در حالی که تقریبا هیچ تکنولوژی پیشرفته
پزشکی قادر به دیدن احساسات شما نیست، اما احساسات شما میتوانند به اندازه
سایر ارگانهاي بدن در سلامت شما تاثیرگذار باشند. محققان میگویند
احساسات ما واکنشهایی فیزیولوژیک هستند.
این
ایده که بدن ما از احساسات و عواطف ما جداست کاملا اشتباه است. این نوشته
به نوعی یک کلاس آناتومی به زبان ساده است که شاید پزشکتان هم آن را
نداند. در اینجا ارتباط میان عصبانیت، تنهایی و اضطراب را با کمردرد،
فشارخون بالا و زوال عقل بررسی خواهیم کرد و اینکه چطور در بدترین شرایط
عصبی بتوانید خودتان را کنترل کرده و اصطلاحا فیوز نپرانید.
مشکل شما: عصبانیت
شما+کلهای
که از آن دود بلند میشود= کمردرد؛ این را نتایج مطالعهاي که اخیرا در
ژورنال پزشکی درد منتشر شده، نشان میدهد؛ اینکه وقتی آدمها از عصبانیت
منفجر میشوند درد کمر در آنها تشدید ميشود. عقیده بر این است که خشم
مسیرهای عصبیای را فعال ميكند که تنشهاي ذهنی را به عضلات اطراف ستون
فقرات انتقال میدهد. از طرف دیگر عصبانیت شدید تولید اندروفینها را سرکوب
ميكند؛ موادی که باعث کاهش درد میشوند.
راهحل شما: یک قدم عقب بروید
نخست
اینکه خشم خود را تشخیص بدهید. آیا واکنش شما فیزیکی است؟ آیا دارید فحاشی
میکنید؟ علت عصبانیت هر چه هست از آن به عنوان یک راهنما استفاده کرده و
کمی به عقب برگردید و سعی کنید خود را در جایگاه یک قاضی ببینید. سعی کنید
با بررسی کنش و واکنش آن لحظه و آینده بهترین تصمیم را بگیرید نه اینکه
صرفا همان لحظه را ببینید. تحقیقات دانشمندان دانشگاه ایالتی اوهایو نشان
داده این فرایند برای فاصله انداختن بین شما و آن لحظه فوران خشم بسیار
موثر است و میتواند افکار اعصاب خردکن را کاهش داده و از شدت خشم شما
بکاهد.
مشکل شما: فرسودگی شغلی
فکر
میکنید میتوانید از پس 60 ساعت کار در هفته برآیید؟ برای این کار باید
قند خونتان را کنترل کنید. مطالعات دانشمندان صرب نشان داده مردانی که سر
کار احساس استرس میکنند 21 درصد بیشتر از مردانی که چنین حسی ندارند در
معرض خطر ابتلا به دیابت قرار دارند. اگر آنقدر کارتان زیاد است که پشت
پروندهها گم شدهاید آنوقت احتمال دارد دچار اختلال خواب شوید؛ چیزی که
در نهایت میتواند خطر ابتلا به دیابت را افزایش دهد.
راهحل شما: بخندید و تحملش کنید
مطمئنترین
راه خلاص شدن از کار و فرار به جایی دور برای تعطیلات است. ولی خب پس
تکلیف خرج زندگی چه ميشود؟! در این حالت بهترین راه این است که نحوه
برخورد با شغلتان را تغییر دهید. تحقیقات دانشمندان دانشگاه کانزاس نشان
داده خندیدن در زمانی که تحت استرس هستید میتواند ضربان و فشار وارد بر
قلب را کاهش دهد. خوشبختانه لازم نیست مثل یک دیوانه مدام بخندید؛ حتی یک
لبخند نصفه نیمه هم میتواند استرس شما را کاهش دهد.
مشکل شما: بدبینی
افراد
بدبین بسیار بیشتر از افراد خوشبین درمعرض خطر سکته مغزی قرار دارند؛
محققان فنلاندی این مسئله را ثابت کردهاند. بدبینی مداوم و پایدار
میتواند به عروق خونی شما آسیب زده و باعث اختلال در بخشی از سیستم عصبی
شود که عملکرد قلب را کنترل ميكند و در نتیجه خطر سکته مغزی (به دلیل
نرسیدن خون کافی به مغز) افزایش مییابد.
