۳۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۵
کد خبر ۳۳۵۷۴۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۲۷-۰۲-۱۳۹۳
کد ۳۳۵۷۴۴
انتشار: ۱۰:۰۶ - ۲۷-۰۲-۱۳۹۳

پویش فکری مبارزه با فساد اقتصادی

توجه: بخش تعاملی عصرایران ، پذیرای عکس ، فیلم و یادداشت های مخاطبان است. بدیهی است که آنچه به نقل از کاربران محترم منتشر می شود ، الزاماً دیدگاه رسمی سایت نیست و تنها در راستای تضارب آرا و اندیشه ها منتشر می شود. کاربران عزیز می توانند تصاویر و مطالب شان را به karbar@asriran.com ارسال فرمایند.
مجید آواژ - دکتر علی‌نقی مشایخی از بزرگان تفکر سیستمی هستند. ایشان چندی پیش سخن‌رانی خوبی داشته‌اند درباره «ضرورت شکل‌گیری جنبش مبارزه با فساد اقتصادی». خواندن متن این سخن‌رانی، به علاوه اتفاق‌های اطرافم دوباره خیلی زیاد من را به این تفکر فرو برد که چگونه می‌توانیم با این پدیده شوم مبارزه کنیم و آن را به کمینه ممکن کاهش دهیم.
 
آقای دکتر مشایخی ضمن ضرورت شکل‌گیری جنبش مبارزه با فساد اقتصادی به ارائه راه‌کارهایی پرداخته‌اند که به نظر من دارای یک پیش‌نیاز است که قصد دارم در این نوشته به آن بپردازم. من باور دارم که مهم‌ترین عاملی که می‌تواند همه ما را از کردار غیراخلاقی باز دارد، «شناخت و درک از خود» است.

واقعیت این است که همه ما در طول یک روز، یک هفته و یا یک ماه گذشته حداقل یک دروغ گفته‌ایم، یا عملی غیراخلاقی از ما سر زده است. با این‌حال کم‌تر پیش آمده که خود را فردی «غیر اخلاقی» و «بــد» تصور کنیم. این عامل، یعنی «تصور از خود به عنوان یک آدم خوب» خیلی وقت‌ها باعث می‌شود که بدی‌های ما دارای حد مشخصی باشد.

یعنی این‌که آن‌قدر بدی نکنیم که خودمان هم فکر کنیم که آدم بدی هستیم. به طور اصولی ما همواره به ایجاد تعادل میان «تصور خود به عنوان یک آدم خوب» و انجام کارهای «بد و غیراخلاقی» می‌پردازیم.
 
اما وقتی بدی در جامعه به نحوی ریشه می‌دواند که عیان شده و غیرقابل کتمان است، این بدان معنی است که اولین عامل بازدارنده از بدی، در نهاد و وجود بیش‌ترین افراد جامعه از بین رفته است. فاجعه این‌جاست.

یعنی وقتی که من رشوه می‌دهم و یا رشوه می‌گیرم و یا کم‌کاری می‌کنم و یا در اظهارنامه مالیاتی خود دروغ می‌نویسم و یا ده‌ها کار غیراخلاقی دیگر در کسب و کار خود انجام می‌دهم، هیچ‌‌گاه تصور یک «آدم بد» و یا حداقل «آدم خوبی که کار بد انجام می‌دهد» از خودم ندارم.

اگر هم داشته باشم، یا آن را به حساب اجبار و ضرورت می‌گذارم و یا توجیه دیگری برای آن پیدا می‌کنم. مهم نیست که چه دلیلی وجود دارد، مهم این است که اولین ترمز اخلاقی من کار نمی‌کند. بشر، بنده توجیه است و حداقل در اولین گام‌های حرکت به سوی بدی توجیه اخلاقی و به ظاهر عقلانی برای این حرکت خود دارد.

به مرور همان تلنگرهای اخلاقی هم فراموش می‌شود و داشتن پارتی، «قدرت» به شمار می‌آید و دروغ‌گویی «زرنگی». به تدریج مدل ذهنی ما به شکلی تغییر می‌کند که حتی دیگر به اخلاقی و یا غیر اخلاقی بودن خود فکر هم نمی‌کنیم.
 
من مخالف برخوردهای شدید قضایی با مفسدان بزرگ و کوچک اقتصادی نیستم. اما باور دارم راه اساسی مبارزه با رشوه و فساد اقتصادی بازگشت به جامعه اخلاقی از راه یاد آوری و آگاه سازی «خود» ِ فراموش شده افراد است.
 
با این‌حال این کار بسیار مشکل است. اعتماد عمومی تا حد زیادی به ساختارهای یادآوری کننده اخلاق سلب شده است و رطب خوردگان بسیاری وجود دارند، که نمی‌توانند منع رطب کنند.

رسانه‌های جمعی از تنوع بسیاری برخوردار هستند که به نحوی غیر قابل مدیریت محسوب می‌شوند. در این شرایط علاوه بر عزم بزرگان و مدیران ارشد کشور که با برخورد جدی با مفاسد اقتصادی می‌توانند و باید زمینه اعتماد به ساختار را به کشور بازگردانند، نقش شبکه‌های اجتماعی و آگاه‌سازی عمومی آن‌ها بسیار قابل اعتنا خواهد بود.

شبکه‌های اجتماعی که بهره‌مند از وجدان و نهاد پاک افرادی به طور عمده دور از قدرت و ساختار ثروت‌اندوز جامعه باشند، می‌توانند در بیدار ساختن وجدان‌های دیگر کارکردی درخور داشته باشند. بنابراین پیش از شکل‌گیری جنبش مبارزه با فساد اقتصادی ما نیازمند ایجاد یک پویش فکری در این زمینه خواهیم بود.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
کامران کمیلی پور
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
0
5
مطلب مهمی را اشاره کرده اند. ممنون از شما و نویسنده محترم