روزنامه شرق نوشت: گوشی تلفن بالای سرش است؛ از شب تا صبح، این البته در جایی است که لازم
نباشد گوشی را شارژ کند. اینجوری باشد، کار دشوار میشود. هر بار که از
این دنده به آن دنده میغلتد، یک چیزی بیدارش کرده، وادارش میکند برود یک
سر به گوشیاش بزند. اولین جایی که نگاه میکند، اینستاگرام است. خیلی وقت
نیست این اپلیکیشن بین کاربران ایرانی تلفن همراه باب شده؛ اما در این مدت
کوتاه، دیدگاهها درباره خیلی چیزها را تغییر داده. القصه نیمهشب سری
میزند ببیند کدامیک از دوستانش عکس گذاشته، از کجا گذاشته و مضمونش چیست.
در آن وقت شب، احتمالا دوستان خارجنشینش عکسهای تازه میگذارند.
میان
خواب و بیداری لایکی میزند تا صبح. صبح هم چشم باز نکرده این اپلیکیشن را
چک میکند. لایکها را میزند و میرود دنبال کارش. آن میانهها،
میانههای روز هرجا زمانی خالی داشته باشد و اینترنت هم به راه باشد باز هم
گشت و گذار و باز هم لایک. این تازه ماجرای یکی از اپلیکیشنهاست. وایبر و
تانگو و واتسآپ و باقی هم هستند؛ هرچند حالا با ظهور اینستاگرام که داغ
داغ عکسهای تازه را با دست و دلبازی روی شبکه میگذارد، اصراری که به
استفاده از تانگو است مشخص نیست. ماجرا داستان دیگری دارد. گفتوگو و دادن
پیامک رایگان همیشه وسوسهانگیز است؛ چنین است که بازار این اپلیکیشن داغ
است.
کمتر بررسی و تحقیق آکادمیک ویژهای در مورد استفاده از
اپلیکیشنهای گوشی تلفن همراه در ایران انجام شده است. بنابراین نمیتوان
با قاطعیت گفت که زنها بیشتر در این حوزه فعالند یا مردها؛ با این حال،
چیزی که مسلم است و تحلیلگران حوزه جامعه آن را تایید میکنند آن است که
استفاده از این اپلیکیشنها مختص جوانها و نوجوانها نیست و پای پدر،
مادرها و در واقع میانسالان هم به آن باز شده است.
«طاهره»،
سیوچندساله، روزنامهنگار است. میگوید که شبکههای اجتماعی یک بخش
انکارناپذیر و غیرقابل چشمپوشی از زندگی او هستند. چرا؟ «دلیلش واضح است.
از میان حدود 20 دوست صمیمیام تنها پنج نفر در ایران ماندهاند. اپلیکیشنی
مثل اینستاگرام یا وایبر به من این امکان را میدهد که با کمترین هزینه و
در کوتاهترین زمان بدانم دوستانم آن سر دنیا چه میکنند.»
اینکه
دوستان چه میکنند بازه گستردهای دارد. از عکس میز صبحانه و کافهای که در
آن نشستهاند گرفته تا تصاویر تاق و جفت از حیوانهای خانگی و سفرها و
گشتوگذارها. تصویر بچههای کوچک هم که پای ثابت اپلیکیشنهاست به ویژه در
اینستاگرام.
فرزانه میگوید که به تکنولوژی معتاد است. به نظر
میرسد این اعتیاد خیلی هم خوشایند نیست. اینطور است که گاهی آنقدر میزان
مراجعه به اپلیکیشنها برای دیدن آنچه در شبکههای اجتماعی میگذرد زیاد
میشود که در یک کنترل خودخواسته چندساعتی، اینترنت گوشی تلفن را قطع
میکند. این کاربر خیلی پروپا قرص میگوید که استفاده از گوشی تلفن همراه
به هیچوجه موجب انزوای او نشده، بلکه حتی در مواردی باعث شده است روابطی
برایش ایجاد شود که به سود کار و حرفهاش باشد.
به نظر میرسد پسرها
کمتر از دخترها به چیزهای تازه و عکسهای رنگارنگ اهمیت بدهند، هرچند هیچ
تحقیقی این فرضیه را رد یا تایید نکرده است. بههرحال «حسین»، 28ساله،
کارمند یک موسسه فرهنگی، نمونهای است از مردان جوانی که از اپلیکیشنهای
تلفن همراه برای ارتباط استفاده میکنند. او کار گرافیکی میکند. حسین خیلی
اهل گشت و گذار توی فضایی مثل اینستاگرام نیست. خودش میگوید به نسبت
همکارانش که خیلیهایشان دختر هستند، کمتر برایش اهمیت دارد که چه کسی چه
عکسی گذاشته یا چه جور زندگی میکند. در عوض حسین بیشتر از وایبر استفاده
میکند و از بودن در گروههای چت لذت میبرد. در کل میگوید که
اپلیکیشنهای بازی را به اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی ترجیح میدهد.
اینروزها
خیلیها با عصبانیت میگویند که اینستاگرام خیلیها را عکاس کرده است.
حالا هرکس که یک گوشی دارد و این اپلیکیشن را هم دارد میتواند در لحظه
عکاسی کند و برای خودش یک آلبوم داشته باشد. این البته ایراد نیست و صرفا
درددل عکاسهای حرفهای است اما بهطور قطع فضاهایی شبیه اینستاگرام به
موازات هم تاثیرات مثبت و منفی دارند.
محققان حوزه علوم اجتماعی
میگویند هنوز خیلی زود است که بتوان در مورد تاثیرهای استفاده از
اپلیکیشنها اظهارنظر کرد. دلیل این ناآگاهی آن است که این پدیده بسیار
نوظهور است و هنوز تحقیقاتی در مورد تاثیرات آن در جامعه انجام نشده است.
اما اینکه بابت سهولت دسترسی افراد میانسال هم امکان استفاده از آنها را
دارند، میتواند آرامآرام مشکلاتی در جامعه و در خانواده ایجاد کند. این
است که «مسعود کوثری»، جامعهشناس معتقد است باید در این حوزه مشاورههای
تازه روانشناسی در ایران تعریف شود تا حتیالامکان شرایط جامعه را برای این
میزان گسترده ارتباطات بهخصوص در میان میانسالان آماده کند.