عصرایران - فاطمه رجبی گفت که مورد عنایت بزرگان دین قرار گرفته است .
رجبی در باره ادبیاتی که در نوشته هایش به کار می برد نیز گفت:ادبيات من مخالفت صريح با مباني اعتقادي و عملي كساني است كه مخالف اسلام و مسلمين هستند. من اينطور تشخيص ميدهم. اين ادبيات را با مطالعه ادبيات معصومين عليهمالسلام، مانند اميرمؤمنين و سيدالشهدا ميتوان ديد، چنين ادبياتي در بيان ايشان قابل ملاحظه است.
همچنين بر خلاف آنچه ميگويند و سعي دارند من را در تضاد با پدرم معرفي كنند، شما اگر در مطالب پدرم، علامه دواني نيز دقت كنيد، ميبينيد كه همين ادبيات را ايشان نيز داشتند. من از همان واژگاني استفاده ميكنم كه پدرم استفاده ميكردند.
اين طور نيست كه مشي من با مشي پدرم تفاوت داشته باشد. من از مقدمه كتاب «هزاره شيخ طوسي» پدرم مطالبي را براي شما ميخوانم. اين كتاب كه اولين چاپ آن چند دهه پيش منتشر شده، با مقدمه جديد پدرم، نگاشته شده در تيرماه 1385، توسط انتشارات اميركبير پس از رحلت ايشان مجددا منتشر شد. در اين مقدمه ايشان از واژههاي «راحتطلبان»، «دستان وابسته به جناح زراندوزان»، «زالوصفت»، «زرسالاران» و «ملعنت» استفاده كردهاند.
رجبی در پاسخ به این سوال که" رجبی برادر شما اخيرا در گفتوگو با شهروند امروز مباحثي را درباره شما و دكتر الهام و نيز نارضايتي پدر از شما عنوان كردند، و حتي تاكيد داشتند، تا چه اندازه اين مباحث درست است؟" نیز گفت: من قبل از اين كه وارد بحث خانواده بشوم، لازم است كه خدا را گواه بگيرم و ملت ايران را، كه اين مصاحبه را تنها به سه دليل انجام ميدهم.
اول اين كه ظلمپذيري را بيش از اين ترويج نكنم،
دوم اين كه سكوت در يكسال و اند گذشته درباره تخريبهاي چند عضو خانواده نسبت به من، علامت صحت مطالب و رضايت تلقي نشود،
و سوم اينكه تصميم گرفتهام براي افشاي اين دروغها صحبت كنم.
وی در مقابل این جمله خبرنگار "برادر شما گفتهاند كه دكتر الهام وقتي وارد خانواده پدر شما شدند، دانشجويي ساده بودند و از ارتباط دكتر الهام با پدرتان گفتند و ..." نیز گفت: مگر ايشان چند سال داشتند كه قرار بود كه يك دانشجوي ساده نباشند!
آيا آقاي رجبي، جايگاه قضايي دكتر الهام را در همان زمان كه يك دانشجوي ساده بودند، نميدانستند؟ اگر ايشان قصد حذف دارند، نميدانند كه برادر بزرگم در ارتباط با «مسايلي» به همان جايگاه قضايي ايشان مراجعه ميكرد تا مشكل حل شود؟ اگر ايشان اطلاع ندارد، مسؤولين وقت و مراجعهكنندگان دكتر الهام كه اين مسأله را نفي نميكنند.
ايشان سعي دارند و داشتند كه دكتر الهام را از خانواده حذف كنند. در كتاب «عين بقا» كه براي چهلم پدرم، برادرانم جمع كردند، اين موضوع ديده ميشود. اين لجاجت و تخريب عليه دكتر الهام است.
وی افزود: در همين كتاب «عينبقا» يا در گفتوگو با هفتهنامه «شهروند امروز» ، از «بيخبري چندماهه پدرم از دكتر الهام» گفته و نوشتهاند. من خواندم و خنديدم! گفتم انگار دكتر الهام مفقودالاثر شده است. چه بيخبري؟!
هفتهاي چندبار تلويزيون او را نشان ميدهد. پس بيخبري چندماهه خيلي خندهدار است.
در گفتوگو با شما حتي نام من را اضافه كرده و گفته پدرم چندماه از من هم بيخبر بوده، يا نام من و دكتر الهام را در لحظههاي آخر بيماري پدرم در بيمارستان حذف كردند. حتي حاضر نيستند كه بگويند قبل از ايشان (محمدحسن رجبي) من و دكتر الهام به بيمارستان رسيده بوديم و بقيه افراد خانواده نيز با نام دكتر الهام وارد بخش شدند.
وی در پاسخ به این سوال که "شما معتقديد كه مطالب برادرتان كذب است؟" تصریح کرد: بله. اين يك مورد بود. دروغهاي ديگر ايشان را نيز ميگويم. مثلا درباره اين كه من از مدرسه ايثارگران اخراج شدم، ايشان گفتند كه شاگردان و خانواده شهدا عليه من اعتراض كردند. ميدانيد آنجا مدرسه بزرگسالان بود. تمام آن افراد الان هم هستند. آنها هنوز با من ارتباط دارند. برخي از آنها همسر، دختر، و يا خواهر وزيران يا مسؤولان وقت بودند. آنها ميتوانند شهادت دهند. مسأله اخراج من به قدري براي مدرسه سخت بود كه آن را از شاگردان پنهان ميكردند. نميگفتند كه چرا من نميآيم. زيرا ميدانستند كه مورد اعتراض واقع ميشوند. وقتي دانشآموزان فهميدند اعتراض كردند و حتي نامهاي براي دفتر مقام معظم رهبري نوشتند.
متن کامل این گفت و گو را در ستون گفت و گو بخوانید.
به اميد شفاي همه مريضان وبيماردلان.
با چنین مصاحبه ای آبروی سایت خودتان را می برید بابا این خاله زنک بازی ها چیه؟ مصاحبه شما از گفته های این زن خنده دار تر است.
ناصر اسد ....