مهر - قلیان این روزها حسابی جایش را میان جوان های شهر باز
کرده است. مدتی است که برخی مغازه ها کارشان فقط فروش قلیان، ذغال و سیگار
شده و هر روز بر تعدادشان افزوده می شود. از طرفی با وجود اینکه همه از
مضرات قلیان آگاهی داریم؛ ولی عملا امکان جمع آوری قلیان از قهوه خانه های
شهر وجود ندارد!
چندسال پیش طرح ممنوعیت استفاده از قلیان اجرا شد
ولی بعد از مدتی این طرح بی سروصدا متوقف شد. چرا؟ صاحبان قهوه خانه درآمد
اصلی خود را قلیان می دانند و در آن ایام اعتراض های زیادی در این زمینه
صورت گرفت زیرا سود اصلی صاحبان قهوه خانه ها از همین قلیان هاست.
همین هفته پیش نیز مدیراجرایی جمعیت مبارزه با دخانیات از صدور بخشنامه منع ارایه مجوز عرضه قلیان برای اماکن عمومی خبر داد.
علی
عطا طاهری با اعلام این خبر افزود: قرار است عرضه قلیان در اماکن عمومی و
از جمله قهوهخانهها با بخشنامهای که توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت صادر
شده، غیرقانونی اعلام شود و از کسانی که برای تمدید مجوز مراجعه میکنند
نیز تعهد گرفته شود که طی چند ماه عرضه آن را متوقف کنند. در این صورت اگر
مجوزی صادر شود غیرقانونی و قابل شکایت است.
طاهری همچنین با اشاره
به طرح جمع آوری قلیان از مراکز عمومی با همکاری وزارت صنعت، معدن و
تجارت، پلیس اماکن عمومی و مراکز بهداشتی وزارت بهداشت افزود: ابلاغیه این
طرح برای استانها ارسال شده است و چند شهر نیز آن را آغاز کردهاند، اما
هنوز به طور سراسری به اجرا درنیامده است.
مرحله اول این طرح
مربوط به مراکز غیرمجاز ارائه قلیان است. فاز دوم آن نیز برای مراکزی است
که مجوز دارند و جهت تمدید مجوز مراجعه میکنند؛ در این صورت این افراد
باید تعهد دهند که طی چند ماه نسبت به جمع آوری عرضه قلیان، اقدام کنند.
همچنین با کسانی که مجوز ندارند از طریق تعزیرات حکومتی و اتحادیه
قهوهخانهداران و هماهنگی با اصناف برخورد خواهد شد.
اینجا خبری از قلیان نیستاما
«حسین حدادی» قهوه خانه دار ۹۰ سالهای است که همیشه در قهوه خانه اش
قلیان و سیگار ممنوع بوده است. او صاحب یکی از قدیمی ترین و سرشناس ترین
قهوه خانه های غرب تهران است. پیرمرد ۹۰ ساله سرزنده و همیشه خندان است.
قهوه خانه این آقا به نظم و مقررات خاصش شهرت دارد و این خصوصیت باعث شده
مشتریهایش از آن سرشهر به اینجا بیایند و حتی نام او در کتاب دانشنامه شهر
تهران ثبت شود!
قهوه خانهحدادی
سن زیادی نداشت که پدرش دستش را گرفت و از اصفهان به تهران آورد. مدتی بعد
هم صلاح و مشورت کردند و تصمیم گرفتند یک قهوه خانه بزنند. چون قهوه خانه
نه سرمایه زیادی می خواست و نه مهارت آنچنانی لازم داشت. به همین دلیل حسین
و پدرش به طرشت آمدند، در آنجا خانه ساختند و یک مغازه خریدند.
زمین
در آن زمان ارزان بود و شغل قهوه خانه داری را هم دوست داشتند. حسین شاگرد
مغازه بود و آقایش هم سر پیری صاحب شغلی شده بود. از همان اول هم قلیان و
نقال نداشتند. چون نه خودش و نه پدرش هیچ کدام اهل دود دم نبودند.
مشترهایشان
هم آدم های ساده همان اطراف بودند؛ رعیت های طرشتی که روزی در زمین های
ارباب ها کار می کردند، گاهی غریب ها و بناها هم به آنجا می آمدند.
بنگاه کاریابی در قهوه خانه «رضا
نادری» یکی از مشتری های قدیمی قهوه خانه درباره حسین آقا می گوید: «اخلاق
و منش حسین آقا مثل پدر خدا بیامرزش می ماند. نه به خودش، نه به مشتری
هایش سخت نمی گیرد. مشتری ها می آیند و مثلا نانشان را با خودشان می آورند و
یا یک استکان چای و یا یک تکه کره یا پنیر می خواهند. حسین آقا کاری به
کارشان ندارد. هرچه بخواهند به آنها می دهد.»
نیمرو، صبحانه اعیانی
قهوه خانه حسین آقاست و هنوز هم بیشتر مشتری های صبحگاهی قهوه خانه،
کارگران ساختمانی هستند. آنها بعد از صبحانه روی تخت ها در حیاط کناری قهوه
خانه می نشینند تا کسی برای پیشنهاد کار به سراغشان بیایید.
سیگار ممنوع!پشت
دیوار حیاط یک بوستان کوچک است. بعد ازظهرهای بهار و تابستان تخت مشتری ها
را به حیاط می کشد. حسین آقا وقتی ساکت است و کاری ندارد، تسبیح ساده اش
را می گرداند و ذکر و صلوات زمزمه می کند. هیچ کس اجازه ندارد در قهوه خانه
سیگار بکشد. برای همین حسین آقا چند فیلتر هوای موتور کامیون به جای صندلی
در داخل پیاده روی جلوی مغازه چیده تا سیگاری های آنجا بشینند و اوقاتشان
را بگذارنند.