۳۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۳۵۷۴۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۲۸-۰۲-۱۳۹۳
کد ۳۳۵۷۴۳
انتشار: ۱۴:۲۰ - ۲۸-۰۲-۱۳۹۳

دروغ می‌گوییم/ با کاربران

توجه: بخش تعاملی عصرایران ، پذیرای عکس ، فیلم و یادداشت های مخاطبان است. بدیهی است که آنچه به نقل از کاربران محترم منتشر می شود ، الزاماً دیدگاه رسمی سایت نیست و تنها در راستای تضارب آرا و اندیشه ها منتشر می شود. کاربران عزیز می توانند تصاویر و مطالب شان را به karbar@asriran.com ارسال فرمایند.
 
* مجید آواژ


اوایل اسفند ماه نود و یک بود که در اتوبان تهران-قم نزدیکی‌های عوارضی تهران مشغول رانندگی بودم و رادیو ماشین هم روشن و اخبار رادیو پیام هم در حال پخش. خبر از این قرار بود که
"تا پایان سال، قطعه نخست مترو تهران – پرند که از تهران تا فرودگاه امام خمینی خواهد بود، به بهره‌برداری می‌رسد” (سندش هم موجود است)
 
نگاهی به کنار جاده انداختم، مترو در حال ساخت بود ولی با هیچ حساب و کتابی امکان نداشت که تا پایان سال (یعنی حدود ۲۰ روز انجام شود). موضوع سه حالت داشت. یا این‌که قرار بود کاری شود کارستان! (که حتی توسط یک پیمانکار بین‌المللی هم امکان نداشت) یا آقای وزیر وقت آن‌قدر به کارش مسلط نبود که بداند این همه کار در بیست روز قابل انجام نیست و یا این‌که به طور رسمی از تریبون رسمی کشور خلاف واقع می‌گفت!
 
مخلص کلام این‌که مترو فرودگاه تا الآن که من مشغول نوشتن این متن هستم، تکمیل نشده است و از شواهد و قراین بر می‌آید که چند ماه پر و پیمان هنوز کار دارد… .
 
موضوع صحبت من اما بحث مترو نیست. نمونه گفته شده، مشتی از خروار است. موضوع این است که بی‌ پایه و اساس حرف زدن عرف شده و قباحتش ریخته است.
 
کارفرمایانی داریم که به راحتی دروغ می‌گویند و کوچک‌ترین احساس شرم و یا تزلزلی نیز در رفتار و کردارشان در موقع گفتن دروغ نیست. به راحتی برای عدم پرداخت مطالبات به حیله‌های مختلف متوسل می‌شوند. شاید اگر از آن‌ها هم پرسیده شود، موارد بسیار زیادی را از دروغ‌گویی پیمان‌کاران بازگو می‌کنند.

دروغ گرفتن نه تنها در میان بسیاری از مدیران رواج یافته است، که تبدیل به یک هنجار و ساختار اجتماعی شده که همه از آن تبعیت می‌کنند.

این‌گونه، افرادی که خود بر اساس ضعف شخصیت به دروغ متوسل می‌شوند، با گفتن دروغ دچار افزایش چندگانگی شخصیت شده و اضمحلال درونی آن‌ها تشدید می‌شود. اگر فکری به حال این وضعیت نشود، از هم گسیختگی جامعه به نقطه غیر قابل برگشتی خواهد رسید که عواقب آن نامعلوم خواهد بود.
 
چه باید کرد؟
 
درست است که هر تغییر همواره از خود شروع می‌شود، ولی در مورد دروغ ما نیازمند اصلاح ساختار اجتماعی هستیم. شاید ایجاد الگوهای راست‌گویی بتواند در این بین موثر باشد. در این فضا بزرگان و مدیران ارشد اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی بر عهده دارند. امثال منِ عوام اگر ببینند که مدیری دروغ می‌گوید، دروغ گفتن برایشان ساده‌تر می‌شود. عکس این قضیه هم صادق است.
 
اگر مدیران به راحتی به اشتباه‌ها و ضعف‌های خود اعتراف کرده و معذرت خواهی کنند و اگر بزرگان کشور با اطرافیان با راستی برخورد کنند، به تدریج نه تنها این رفتار در جامعه تکثیر می‌شود، بلکه می‌توان به تدوین قوانینی نیز پرداخت که بتواند حتی بالاترین مناصب اجرایی و سایرین را فقط به خاطر دروغ گفتن مواخذه و یا حتی از کار برکنار نمود. در غیر این‌صورت، سخت‌گیرانه‌ترین قوانین نیز به سرنوشت داستان نماینده و پاسبانی دچار خواهند شد که لاجرم همه آن را می‌دانیم!

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۵
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۸
0
15
يك نصحيت است كه ما بزرگترها به فرزندانمان مي گوئيم: دروغگو دشمن خداست.
اما همين كه بزرگ مي شوند، از ما بزرگترها به راحتي دروغ را ياد مي گيرند.
.
.
.
واقعا" چه جامعه اي داريم ما...