در این جلسه مجید اسماعیلی کارگردان و علی اعلایی منتقد میهمان حضور داشتند و ضمن صحبت درباره فیلم ماهی سیاه کوچولو به پاسخ گویی به پرسش های حاضران پرداختند .قابل ذکر است که محمدرضا شفیعی تهیه کننده فیلم و علی طالب ابادی نویسنده فیلمنامه نیز قراربود در جلسه حضور پیدا کنند که به دلایلی حضورشان میسر نشد.
قبل از پیشنهاد ساخته شدن این فیلم اطلاعی از ماجرای تاریخی آمل نداشتم
مجید اسماعیلی کارگردان فیلم ماهی سیاه کوچولو درباره چگونگی ساخته شدن این فیلم گفت : زمانی که ساخته شدن این فیلم به من پیشنهاد شد من مشغول ساخت فیلم دیگرم در دریاچه ارومیه بودم که مربوط به گروه سنی نوجوان است. فیلم نامه کار نیز آماده نبود و فقط به صورت یک طرح یک صفحه ای پیشنهاد ساخت آن مطرح شد. من در ابتدا چند دلیل از جمله داشتن مشغله و نیز آشنا نبودن با این موضوع تاریخی که در آمل اتفاق افتاده است از قبول آن سرباز زدم اما در نهایت باتوجه به اینکه سابقه آشنایی با آقای طالب آبادی نویسنده فیلم نامه و نیز آقای شفیعی تهیه کننده کار را داشتم با ارائه پیشنهاداتی مسئولیت ساخت آن را پذیرفتم.
وی همچنین افزود : این موضوع تاریخی دغدغه من نبوده و الان هم نیست. صادقانه بگویم که قبل از پیشنهاد این طرح من اطلاعی از این موضوع نداشتم. بنابراین پیشنهاد کردم به جای اینکه به سراغ آن موضوع تاریخی برویم با به پس زمینه بردن آن به بیان یک قصه از روابط انسانی بپردازیم. همین طور درباره انتخاب اسم فیلم هم که باعث به وجود آمدن حرف و حدیث های زیاد شده است باید بگویم که از ابتدا این طرح نام دیگری با عنوان طوفان سنجاقک داشت که وقتی متوجه شدیم فیلمی با همین نام قبلا توسط شهرام مکری ساخته شده است مجبور به تغییر آن شدیم و وقتی درباره نام ماهی سیاه کوچولو از من سوال شد من هیچ نظری ندادم زیرا مشغله فکری و کاری من در آن مقطع زیاد بود . این نام جهت دریافت پروانه ساخت انتخاب شد اما بعدها نیز دیگر نسبت به تغییر آن اقدام نکردیم.
وی افزود:پوستر ، آنونس ، نام فیلم و دیگر المان هایی که برای فیلم در نظر گرفته می شوند نشانی و آدرسی هستند برای مخاطبان که به دیدن فیلم بروند و اگر نام این فیلم باعث به اشتباه افتادن مخاطبان شده است از این بابت عذرخواهی می کنم. صادقانه بگویم که من در تعدادی از تله فیلم هایم هم تهیه کننده بوده ام و هم نویسنده و هم کارگردان و واقعا روی تمام جنبه های ساخت فیلم احاطه داشته ام اما زمانی که وارد شرایط ساخت فیلم اول سینمایی ام شدن اصلا فضا کلا برایم تغییر کرد و با اینکه هم آقای طالب آبادی نویسنده فیلم نامه و هم آقای شفیعی تهیه کننده کار کمک بسیار زیادی به من کردند اما باز هم به نوعی گرفتار مسائلی شدم که از اختیار من خارج بود و این مساله باعث شده که من نتوانم مسئولیت بخشی از چیزهایی را که در فیلم به وجود آمده است پذیرا باشم. از جمله همین عنوان فیلم .
