۰۴ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۹۳۶۱۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ - ۰۸-۰۲-۱۳۹۴
کد ۳۹۳۶۱۱
انتشار: ۱۲:۳۳ - ۰۸-۰۲-۱۳۹۴
به بهانه اخراج پیام صادقیان پس از مسابقه با سایپا

فوتبال «دادزن» نمی خواهد!

پیش تر وقتی بازیکنی دست به رفتار پرخاشگرانه می زد بعضی کارشناسان می گفتند اگر از فوتبال پایه و مدارس فوتبال رشد می کرد اینطور نمی شد. اما بازیکن بحث انگیز اتفاقا فرزند فوتبالیست سال‌های گذشته است.
عصرایران؛ احسان محمدی- تهییج بازیکنان برای جنگیدن و نترسیدن یکی از شیوه های مدیریت در ورزش است. گفته می شود که اسکولاری در جام‌جهانی 2002 و هنگامی که سرمربی تیم برزیل بود، به بازیکنان تیم خود نسخه‌ای از کتاب هنر جنگ اثر سان تسو داده بود.

«هنر جنگ» کتابی است در مورد مسائل نظامی که در قرن ششم میلادی در چین نوشته شده است.
او در جام‌جهانی 2006 و در بازی پرتغال-آلمان که به پیروزی شاگردان اش انجامید از همین کتاب برای تدوین استراتژی بازی استفاده کرد.

کسی نمی داند رونادو و ریوالدو و رونالدینهو و  دیگر بازیکنان برزیل این کتاب را خط به خط خواندند یا نه اما همه تقریباً متفق القول اند که ورزشکاران گاه در میانه کارزار ورزشی از انگیزه و انرژی خالی می شوند و از این روست که روانشناسان ورزشی به کار گرفته می شوند و آنها با توجه به روحیه خاص هر بازیکن برای او نسخه ای می پیچند.

تیم ملی آلمان در نمونه ای کم سابقه در جام جهانی 2014 اجازه داد همسران و فرزندان بازیکنان   در هتل نزدیک آنها اقامت کنند. دیه گو سیمئونه سرمربی اتلتیکو مادرید در کنار زمین به شکلی بازیکنانش را هدایت می کند که انگار رهبر خشمناک یک ارکستر است یا ژوزه مورینیو بیشتر به «واژه درمانی» اعتقاد دارد، گفت و گوهای او و هنرش در چینش کلمات بازیکنان را سرشار از غرور و انگیز می کند ولی در فوتبال ایرانی ...

روی دیوارهای شهر گاه به گاه می توان آگهی های تایپ شده ای را دید که روی آنها  نوشته شده: «به یک دادزن نیاز داریم!». شغل دادزن همین است؛ داد بزند! آنها جلوی مغازه ها می ایستند و رو به رهگذران داد می زنند که بفرمائید داخل! حاجی ارزونی اینجاست! بفرما...! از مقاله ISIتا آخرین مدل رژ لب را فریاد می زنند. در فوتبال ایرانی تا دلتان بخواهد دادزن داریم!

انتشار تصاویری از داد کشیدن و انگشت تهدید نشان دادن کریم باقری خطاب به پیام صادقیان در دیدار مقابل سایپا تنها یک نمونه از هزاران داد و فریادی است که به نتیجه نمی رسد.

 زمانی مضمون کوک می کردند که علی پروین در بین دو نیمه به جای آنالیز تاکتیکی تیم حریف و صدور دستورات فنی، به شلیک کردن واژه های فلفل دار رو می آورد و اغلب نتیجه می گیرد.

انتشار یکی دو فیلم از رختکن استقلال نشان داد که امیرقلعه نویی با رقتی کمتر این دارو (!) را تجویز می کند. علی دایی بیشترین فریادهایش را نثارداورها می کرد و فیروز کریمی شوخی و طعنه و متلک را برای تخلیه فشار روانی خودش به کار می برد.