راهحل شما: زدن عینک خوشبینی
احتمالا
شما یک فرد خوشبین واقعی نیستید اما احتمالا آدمی هم نیستید که ذاتا
بهطور مداوم نه بگوید و غر بزند. شما صرفا باید حس خوشبینی خود را تقویت
کنید مثل ورزیده کردن عضلات! هر هفته بخشی از زندگی خود را در نظر بگیرید
(زندگی شغلی، عاطفی، اجتماعی و...) و اینطور فرض کنید که اگر همه چیز خوب
پیش برود 10سال دیگر چه شرایطی خواهید داشت. این تمرین بنا بر تحقیقات
دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید میتواند دیدگاه کلی شما درمورد
کلیت زندگیتان را بهشدت بهبود بخشد.
مشکل شما: تنهایی
شاید
در شبکههای اجتماعی 2هزار دوست داشته باشید اما اگر احساس مرتبط بودن با
آنها را نداشته باشید خودتان آن را در قلبتان حس خواهید کرد. نتایج
مطالعهاي که اخیرا در دانشگاه شیکاگو صورت گرفته نشان میدهد افراد تنها
چهار برابر بیشتر از افرادی که ارتباطات اجتماعی رضایتبخشی دارند با مشکل
افزایش فشارخون مواجهه میشوند. حتما خودتان علت ترسناک بودن این مسئله را
ميدانيد؛ افراد منزوی و تنها درصورت افزایش فشارخون بهشدت در معرض خطر
حمله قلبی قرار میگیرند.
راهحل شما: کمک بگیرید
مردان
از ارتباطات گروهی احساس رضایت فراوانی خواهند داشت، به همین دلیل است که
تغییر محل زندگی یا مدرسه یا دانشگاه برای مردان سخت است چون باید دوباره
خود را در گروههای جدید وارد کنند تا از این احساس رضایت بهرهمند شوند.
توصیه محققان بخش جامعهشناسی دانشگاه شیکاگو این است که برای انجام
کارهایی که دوست دارید، داوطلب شوید. وقتی در گروههایی وارد شوید که
فعالیتهای عالمالمنفعهای انجام میدهند که همه به آن اعتقاد داشته و از
انجامش لذت میبرند خواه ناخواه دوستیهای تازهای شکل میگیرد.
مشکل شما: اضطراب
وقتی
شرایط سخت ميشود اضطراب شما را وادار به واکنش ميكند. این غیرعادی نیست
اما اگر شما بهطور مداوم احساس نگرانی و اضطراب کنید، ممکن است عقلتان را
ازدست بدهید! نتایج تحقیق دانشمندان بریتانیایی نشان داده اضطراب میتواند
خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش دهد. علت تنش و فشار ذهنی است که سطح
گلوکوکورتیکوئیدها را در بدن افزایش میدهد.
این مواد که در اصل
هورمونهای استرس نامیده میشوند در مقادیر بالا میتوانند سلولهای مغزی
را در مرکز حافظه تضعیف کنند.
راهحل شما: مغزتان را تعلیم دهید
این
نسخه را در باشگاه ورزشی انجام دهید: دستکم سه بار در هفته نیم ساعت
تمرین هوازی (که ضربان قلب را افزایش دهد) با شدت متوسط انجام دهید.
تحقیقات نشان داده این تمرین تاثیری مشابه داروهای کاهش اضطراب دارد. به
علاوه فعالیت بدنی، با افزایش سطح اکسیژن مغز به خاطر سپردن و یادآوری
اطلاعات را تسهیل خواهد کرد.
مشکل شما: افسردگی
احساس
بیحالی و افسردگی ممکن است آژیر قرمزی برای سرطان باشد. نتایج مطالعه
محققان دانشگاه جان هاپکینز نشان داده افرادی که احساس افسردگی دارند 69
درصد بیشتر از افراد شاد و طبیعی درمعرض خطر ابتلا به سرطان قرار دارند. با
گذشت زمان، افسردگی با ایجاد اختلال در ترشح هورمون استرس و در نتیجه
تغییر چرخه رشد سلولی و برهم خوردن تنظیمات آن، خطر ابتلا به سرطان را
افزایش میدهد.
راهحل شما: واقعگرایی
اعتمادبهنفس
ویژگی بسیار خوبی است اما نتایج تحقیقات در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داده
افرادی که اعتمادبهنفس بیش از حد طبیعی دارند بهشدت درمعرض خطر افسردگی
قرار دارند. علت این است که وقتی کسی به اصطلاح بیش از حد خودش را تحویل
بگیرد، راههای پیشرفت و بهبود شرایط محدود شده و خطر افسردگی افزایش
مییابد، بنابراین شکست را به عنوان یک احتمال بپذیرید. وقتی ضعفهای خود
را قبول کنید آن وقت به دنبال راهی برای برطرف کردن آنها خواهید رفت.
منبع: میگنا