اما در نظر بگیرید که در شرایطی که 5 روز قبل از فیلم برداری هنوز فیلم نامه آماده نشده بود من چطور می توانستم به تصور ذهنی آن بپردازم و نسبت به جنبه های مختلف فیلم نامه فکر کنم. بنابراین تصمیم گرفتم که با وجود این شرایط فقط در اجرا موفق باشم و کار ساخت و کارگردانی را به درستی انجام دهم. من تمام سعی ام را به کار برده ام تا در اجرا موفق باشم . دوست داشتم بازی های متفاوت از بازیگران بگیرم. امیدوارم همواره شرایطی وجود داشته باشد که تمام فیلم سازان بتوانند به ساخت فیلم هایی بپردازند که دغدغه واقعی شان است .
وی افزود : هر آنچه در فیلم دیده می شود همه ساختگی است از جمله ماشین ها و پاسگاه و ... همین طور از هیچ جلوه های ویژه کامپیوتری در این فیلم استفاده نشده است و تمام انفجار ها واقعی است . شرایط کار کردن در فصل پاییز بخصوص در جنگل بسیار سخت است . در ابتدای شروع کار ما با جنگل هزار رنگ روبرو بودیم و همین طور که کار پیش می رفت من نگران بهم خوردن راکورد جنگل نیز بودم. جانمایی دوربین در اعماق بکر جنگل کار بسیار سختی بود که وقت زیادی از ما می گرفت. همین طور در روزهای ابری ما به دلیل کمبود نور مجبور به نورپردازی بودیم یعنی تایم کاری ما از ساعت 10 صبح تا 2 ظهر محدود می شد. اما از آنجایی که من کار کردن در جنگل را دوست دارم و 6 فیلم از 7 فیلم من در جنگل ساخته شده است شرایط کار را پذیرفتم.
عنوان هر فیلمی دعوت نامه تماشای آن فیلم است و باید روی انتخاب نام ها حساس تر باشیم
علی اعلایی منتقد میهمان این برنامه درباره فیلم ماهی سیاه کوچولو گفت : از آنجای که کتاب ماهی سیاه کوچولو نوشته صمد بهرنگی زمانی در لیست سیاه قرار گرفته است آشنایی نسل های بخصوص جوان تر با آن کم تر است. اما باید در انتخاب اینگونه اسامی برای فیلم ها بیشتر دقت شود ، زیرا درست است که این کتاب توسط یک نویسنده با گرایش چپ نگاشته شده است اما تنها توسط این طرفداران این جناح مورد توجه قرار نگرفته است بلکه تمامی گروه های مخالق رژیم شاه آن را می خواندند و قبول داشتند ، زیرا این کتاب در ستایش آزادی است . کتاب ماهی سیاه کوچولو یک نماد و سمبل است . ماهی سیاه کوچولو سمبل آزادی و در ستایش آزادی است . اما این عنوان آنقدر در طول فیلم به کار میرود که دیگر به یک طعنه جنسی تبدیل می شود و تبدیل به آدرس غلط می شود و باعث مواجه غلط با نام کتاب می شود. هیچ اشاره ای از آزادی و ستایش آزادی در فیلم دیده نمی شود که به ماهی سیاه کوچولو مربوط باشد.
وی افزود: در این فیلم سمبل ماهی سیاه کوچولو مصادره به مطلوب نمی شود. اصلا گویا عمدی درکار بوده تا این سمبل ماهی سیاه کوچولو اینگونه دست کاری شده و کم ارزش شود. این آدرس اشتباه دادن باعث گمراه شدن مخاطبانی می شود که با کتاب و این سمبل آشنایی دارند. از سویی دیگر مخاطبانی که با کتاب آشنایی نداشته باشند نیز در مواجهه با نام فیلم فکر می کنند که با یک فیلم ژانر کودک طرف هستند و از این جنبه هم نام فیلم به درستی انتخاب نشده است .
وی گفت : درباره شخصیت های این فیلم باید بگویم که کارگردان هوشمندانه سعی کرده است که در فیلم اولش با کاراکتر های کم کار کند تا بتواند به شخصیت پردازی بپردازد و از پرداختن به آن ماجرای تاریخی با توجه به اینکه فیلم اولش بوده و انجام آن را در توان خود نمی دیده اجتناب کرده است. بنابراین سعی کرده تا به بیان روابط انسانی بپردازد. یعنی یک ملودرام بسازد. ملودرام مشخصه هایی دارد که باید در صورت ساخت این مشخصه ها رعایت شده و وجود داشته باشند تا جذابیت وجود داشته باشد از جمله اینکه در ملودرام با دنیای آرمانی فیلم ساز طرف می شویم و این یعنی فیلم ساز لزومی ندارد که حتما پایبند به واقعیت های تاریخی باشد اما این دور شدن از واقعیت نباید آنقدر زیاد باشد که فیلم را به سوررئال که ژانری دیگر است تبدیل نماید.
