شرق/ سیدابوالحسن مختاباد _ روزنامه نگار
آغاز: چندهفتهای است که شبکه آموزش صداوسیما از پخش برنامه دستان امتناع میکند. در محافل هنری و برخی خبرهایی که جستهوگریخته از اینسو و آنسو شنیدیم و خواندیم، دلیل عدم پخش، اجرای برنامه توسط سیدعباس سجادی، شاعر و ترانهسرا و رئیس کنونی فرهنگسرای نیاوران، عنوان شده است.
اما اینکه چرا صداوسیما با مجریگری ایشان مخالفت میکنند، هنوز به شکل رسمی اعلام نشده است. پیش از آقای سجادی هم بسیاری از کارشناسان و هنرمندان و اهل فرهنگ به بهانههایی از حضور در این رسانه منع شدند.
احتمالا با توجه به افقی که از کار و کردارهای مدیران و تصمیمگیران اصلی این «گلبانگ بانگ و رنگ» به چشم میآید، بعد از این هم چرخ «حذف و دفع حداکثری و جذب هیچ» خواهد گردید. نهادهایی چون شورای نظارت بر صداوسیما که وظایفشان رصدکردن و دادن تذکر بابت این رفتارهای سلیقهای نیز است، عملا کارکردشان را از دست دادهاند.
اگر به سایت آنها سری بزنید، بیشتر در کار نقد و گزارشگرفتن درباره سریالهای پخششده از صداوسیما و فرستادن نامههای تقدیر و تشکر از پخش این برنامههایند. با چنین توصیفاتی و وجود چنین وضعیتی چه باید کرد؟
میانه: همه ما میدانیم که سازمان صداوسیما از بودجه دولت ارتزاق میکند. نزدیک به هزار میلیارد تومان بودجه سالجاری این سازمان است و البته دولت این نهاد را مکلف کرده است که بخشی مهم از بودجه امسال (حدود هزارو ۲۰۰ میلیارد تومان) را نیز از طریق آگهیها تأمین کند.
طبیعی است که بخشی از همین بودجه صرف تولید آثاری همانند برنامه دستان میشود. حال اگر یکی از این برنامهها به هر دلیلی از شبکهای پخش نشود، از قرار پول کامل این برنامه به تهیهکننده پرداخت میشود و سپس خود برنامه به بایگانی سپرده میشود.
نگارنده به یاد دارد که در سالهای میانی دهه ٧٠ مسئولیت روابطعمومی و طراحی سؤالات یکسری از برنامههای موسیقی را برای شبکه دوم سیما برعهده داشتم. تهیهکنندگی این برنامه با اخوی گرامم دکتر سیدمصطفی مختاباد بود. برنامههایی که در آن برخی از بهترین استادان شرکت کردند و اجرای آن را هم آقای صدرالدین شجره برعهده داشتند.
برنامهها ضبط شدند و کار که به پایان رسید، از جایی دستور آمد که این برنامه نباید پخش شود و به گمانم هنوز هم پخش نشده است. برخی از گفتوگوهای این برنامه منحصربهفردند، مثل گفتوگو با زندهیاد استاد نورالدین رضویسروستانی.
قطعا برنامههای دیگری با موضوعات مشابه یا غیرمشابه تهیه شده است که درنهایت با اعمال سلیقه به حذف و عدم پخش رسیدهاند. چه نیکوست که شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، گزارشی تهیه کند از تعداد برنامههای ساختهشده و پخشنشده سازمان که بهدلیل انفعال به بایگانی سپرده شدهاند.
برابر «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» نهادهایی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند موظف هستند برخی رفتارهای خود را با قانون منطبق کنند و بابت رفتارهایشان توضیح دهند.
در چنین وضعیتی راه چاره چیست؟ برای برنامهای وزین که بارهاوبارها در خود سازمان صداوسیما و در جشنوارههای مختلفش جایزههای متعددی گرفته و تشویقهای متعددی شده است و بهیکباره کنار زده و متوقف شود چه باید کرد؟
اطلاعات ما میگوید که تا یکماه قبل و پیش از انتشار خبری درباره دیدار استاد شجریان از فرهنگسرای نیاوران، برنامه مشکل خاصی نداشت و حتی توقف مقطعی آن را مدیر شبکه بهدلیل سازگاریاش با هدف این شبکه (آموزش) عنوان کرد. اما بهیکباره و بعد از انتشار آن خبر از قرار، کل ماجراها بههم ریخت.
انجام: اما توصیه و راهحل پیشنهادی من تشکیل مجمعی از هنرمندان و شخصیتهایی است که در دایره حذف قرار گرفتهاند. نگارنده به یاد دارد که در سال ۱۳۹۱ سردبیر برنامه کتاب ۴ شبکه چهارم سیما در ایام نمایشگاه کتاب بودم.
برنامه زنده بود و ما از آقای محمدرضا زائری، روحانی محترم و دغدغهمند نسبت به فرهنگ و کتاب، به جهت انتصابشان بهعنوان عضو شورای نظارت بر امور کتاب در همین سازمان دعوت کرده بودیم تا میهمان ساعت هفت عصر این برنامه باشد.
پیشبینی هم نمیکردیم که حذف شامل ایشان هم بشود. کسی که معدود نشریات حوزه جنگ و دفاع مقدس را انتشار میدهد، اما بهیکباره و درحالیکه میهمان برنامه جلو دوربین نشسته است، آقای ناظر پخش نگاهی به فهرست کردند و برحسب تصادف مشاهده کردند که آقای زائری هم در زمره حذفشدگانند.
یک ربع برنامه معطل شد و اصرار ایشان که باید کسی دیگر را بیاورید و مقاومت من که ما کسی را نداریم و توضیح درباره ابلاغیه سازمان و حکمی که برای آقای زائری زدند و پخش یکربعه چند گزارش آرشیوی درنهایت این برادر پذیرفتند تا از اینسو و آنسو استمزاجاتی بفرمایند و درنهایت با حضور میهمان موافقت شد. از این نمونهها کم نیست.