یکی از خبرنگاران ورزشی برای فراهم کردن حداقل امکانات برای همسر و سه قلوهایش نیاز به کمک مسئولان دارد اما با وجود ارسال 110 نامه به مسوولان مختلف کسی دست یاری به سویش دراز نکرده است.
به گزارش ایسنا، حرفه خبرنگاری با وجود قرارگیری جزو مشاغل سخت و استرس زا درآمد آن چنانی ندارد و اکثر افرادی که در این حرفه مشغول به فعالیت هستند از روی علاقهای که به کار خبر دارند تمام سختیها را به جان میخرند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند. نکته قابل تامل در این حرفه این است که خبرنگاران عنوان صدای مردم لقب گرفتهاند اما اگر خودشان در شرایط این چنینی قرار بگیرند چه کسی صدای آنها خواهد شد؟
ایمان آرزه، خبرنگار ورزشی از جمله خبرنگارانی است که در چنین شرایطی قرار گرفته و خداوند سه قلو به او اعطا کرده اما تاکنون کسی دست او را برای این که بتواند شرایط آرامش بخشی برای همسر و پسرهایش فراهم کند نگرفته و تنها نامههایی بی جواب برایش باقی مانده است.
آرزه در گفت و گو با ایسنا، درباره خواستههای خود از مسئولان و نامههایی که بی جواب ماندهاند، اظهار کرد: میدانم از من مشکلدارتر خیلی در جامعه است و متاسفانه کسی صدایشان را نمیشنود و من به واسطه خبرنگار بودنم توانستم با رسانهها صحبت کنم. من به این دلیل که خداوند همزمان سه فرزند به من و همسرم اعطا کرد با مشکلات مالی روبرو شدم. بنابراین با ارسال نامه به تمام کسانی که به هر نوعی در کشور مسئولیتی دارند خواستیم به ما کمک کنند.
خواستههای من اشتغال پایدار، بیمه تامین اجتماعی و مسکن است. البته منظورم از مسکن این نیست که خانه ای به من بدهند، اما بنیاد مسکن یا مسکن مهر به مدت دو سال خانهای را بدون اجاره به من بدهد تا در این فرصت مبلغی را تهیه و برای خود خانهای بگیرم. در حال حاضر من ماهی 850 هزار تومان پول اجاره خانه میدهم و هر جا هم که میرویم میگویند چون پنج نفر هستید و تعدادتان زیاد است به شما خانه اجاره نمیدهیم.
وی ادامه داد: تاکنون 110 نامه به ارگانهای مختلف نوشتهام. پنج نامه به نهاد ریاست جمهوری، معاون اول و معاون پارلمانی رییس جمهور نوشتم که دو نامه را به صورت دستی دادم. در نهایت از نهاد ریاست جمهوری تماس گرفته شد و گفتند یارانه بچهها را پیگیری میکنند و فکر میکنم زمانی به نتیجه برسد که آنها دیگر مدرسه رفتهاند!
آرزه همچنین گفت: در کنار آن، 30 نامه برای نمایندگان مجلس نوشتم که نماینده ساری من را به صورت فرمالیته دعوت کرد و من خواستههایم را به او گفتم اما از آن موقع دیگر جوابگو نیست. توکلی نماینده مردم تهران در پی نامه من، نامهای به وزیر بهداشت فرستاد مبنی بر این که چرا جواب من را نمیدهد که او هم حتما میگوید وقت ندارم.
همچنین 22 نامه به اعضای شورای شهر دادم که در نهایت علیرضا دبیر من را به اداره رفاهی شهرداری معرفی کرد، آنجا گفتند 300 هزار تومان به من میدهند که البته باید در کمیسیون به رای گذاشته شود. بعد از سه ماه اعلام کردند در کمیسیون با اهدای 300 هزار تومان به من موافقت نشده است.
این خبرنگار ورزشی ادامه داد: عسگری محمدیان از پیشکسوتان کشتی من را به عباس جدیدی معرفی کرد که او نیز من را به شهرداری منطقه چهار رجوع داد که شهردار هم گفت سه میلیون به من میدهد به شرطی که روزی چند ساعت به شهرداری بروم و در پروژه خبری آنها همکاری کنم که این سه میلیون دستمزدم باشد اما من فرصت انجام این کار را نداشتم بنابراین منصرف شدم، زیرا همسرم به تنهایی فرزندانمان را نگه داری میکند و خودش نیز بیمار است. در کنار آن افسردگی شدید بعد از زایمان نیز دارد، چون پول گرفتن پرستار را هم ندارم مجبورم خودم پرستاری از همسرم را بر عهده بگیرم. در حال حاضر من در آستانه 30 سالگی و همسرم 26 ساله است، اما به بیماریهایی مبتلا شده ایم که مربوط به افراد 55 و 60 سال به بالاست.
آرزه درباره نامههای دیگری که برای مسئولان فرستاده است نیز بیان کرد: نامهای به چمران نوشتم که مسئول دفترش گفت برایت 300 هزار تومان بن در نظر گرفته است. سه بار به فرماندار تهران نامه ارسال کردم و یک بار هم به صورت دستی نامه را بردم وقتی دیدم جواب نمیدهند داد و بیداد کردم تا 20 دقیقه بعد مسئول دفترش گفت فرماندار روی نامه من دستور داده، من نیز آنجا گفتم چرا برای مکاتبات مردم ارزش قائل نیستند، حتما باید با داد و بیدا جواب مردم را بدهید؟
در کنار این موارد نامه هایی به سرپرست کمیته امداد، مدیرعامل شرکت عمران شهر پردیس، حداد عادل، فرمانده کل سپاه، جمعیت هلال احمر، رییس سازمان بسیج مستضعفین، 15-16 نفر از مدیران روزنامهها و خبرگزاریها ارسال کردم، اما متاسفانه هیچ کسی کاری نکرده و نکته جالب این که حتی رسانهها نیز تماسی با همکارشان نمی گیرند. من یک زمانی خودم صدای مردم را به گوش مسئولان میرساندم، اما الان فریاد خودم به گوش کسی نمیرسد.
این خبرنگار ورزشی در پاسخ به این پرسش که برای تهیه شیرخشک سه قلوها از سوی نهادی با شما همکاری میشود؟ گفت: بهزیستی ابتدا 18 قوطی شیر خشک به ما داد که بعد چهار قوطی آن را برای نوزادان خودشان برداشت. بهداشت منطقه سه نیز با وجود این که مدارک سه قلوها را بردیم تنها به دو نفر از آنها شیر خشک داد و گفت به سومی تعلق نمیگیرد، جالب است من پول آب و برق و گاز را به اندازه پنج نفر میدهم اما در خانه ما دو نفر یارانه میگیرند و حتی شیر خشک نیز به هر سه پسرم تعلق نمیگیرد.
وی در پایان گفت: من در این مدت درهایی را که نباید میزدم به صدا در آوردم. غرورم خیلی لگد مال شد، اما گفتم به خاطر همسر و پسرانم اشکالی ندارد و در حال حاضر نیز کلاً از کار جدا هستم. تنها به صورت هفتگی برای نیروی انتظامی حق التحریر کار میکنم. گاهی بر روی خط رادیو میآیم که البته هزینهای به من نمیدهند. برای یکی از خبرگزاریها هم مطلب میزنم که دیگر این کار را انجام نمی دهم به این دلیل که وقت ندارم و همسرم به پرستار احتیاج دارد و باید نقش پرستار را برای او داشته باشم.