند.
از آن پس ، مراقبت از این میش زیبا به عهده محیط بانان می افتد؛ نامش را "آرزو" می گذارند و 6 ماه به او شیر گوسفند و شیر خشک می دهند تا رشد کند و بتواند علوفه بخورد.
بعد از آن، آرزو به محیط بانان خو می گیرد و هرگز ترک شان نمی کند. او اینک با محیط بانان انس گرفته و آنها را مانند خانواده خود می شناسد و
دوست دارد؛ گو این که او نیز محیط بان شده است.
در فصل زمستان که در جزیره کبودان ارتفاع برف در بسیاری از نقاط کوه به بیش از نیم متر می رسد و سرمای 20 درجه زیر صفر و همراه با مه بر منطقه حاکم است آرزو نیز به کمک محیط بانان آمده و به همراه آنها به حفاظت از منطقه می پردازد.
به ندرت پیش می آید که محیط بانان جهت
بررسی منطقه به کوه بروند و آرزو به همراه آنها نرود. حتی در برخی از موارد آرزو به کمک محیط بانان شتافته و با وجود
سرما،مه و طوفان مواردی را که احیانا محیط
بانان مشاهده نمی کنند را به آنها به گونه ایی نشان می دهد.
این حیوان به واسطه غرایز
خدادادی اش
به راحتی حتی در این شرایط سخت در کوهستان بهترین و امن ترین راه عبور را
تشخیص می دهد و پیش می رود و در صورت مشاهده گله های قوچ و میش توجه محیط بانان را نیز به آنها جلب می کند.