در ملودرام کشمکش های زندگی و واقعیت های نمادین شده و نیز اغراق را شاهد هستیم. در ملودرام باید از حتما از ستاره های سینمایی استفاده شود زیرا مخاطب باید حداقل نسبت به یکی از بازیگرها حس داشته باشد. در ملودرام اخلاق گرایی و قصه گفتن اهمیت دارد. در این فیلم نیز بعضی جنبه های ملودرام رعایت شده است . اما در شخصیت پردازی مشاهده می کنیم که ناگهان شخصیت شهرزاد حیف می شود. ناگهان او از کنش گری تبدیل به کنش مندی می شود. هر کنشی رفتار است اما هر رفتاری کنش نیست. آدم افسوس می خورد که چرا شخصیت شهرزاد در میانه قصه از دست می رود.
وی افزود: اصلا حضور آن دختری که روی دیوار نقاشی می کشد در آن شرایط امنیتی در میانه جنگل محلی از اعراب ندارد. او چرا آنجاست تا آن ماجرای عاشقانه بین او و دیده بان نیز پیش بیاید ، حتی در جایی از فیلم پیرمرد به او می گوید تو این وسط جنگل چکار می کنی؟!! این نکته ها به فیلم ضربه زده است . شخصیت های خوب و شخصیت های بد این فیلم مشخص نیستند و تنها شخصیت کمی مثبت فیلم دیده بان است که عاشق شده است و اصلا عاشق شدن او هم جای پرسش دارد. البته ناگفته نماند که مریلا زارعی با انتخاب این نقش بعد از شیار 143 بسیار هوشمندانه عمل کرده است .
علی اعلایی گفت : به نظرم اشکال اصلی فیلم نظام تولید آن بوده است . زمانی که کارگردان در حال ساخت فیلم دیگری بوده است و تم فیلم مورد نظر او نبوده در بین مشغله های بسیار ساخت این فیلم به جای دغدغه اصلی به دغدغه آخر او تبدیل شده و این کاملا در فیلم مشهود است .
امیدوارم که آقای شفیعی از من ناراحت نشوند اما این کارگردان در شرایط نامناسب وارد تولید این فیلم شده است . کارگردانی که 5 روز قبل از فیلم برداری هنوز فیلم نامه را در اختیار ندارد باید بر وسوسه ساخت فیلم غلبه می کرد اما حالا که فیلم ساخته شده فروتنانه می گوید که من فقط سعی کردم که کار ساخت فیلم را به درستی انجام دهم و در اجرا موفق باشم و بنابراین مسئولیت تمام جنبه های فیلم را به عهده نمی گیرد.
همین طور من قبلا به آقای طالب آبادی هم گفته ام چنین داستانی که جنبه های انسانی دارد اصلا لزومی ندارد که در زمینه تاریخی ساخته شود و گویا این کار از نقطه عزیمت اولیه که روایت ماجرای آمل بوده است ادامه پیدا کرده است و شاید این اصرار تهیه کننده بوده است .
از سویی دیگر از این بابت که کارگردان برای ساخت فیملش به فضایی خارج از آپارتمان های شهر تهران رفته است خوشحالیم. از فیلم های آپارتمانی خسته شده ایم و از انجام این کار استقبال می کنیم. کارگردان هوشمندانه تصمیم گرفته تا با کاراکتر های کم کار کند که این کار را کاگردان های بزرگ جهان نیز انجام داده اند. به نظر من او در اجرای موفق بوده است و مسئولیت خود را به خوبی با توجه به شرایط سختی که کارکردن در جنگل دارد ، انجام داده است .
این جلسه نقد و بررسی با پرسش و پاسخ بین میهمانان و مخاطبان ادامه یافت و به پایان رسید.