در این میان شاید ادبیات افشین قطبی در سال اول مربیگری اش در پرسپولیس را بتوان نمونه ای متفاوت عنوان کرد. او البته بعد از یکی دو سال نه تنها نتوانست این رویه را ادامه دهد و بر دیگران موثر باشد بلکه خودش هم به ورطه دیگری افتاد.

آخرین خبر از باشگاه پرسپولیس گویای اخراج چند باره پیام صادقیان است. نشانه ای دیگر از اینکه دادهای دایی و جیغ های درخشان و خشم عبدی و صبوری برانکو و انگشت تهدید کریم باقری فایده ای نداشته است. چرا بازیکن جوانی که همه او را آینده دار می دانند این طور بی رحمانه و دست دلباز به هدر دادن خودش مشغول است؟

پیش تر وقتی بازیکنی دست به رفتارهایی پرخاشگرانه از این دست می زد بعضی کارشناسان در پی تطهیرش می گفتند اگر از فوتبال پایه و مدارس فوتبال رشد می کرد اینطور نمی شد. بازیکنانی که از خیابان و زمین خاکی می آیند رفتار حرفه ای را کسی به آنها نیاموخته است!... اما پیام صادقیان فرزند حسن صادقیان فوتبالیست سال‌های گذشته تراکتورسازی تبریز و ماشین سازی تبریز است.

او در تیم های ملی زیر 15 سال، نوجوانان، جوانان، امید و حتی تیم ملی هم بازی کرده است و انبوهی از مربیان و بازیکنان ریز و درشت را دیده است، پس این همه خشم و خشونت بی حاصل را از کجا می آورد؟

در چند سالی که نامش در فوتبال ایران به عنوان یک فوتبالیست تکرار شده چه تصویری از او در ذهن تان بیشتر مانده است؟یک گل فوق العاده؟ یک پاس بی نظیر؟ یک بازی درخشان؟ یا درگیری با سیاوش اکبرپور در دربی؟ هل دادن داور و شکستن در رختکن؟ دوشادوش ایستادن کنار تتلو خواننده زیرزمینی یا آن خمیازه های کشدار در یک قدمی درخشان سر تمرین پرسپولیس؟

ماجرای قلیان گیت، انتقال آپارتمان اش از سعادت آباد به شهرک غرب که گفته می شد به دلیل همسایگی با یک بازیگر زن است. جملات آتشین و کنایه آمیز بعد از خط خوردن از تیم ملی و ... 

او  با این آشوب ها می خواهد مثل مجتبی محرمی محبوب تماشاگران پرسپولیس شود؟ برای این کار بد نیست نگاهی بیندازد به مجله های قدیمی تا ببیند محرمی تنها حاشیه نداشت بلکه یک فوتبالیست کم نظیر بود که با پرسپولیس افتخار آفرید.

تماشاگران اگر نامش را هنوز فریاد می زنند برای اینکه آمیزه ای از اشک و لبخند بود. مخلوطی از هیجان و لذت و جنون و افتخار. اما پیام صادقیان و جوان ترهایی که هر تیم فوتبال ایران دستکم یکی دو نمونه از آنها را دارد چطور؟

آیا در مدیریت فوتبال ایران به غیر از داد زدن و اخراج شیوه دیگری نداریم؟ بازیکنان جوان نشان داده اند از این دادها نمی ترسند و با نگاه «برو بابا اسدالله» از کنارش می گذرند و به راه خودشان ادامه می دهند. وقت آن نرسیده که به جای داد زدن نسخه روانشناسانه بهتری تجویز کنیم؟

پیام صادقیان یک بازیکن خلاق است؛ باهوش و خوش تکنیک آن هم در عصر قحطی تکنیک. اما افسوس که با شتابی حیرت انگیز در پی نابود کردن استعدادی است که خدا در ساق هایش کاشته است.

شاملوی شاعر می سراید: «هرگز کسى این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زندگی نشستم!»... شاید بشود همین را به پیام صادقیان گفت! 
ارسال به دوستان