یک پژوهشگر میگوید که به خاطر حضور نداشتن خانوادهها در فضای ورزشی کشور رفتار نامناسبی در استادیومها دیده میشود و افراد همین رفتار نامناسب را به فیسبوک هم میبرند.
ابراهیم خدایی - پژوهشگر مردمشناسی - در گفتوگو با ایسنا، در تحلیل هجوم مردم به صفحهی فیسبوک فوتبالیستها توضیح داد: کسانی که بعد از باخت ایران و بوسنی به صفحه فوتبالیستها هجوم برده و به آنها فحاشی کردند، همان کسانی هستند که در استادیومها بداخلاقی میکنند.
او اظهار کرد: به عنوان یک ناظر وقتی به ورزشگاه آزادی وارد میشویم، متوجه میشویم که حاضران را مردان مجرد در گروه سنی 18 تا 25 سال تشکیل میدهند و از این رو میتوان گفت که آنها نسبت به کل جامعه ایزوله شدهاند.
این پژوهشگر مردمشناسی شاخهی فرهنگ و ورزش گفت: خانوادههای ایرانی نمیتوانند وارد استادیومهای کشور شوند و از به دنبال این موضوع علاوه بر حذف زنان از ورزشگاه، مردان متأهل هم چون تفریحات با خانواده را به حضور در استادریومها ترجیح میدهند، بنابراین استادیومها از حضور مردان متأهل هم خالی میشود.
او ادامه داد: در نتیجهی چنین وضعیتی، یک گروه سنی خاص با ارزشهای مخصوص به خودشان فضایی را در ورزشگاه ایجاد میکنند و شوخیها و شعارهای نامناسبی را سر میدهند که به دنبال آن، یا باید افراد تازهوارد خود را با آن شرایط تنظیم کنند و یا دوام نمیآورند و ترجیح میدهند که در آنجا حضور نداشته باشند. همانطور که دیدیم محمدرضا رویانیان - مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس - به خاطر چنین وضعیتی گفت که ترجیح میدهد به ورزشگاه نرود.
او اظهار کرد: فیسبوک فضایی را در اختیار افراد قرار داده که هر حرفی میخواهند بزنند، در فضای آن مطرح کنند، در نتیجه کسانی که در فضای استادیومها رفتارهای ناپسند دارند و شعارهای نامناسب سر میدهند، به صفحه فیسبوک اشخاص هم هجوم میبرند و توهین میکنند. باید در نظر گرفت که اینها همهی مردم نیستند و فضای عمومی خانوادهها از چنین فضایی دورند.
او در توضیح تغییر رفتار مردم، نسبت به برخوردشان در بازی ایران- آرژانتین و ایران- بوسنی اظهار کرد: قبل از جامجهانی دید مثبتی نسبت به حضور تیم ایران در جام جهانی نداشتیم. حتی تعدادی از رسانههای خبری داخلی از تیم فوتبال ایران در مسابقات جامجهانی 2014، با عنوان کیسهی گل یاد میکردند! ولی بازی ایران مقابل تیم های نیجریه و آرژانتین که از نظر مردم به عنوان تیمهای قدرتمندی شناخته میشدند، باعث شد که نگاهها تغییر کند و تحسین مردم را برانگیزد.
این پژوهشگر ادامه داد: این وضعیت در بازی تیمهای ایران- بوسنی چرخید و عموم مردم که فوتبال را به خوبی نمیشناسند، این تصور اشتباه را داشتند که بوسنی تیم ضعیفی است و با خیال احتمال برد ایران مقابل بوسنی خود را برای شادی خیلی بزرگتری آماده کرده بودند ولی وقتی آن باخت اتفاق افتاد در ذوق مردم خورده و به دنبال آن چرخشی رفتار مردم هم دیده شد. البته چنین واکنشهایی به جوانی جمعیت علاقهمند به فوتبال برمی گردد که واکنش طبیعی در برابر برد و باختها را نشان نمیدهند. تاکید میکنم که فضای ورزشی جامعهی ایران با فضای تماشای ورزش در خانوادهها کاملا متفاوت است.
خدایی اضافه کرد: در حالیکه آمریکاییها ملتی خشن هستند ولی امنترین ورزشگاههای دنیا را دارند، چون ورزشگاههای آن جزو خانوادگیترین ورزشگاههای دنیا است. در نتیجهی تماشای فوتبال با خانواده، فضای مناسبی هم در ورزشگاه ایجاد میشود که رفتارهای نامناسب در ان کمتر به چشم میخورد.
او در تحلیل شادی مردم بعد از باخت مقابل آرژانتین و حتا بوسنی نیز گفت: با توجه به وضعیت سیاسی و بینالمللی کشور و وجود تحریمها، ملت ما هنگام بروز استعدادهای جامعه در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی در عرصههای بینالمللی، سعی دارند که احساس رضایت خود را به عنوان ملتی که توانمندی دارد به نمایش بگذارند. این موضوع و جوان بودن جمعیت باعث میشود که جامعه بخواهد خود را به شکلی در دنیا مطرح کند.
خدایی گفت: با توجه به وضعیت سیاسی کشور، توقع مردم ما از فوتبال و ورزشهای گروهی این است که بتوانند به وسیله آن خود را مطرح کنند و برای مطرح کردن هم لزوما برد و باخت مطرح نیست. میبینیم که یک شوت بازکیکن ما به سوی دروازهی آرژانتین هم میتواند خوشحالمان کند. جامعه خوشحال بود از اینکه در رسانههای خارجی و عرصههای بینالمللی، از آنها با شکوه یاد میشود. البته وقتی توقع از تیمی بالا رود چنین موضوعاتی جامعه را خوشحال نمیکند.
او در پایان گفت: البته در تحلیل شادی مردم بعد از باخت مقابل آرژانتین باید این نکته را هم اضافه کرد که اتفاقاتی که پیش آمد، نشان داد در فضای کنونی کشور میل به مشارکت جمعی بیشتر وجود دارد و از طرفی دیگر هم میل به مطرح شدن در جهان و گذشتن از تحریمها و جهانی شدن، به وضوح دیده میشود.